در این مقاله از مدیرنو، به تشریح مدیریت ثروت به سبک جان دی راکفلر خواهیم پرداخت. مدت ها قبل از اینکه جف بزوس ثروتمندترین فرد جهان شود، غول نفتی جان دی راکفلر با ثروت خود رکوردهای چشمگیری را به ثبت رساند.
راکفلر، اولین میلیاردر آمریکا در سال 1916 شد. در آن زمان، راکفلر تقریباً 2 درصد از اقتصاد ملی را داشت و با توجه به تورم، ثروت او امروز حدود 24 میلیارد دلار ارزش دارد. برای اینکه جف بزوس ثروتمندترین مرد امروز سهمی مشابه در اقتصاد داشته باشد، باید دارایی خالص خود را بیش از دو برابر کند و به حدود 399.2 میلیارد دلار برساند.
اعتقاد بر این است که راکفلر ثروتمندترین آمریکایی در تاریخ بوده است. و نویسنده ران چرنو استدلال میکند که به لطف سبک رهبری قاطع خود، او همچنین یکی از موفق ترین تاجرانی است که تاکنون زندگی کرده است. این مورخ در کتاب خود، “تیتان: زندگی جان دی راکفلر پدر”، اصول مدیریتی مختلف راکفلر را بازگو میکند که نه تنها به او کمک کرد تا صنعت نفت را متحول کند، بلکه او را به شهرت و ثروت سوق داد.
اصول مدیریت ثروت به سبک جان دی راکفلر
1. صادق و قابل اعتماد باشید
چرنو مینویسد، راکفلر هرگز اعداد و ارقام را رد نکرد و از زبان مبهم برای تحریف حقیقت استفاده نکرد و همیشه به این اطمینان میرسید که میتواند وامها را بدون تاخیر بازپرداخت کند.
چنین رویه فکری الهام بخش وفاداری قوی برای بانکدارانی بود که در بسیاری از مراحل حرفهای جان دی راکفلر به نجات کسب و کار او کمک کردند. تنها در یک مورد، مدیران بانکها پس از اینکه راکفلر دچار آتشسوزی در پالایشگاه شد، با تمدید اعتبار خود «مخالفت» کردند.
خوشبختانه، شهرت راکفلر بیش از او بود و مدیری به نام استیلمن ویت دستور داد که بانک «بدون تردید» پول را به راکفلر واریز کند و حتی به راکفلر پول اضافی هم پیشنهاد کرد.
2. زمانی را برای استراحت اختصاص دهید
راکفلر در خاطرات خود نوشت: “من هیچ چیزی نفرت انگیزتر و رقت انگیزتر از مردی نمیشناسم که تمام ساعات بیداری روز را به پول درآوردن اختصاص میدهد.”
برخلاف برخی از میلیاردرهای امروزی، راکفلر با سرعتی بسیار آرامتر کار میکرد. او هر روز بعد از ناهار چرت میزد و بعد از شام هم روی صندلی استراحت چرت میزد. او در اواسط 30 سالگی سیم تلگراف بین محل کار و خانه خود را نصب کرد. به این ترتیب، او سه یا چهار روز در طول هفته را در خانه و به باغبانی و لذت بردن از فضای باز می گذراند. برای تعادل بین کار و زندگی شخصی و نتیجه آن یک زندگی شاد و راحت باید مهارت های زندگی و رشد فردی را بدانیم.
راکفلر یک بار به نویسنده ویلیام اینگلیس گفت: «نکته قابل توجه این است که؛ همه ما اگر از شلوغی پرهیز کنیم و با سرعت یکنواخت پیش برویم و از تلاش زیاد خودداری کنیم، توانمندی بسیار بیشتری برای انجام کارها خواهیم داشت.»
چرنو مینویسد که؛ با صرف زمان کوتاهی، جان دی راکفلر توانست سرعت خود را حفظ کرده و بهرهوری خود را بهبود بخشد.
3. روز خود را برنامه ریزی کنید
چرنو مینویسد، راکفلر روز خود را مانند ساعت برنامهریزی میکرد و یک نظم مکانیکی در برنامه او وجود داشت.
هر ساعت از زندگی جان دی راکفلر از محل کار، مذهب، خانواده و حتی ورزش «به شدت تقسیمبندی شده» و «به شدت بودجهبندی شده بود». به گفته چرنو، این برنامه سخت به احتمال زیاد به راکفلر کمک کرد تا با “تنشهای اساسی” در امپراتوری نفتی خود، مبارزه کند.
نویسنده مینویسد، به عنوان رئیس شرکت استاندارد اویل، راکفلر تحت “فشار فوق العادهای” قرار داشت و پیروی از تشریفات روزانه را آرامش بخش میدانست.
4. نظارت دقیقی بر امور مالی شرکت داشته باشید
چرنو مینویسد که؛ سبک رهبری راکفلر “دورنگرانه” بود و او منحصراً به اعداد و ارقام تکیه میکرد تا به او بگوید آیا شرکت در مسیر درستی قرار دارد یا خیر.
این سرمایهدار نفتی یک گزارش دست نویس از تمام امور مالی شرکت نگه میداشت و تک تک هزینهها را تا آخرین اعشار ثبت میکرد. راکفلر با انجام این کار یک «معیار عینی» ایجاد میکرد که با آن میتوانست تعداد زیادی عملیات و شرکتهای تابعه خود را با هم مقایسه کند.
