-
I.
عوامل موثر بر موفقیت استارتاپ ها
- I.I. گام های شروع استارتاپ
- I.II. گام 1) تدارک دیدن یک بیزنس مدل
- I.III. گام 2) شناخت خریداران (پذیرندگان)اولیه
- I.IV. گام 3 ) مشخص نمودن راههای درآمدی
- I.V. گام 4) مشخص نمودن مهمترین هزینهها
- I.VI. دلایل شکست استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا
- I.VII. 1- عدم نیاز بازار به محصول / خدمت تولیدی
- I.VIII. 2- مشکلات اتمام نقدینگی استارتاپ ها
- I.IX. 3-گزینش و گردآوری تیم اشتباه
- I.X. 4- بیتوجهی به رفتار رقبا
- I.XI. 5- اشتباه در هزینه کرد و قیمتگذاری
در این مقاله خلاصهای از دلایل و عوامل موفقیت و شکست استارتاپ ها را ذکر کردیم. مباحث و آمار های مربوط به مشکلات استارتاپ ها و عوامل موثر بر موفقیت و شکست استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا بررسی و تبیین شدند. استارتآپها مملو از نوید و هیجان هستند، اما طرف دیگر این است که آنها پر از ریسک و عدم اطمینان هستند. ایده های بزرگ زیادی وجود دارد که به نوعی هرگز از ذهن افراد خارج نمی شوند، و برعکس، بسیاری از ایده های ضعیف وجود دارند که به موفقیت های بزرگ تبدیل می شوند.
عوامل موثر بر موفقیت استارتاپ ها
پیش از شروع یک کسب و کار نوپا ، همچون هر فعالیت اقتصادی دیگر، ضروریست پیشزمینههایی را برای موفقشدن و عوامل موفقیت استارتاپ بررسی و مهیا نماییم. چرا شروع و ادامه یک استارتاپ با دیگر فعالیتهای اقتصادی تفاوتهایی دارد؟ چون شروع و ادامه یک کسب و کار نوپا در شرایط عدم قطعیت اتفاق میافتد و همین امر کار را برای بنیانگذاران بهمراتب سختتر از مشاغل و رستههای دیگر میکند.
هر سال حدود 305 میلیون استارت آپ متولد می شوند که هر کدام اهداف، مدل های کسب و کار، محصولات، منابع و پیش بینی درآمد متفاوتی دارند. از بین آنها، تنها 10 درصد به احتمال زیاد موفق خواهند شد. آنها ممکن است شرکتهای فناوری، کسبوکارهای کوچک، استارتآپهای سبک زندگی، برندهای سلامتی یا شرکتهای مراقبت از حیوانات خانگی باشند، اما در مورد موفقیت استارتآپ اهمیت چندانی ندارد. عوامل اصلی که می توانند بر موفقیت یک استارتاپ تأثیر بگذارند به شرح زیر است:
1. زمان بندی
برای هر کاری مکان و زمانی وجود دارد و عرضه محصول یا خدمات نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر ایده شما خیلی زود مطرح شود، ممکن است هیچ تقاضایی برای آن وجود نداشته باشد. اگر دیر وارد بازار شوید، ممکن است محصول شما منسوخ شده باشد. و حتی با بودجه کافی، یک تیم قوی و یک ایده درخشان، استارتاپ شما ممکن است شکست بخورد اگر بازار آماده نباشد، محصول شما قدیمی باشد یا رقابت در حال حاضر شدید باشد. پس چگونه می توانید تشخیص دهید که خیلی زود است یا دیر؟اهمیت مدیریت زمان از سری مقالات مفید می باشد که در این مسیر شما را یاری می رساند .
دیر رسیدن نتیجه ای است که راحت تر به دست می آید.اگر تکنولوژی یا روند جدیدی وجود دارد یا محصول شما به دلیل تغییر در سبک زندگی یا ویژگی های قدیمی دیگر مرتبط نیست، پس خیلی دیر کرده اید.به عنوان مثال، اگر به دنبال ورود به بازار فروش سی دی هستید، بعید است که موفقیت زیادی پیدا کنید.
در مورد اینکه آیا خیلی زود هستید، نتیجه گیری ممکن است کمی مشکل باشد، اما چند سوال وجود دارد که می تواند به شما در تصمیم گیری کمک کند. وقتی با مردم در مورد محصول یا خدمات خود صحبت می کنید، آیا آنها غیر مشتاق و مردد و یا هیجان زده به نظر می رسند؟ چند نفر از آنها مشتاقانه منتظر خرید محصول شما و با چه قیمتی هستند؟ می توانید با دوستان، همکاران یا اعضای جامعه صحبت کنید یا از رسانه های اجتماعی برای دسترسی به افراد در جمعیت هدف خود استفاده کنید.
2. جذب استعداد
برای گسترش پایدار، استارت آپ ها باید استعدادهای برتر را جذب و حفظ کنند. به عنوان مثال، در سطوح ارشد، توانایی هدایت از طریق تغییر، تصمیم گیری در شرایط نامشخص و سازگاری با چالش های جدید بازار بسیار مهم است. تقاضا برای چنین استعدادهایی در حال افزایش است و شرکت ها جذب افراد مناسب را به طور فزاینده ای دشوار می یابند. استخدام استعدادهای برتر برای استارتآپهای مشتاق بدون برند کارفرمای قوی، چالشبرانگیزتر است.انواع روش های استخدام و جذب نیروی انسانی شرکت های بزرگ به شما اطلاعات بیشتری در این زمینه می دهد همچنین اگر استارتاپی دارید و در این زمینه نیاز به راهنمایی و کمک دارید مشاوره جذب و استخدام نیروی انسانی را در نظر داشته باشید.
مردم اغلب پیوستن به یک استارتآپ را خطرناکتر میدانند و به جای آن ممکن است برای شرکتهای مستقر کار کنند. وقتی نوبت به جذب و استخدام افراد مناسب میرسد، استارتآپهایی هستند که در جنگ برای استعدادها پیروز میشوند که به طور مؤثر دستاوردهای خود را به اشتراک میگذارند و شواهد قوی برای امنیت و فرصتهای رشد شغلی نامزدها ارائه میدهند.
به محض اینکه استعدادها را وارد کشتی کردید، حفظ آنها به همان اندازه مهم است، چه از طریق برنامه های سلامتی یا جشن های محل کار که به انگیزه دادن به کارکنان کمک می کند. با این حال، گاهی اوقات حتی کارمندان با عملکرد بالا ممکن است از بازی خود خارج شوند. ارائه ساعات کاری انعطافپذیر، پاداشها و بازخورد مثبت، همه راههایی هستند که به کارکنان نشان میدهند که دیده میشوند و برایشان ارزش قائل هستند
پیشنهاد مطالعه :
3. تامین مالی
یکی از عواملی که استارت آپ های موفق را از استارتاپ های شکست خورده متمایز می کند، توانایی کسب منابع مالی است. دادههای CB Insights نشان میدهد که 38 درصد استارتآپها به دلیل کمبود پول و ناتوانی در جذب سرمایه جدید شکست میخورند. دلایل متعددی وجود دارد که چرا برخی از کسب و کارها نمی توانند تامین مالی را تضمین کنند. یکی این است که صنعتی که در آن فعالیت می کنند پرخطر تلقی می شود. همچنین، موسسات مالی ممکن است تمایلی به اعطای وام به استارتآپهایی که مشتری ندارند، نداشته باشند. آنها اغلب میخواهند ببینند که متقاضیان جریان نقدی خوبی دارند و پایگاه مشتری محکمی دارند، بنابراین تضمین میکنند که وام بازپرداخت میشود. برای افزایش شانس خود برای دریافت بودجه، مطمئن شوید که می توانید نشان دهید که یک محصول تجاری قابل دوام و پتانسیل قوی برای توسعه و رشد دارید.
38 درصد استارتآپها به دلیل کمبود پول و ناتوانی در جذب سرمایه جدید شکست میخورند.
4. شخصیت شما
به عنوان یک بنیانگذار شخصیت شما از چند جهت مهم است. برای شروع، نحوه رفتار شما با کارمندان، مذاکره با فروشندگان و نزدیک شدن به مشتریان و به طور کلی نوع فردی شما، الهام بخش، پرشور، هدف گرا یا بودجه گرا را تعیین می کند. دوم، با توجه به موقعیت تأثیرگذار شما به عنوان بنیانگذار کسب و کارتان، تفسیرها و قضاوت های شما راهگشا خواهد بود. در نهایت، این بنیانگذار یک تجارت است که بر اساس درک خود از واقعیت تصمیم می گیرد.
وقتی صحبت از موفقیت یا شکست کسب و کار به میان میآید، بسیاری از عوامل دیگر نقش دارند، از جمله مهارتها، پیشرفتهای قبلی، پیشینه حرفهای، و ترجیحات و قابلیتهای کارآفرینی. همچنین ویژگی هایی وجود دارد که کارآفرینان موفق را از کارآفرینان کمتر موفق متمایز می کند، مانند انعطاف پذیری، صداقت، قابلیت اطمینان و پشتکار.
انعطاف پذیری شناختی یکی از ویژگی هایی است که کارآفرینان را قادر می سازد تا احتمالات، ایده ها و سناریوهای مختلف را کشف کنند. با قرار گرفتن در معرض تجربیات جدید، درگیر شدن در فعالیت های جدید و یادگیری مهارت های جدید پشتیبانی می شود. حتی انجام کارهای ساده متفاوت به رشد انعطافپذیری شناختی کمک میکند، خواه یک روز در میان صبحانه متفاوتی تهیه کند یا مسیر متفاوتی را برای رسیدن به فروشگاه انتخاب کند. قابلیت اطمینان – کیفیت قابل اعتماد و قابل اعتماد بودن – نیز یک مهارت کلیدی کارآفرینی است. این در مورد هماهنگ کردن اعمال با کلمات، یادگیری زمان نه گفتن و فقط دادن قول هایی است که می دانید می توانید انجام دهید. اگر از شما خواسته شد با چیزی که غیرممکن یا بسیار چالش برانگیز به نظر می رسد مقابله کنید، با محدودیت هایی نه یا بله بگویید. قول کم دادن بهتر از عدم ارائه است.
پیشنهاد مطالعه به مدیران حال و آینده :
گام های شروع استارتاپ
گام 1) تدارک دیدن یک بیزنس مدل
برای موفقشدن ضروریست که بیزنس مدل (مدل کسب و کار) تهیه کنید. برای تهیه بیزینس پلن میتونید از مقاله ” 7 گام عملی برای راه اندازی مدل کسب و کار” راهنمایی بگیرید.
گام 2) شناخت خریداران (پذیرندگان)اولیه
واکنش این گروه از خریداران در مقابل محصولتان میتواند ضامن بقا و یا نابودی استارتاپ شما باشد. پس شناخت خواستهها و نیازهای این گروه بسیار بااهمیت بوده و آن را قبل از شروع هر کسبوکاری (خصوصاً استارتاپ) بهدقت بررسی نمایید. برای ارائه محصول بر اساس خواستهها و نیازهای مشتریانتان به سؤال های ذیل پاسخ دهید:
- چه کسانی مشتریان محصولات من هستند؟
- چرا باید از محصولات کسبوکار من استفاده کنند؟
- محصولات ما را چطور استفاده میکنند؟
- چه محصولاتی استفاده میکنند؟
گام 3 ) مشخص نمودن راههای درآمدی
همانطور که ذکر کردیم، یکی از مشکلات اصلی استارتاپ ها ، عدم شفافسازی کانالهای درآمدی و همچنین تکیه بیشازحد به یک کانال برای درآمدزایی میباشد. ضربالمثلی وجود دارد که “هیچگاه همه تخممرغهایتان را در یک سبد قرار ندهید”. پس از مشخص نمودن کانالهای اصلی درآمدی به فکر توسعه این کانالها و همچنین ایجاد کانالهای مکمل باشد.
گام 4) مشخص نمودن مهمترین هزینهها
قبل از شروع تجارتتان، هزینههای ثابت و متغیر را مشخص نموده و لیست نمایید. و همچنین درصدی از بودجه کل را برای هزینههای غیرمترقبه اختصاص دهید. از طرفی پس از این مرحله میزان بودجه تعیین شود تا مدتزمان تنفس کسب و کار تا مرحله درآمدزایی شفاف گردد. تا این مرحله الزامات قبل از شروع استارتاپ را عنوان نمودیم.
یادآور میشویم که بر اساس تحقیقات بهعملآمده بهطور تخمینی از هر 10 استارتاپ 9تای آنها با شکست مواجه میشوند.
به زبانی ساده درصورتی که تحمل کار در فشار بالا، استرس زیاد، بیپولی، بیخوابیهای شبانه، بیداریهای زودهنگام صبحگاهی، نه شنیدن و… را ندارید. به دنبال فرمهای استخدام مراکز و دوایر دولتی و مؤسسات خصوصی باشید.
دلایل شکست استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا
در ادامه 5 مورد از مشکلات و دلایل شکست استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا در دنیا را مرور خواهیم نمود؛
1- عدم نیاز بازار به محصول / خدمت تولیدی
بسیاری از کسبوکارهای نوپا محصول یا خدمتی را تولید میکنند که موردنیاز با خواسته مشتریان و مصرفکنندگان نیست. این مورد بهعنوان اصلیترین دلایل شکست و مشکلات استارتاپ ها در صدر طبقهبندی قرار دارد. بنیانگذاران عمدتاً به حدی غرق در تولید و ستایش ایده خودشان میشوند که یادشان میرود که ضروریست محصول یا خدمت خود را بر اساس خواست و نیاز بازار هدف تولید کنند. همین عامل نشانه خوبی بر اهمیت هرچه بیشتر شناخت بازار هدف است.
2- مشکلات اتمام نقدینگی استارتاپ ها
از دلایل دیگر مشکلات و شکست استارتاپ ها، اتمام نقدینگی است. این مشکل میتواند از دلایل زیادی سرچشمه بگیرد، ازجمله عدم مدیریت هزینهها، عدم پیشبینی هزینههای ثابت و متغیر، عدم درآمدزایی بهموقع در مدتزمان مقرر، بیتوجهی به بازاریابی و فروش بهموقع محصولات و خدمات.
3-گزینش و گردآوری تیم اشتباه
یکی دیگر از مشکلات استارتاپ ها نحوه گردآوری و انتخاب اعضای تیم است. تیمهای استارتاپی باید شامل استعدادها و توانمندیهای متفاوتی باشند. بدین معنی که تکبعدی بودن در کسب و کارهای نوپا پاسخگوی چالشهای پیش رو نیست. اینکه افراد تیم تنها در حوزه خود به خوبی عمل نمایند، نمیتواند متضمن رشد و توسعه و حتی بقای استارتاپ باشد.
اعضا باید علاوه بر حوزههای تخصصی شان، بر حوزههای عمومی کسبوکار نیز اشراف داشته باشند. از طرفی توانمندی در تغییر محصول، تطبیق با طرحهای مختلف جهت جبران کاستیها، پذیرش و توسعه روشهای جدید بازاریابی، تغییر صنعتی که در آن درحال فعالیت هستند، تعویض نام تجاری و یا حتی تخریب کامل کسبوکار و شروع مجدد و از صفر آن را داشته باشند.
چه در حوزه استارتاپ و چه در دیگر حوزهها، در جمعآوری و گزینش افراد باید شناختی کامل نسبت به تیپ شخصیتی آنها و همچنین خواستهها و آرمانهایشان داشت. لازم به ذکر است تیمهای مطرح و موفق دنیا متشکل از افرادی با تیپهای شخصیتی متفاوت اما همسو در پیشبرد و دستیابی به اهداف تیم هستند. پس در جمعآوری گروهتان، تنها به جذب افرادی همگن و همانند خودتان بسنده نکنید، چون با این کار آینده کاری کسبوکار را مخدوش خواهید نمود.
4- بیتوجهی به رفتار رقبا
یکی دیگر از دلایل شکست و مشکلات استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا است، بی توجهی به رقبا می باشد. تمرکز بیش از حد به مجموعه و عدم توجه به اهداف، استراتژیها و حرکات رقبا میتواند، برای هر کسبوکاری و خصوصاً استارتاپ ها، مهلک و کشنده باشد! متأسفانه بسیاری از مدیران درون کسبوکار خود غرقشده و اصلاً توجهی به محیط پیرامون و رقبایشان ندارند.
5- اشتباه در هزینه کرد و قیمتگذاری
و آخرین مورد از دلایل شکست استارتاپ ها اشتباه در هزینه هاست. مشاهدهشده برخی مدیران پس از فتوحات اولیه دچار لغزشهایی در هزینه کرد هایشان میشوند. اشتباه در سرمایهگذاری و خرید ملزومات غیرضروری از اصلیترین اشتباهات مدیریتی است. از طرفی اشتباهات فاحش در قیمتگذاری در همه کسبوکارها خصوصاً استارتاپی، گریبان گیر مدیران اقتصادی میشود. (توضیح و بسط این مطلب در این مقال نمیگنجد.)
نتیجه گیری در رابطه با عوامل موفقیت و شکست استارتاپ ها
موفقیت یک استارتاپ اغلب نتیجه ترکیبی از عواملی مانند زمان بندی، داشتن کارکنان مناسب، توانایی کسب منابع مالی و ویژگی های شخصیتی خاص بنیانگذار است.شناسایی زمان ارائه محصول در بازار با توجه به نیاز مشتری اهمیت بسیاری دارد . پیشبینی تقاضای بازار که میتواند بازده خوبی داشته باشد نیز کلید تامین مالی است. جذب استعدادها نیز برای موفقیت استارتاپ ها بسیار مهم است. بدون یک تیم اصلی از متخصصان با استعداد، سازمانها احتمالاً با مدیریت زمان و جریان نقدی، بهرهوری ضعیف و مشکلات زنجیره تامین دست و پنجه نرم میکنند. در نهایت، اغلب ویژگیهای خاصی را میطلبد که رهبر باشید که کارکنان بخواهند از شما پیروی کنند و شرکا و مشتریان بخواهند با شما کار کنند. انعطاف پذیری شناختی، یکپارچگی، قابلیت اطمینان و پشتکار برخی از ویژگی هایی است که کارآفرینان و سرمایه گذاری های آنها را موفق می کند.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با شروع استارتاپ پیشنهاد میکنیم به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید. با ما در ارتباط باشید.
منابع: forbes و هیئت تحریریه مدیرنو