چنین ابزاری به او این امکان را میداد تا ادعاهای ذهنی یا بالقوه نادرست زیردستان خود را کاهش دهد. راکفلر هنگام بحث در مورد اینکه چگونه این مهارت در اعداد به موفقیت او کمک کرد، گفت: “من مسیر خود را با ارقام ترسیم میکردم.” که این کار نشانگر ویژگی های یک مدیر موفق است .
5. وظایف را محول کنید
راکفلر برای ریاست مؤثر بر چنین شرکت بزرگی باید مسئولیتها را به دیگران واگذار میکرد. چرنو مینویسد، در واقع، بخشی از راهنمای استاندارد اویل، آموزش زیردستان برای انجام درست کار بود.
همانطور که راکفلر یک بار به یکی از افراد استخدام شده گفت: «اگر کسی بتواند کاری را به دیگران واگذار کند، خود برای انجام آن تلاش نمیکند. به محض اینکه توانستید فردی را انتخاب و به او اعتماد کنید، او را در کار آموزش داده و خودتان به فکر راههای جدیدی برای کسب درآمد بیشتر باشید.» مقاله واسپاری کارها چه زمانی به نفع شماست را بخوانید .
چنین کاری برای راکفلر، به معنای کنار گذاشتن خود از پیچیدگیهای روزمره و اختصاص زمانش به «تصمیمگیریهای گسترده و اثرگذار» بود.
6. برای کمال تلاش کنید
چرنو مینویسد که راکفلر یک کمالگرا “متعصب” بود که از انجام هر کار سرسری، امتناع میکرد. جان دی راکفلر به عنوان رئیس استاندارد اویل، صدها هزار نامه تجاری نوشت و در هر کدام ویرایشهای پر زحمتی را انجام داد.
حتی نوشتن این حجم از نامه هم فرصتی برای او فراهم کرد تا به کمال برسد. یکی از دستیاران ارشدش میگوید که؛ راکفلر هر نامه را با چنان دقتی امضا میکرد، گویی امضای او یک اثر هنری است. چرنو مینویسد، نیاز میلیاردر به برتری فقط یک اثبات شخصی نبود، بلکه در سراسر سازمان او گسترش یافت و بخشی از اخلاق شرکت شد.
7. ایجاد وحدت و انگیزه
چرنو مینویسد: یکی از بزرگترین استعدادهای راکفلر ایجاد انگیزه در همکاران مختلف بود. یکی از راههایی که او این کار را انجام میداد، گذاشتن جلسات هماهنگی داخلی و آشتی کردن مدیران استاندارد اویل با هم بود.
همچنین چرنو مینویسد: «او دوست داشت قبل از بیان نظر خود، نظر همه را بشنود و سپس برای حفظ انسجام، مصالحه میکرد. راکفلر به جای دستور مستقیم، ترجیح میداد تصمیمات خود را به عنوان پیشنهاد یا سؤال مطرح کند.
او همچنین با اجماع عمل میکرد. چرنو مینویسد که؛ جان هیچ ابتکاری که اعضای هیئت مدیره او با آن مخالفت میکردند را انجام نداد و همه تصمیمات تجاری باید با یک “آزمون عالی تایید اتفاق آرا” روبرو میشدند.
8. یک سیستم پشتیبانی ایجاد کنید
چرنو میگوید، اگرچه راکفلر با رهبران شرکت خود مشاجرهها و خصومتهای پراکندهای هم داشت، اما حجم مشاجرهها و حسادتها به نسبت ابعاد سازمان بسیار ناچیز بود. مدیران استاندارد اویل با ایمانی تقریباً «عرفانی» به برادری با هم پیوند خورده بودند و رابطه قوی آنها از اعتقاد مشترک به یکدیگر ناشی میشد.چنین ایمانی نیازمند رهبری اسطوره ای در سازمان است .
چرنو مینویسد: این پیوند محکم منجر به تداوم رهبری در استاندارد اویل شد و این شرکت را در برابر بازرسان دولتی و روزنامه نگاران کنجکاو، مقاوم کرد.
9. پرورش رقابت
چرنو مینویسد، بدون رقابت، سازمان ها به راحتی در روزمرهگیهای خود محصور شوند. برای جلوگیری از این امر، راکفلر کمیتههایی را ایجاد کرد که توسط متخصصانی از رشتههای مختلف تشکیل شده بود، که یک استاندارد عملیاتی برای همه شرکتهای تابعه استاندارد اویل ایجاد کردند.
این کمیتهها به مدیران اجازه میدادند بینش و تفکرات خود را مبادله کنند. آنها همچنین با انتشار ارقام عملکرد و تشویق هر یک از شرکتهای تابعه به رقابت برای کسب رکوردها و جوایز، رقابت را در بین واحدهای محلی ترویج میکردند. موفقیت این استراتژی تجاری برای راکفلر از بین نرفت چون محرک ارزشمندی برای ارائه بهترین نمایش و در نتیجه منجر به کار فعال و تهاجمی در رقابت شد.
10. به کارمندان خود احترام بگذارید
به گفته چرنو، جان دوست داشت به این نکته اشاره کند که؛ ناپلئون بناپارت بدون مارشالهایش موفق نمیشد. همچنین، راکفلر معتقد بود که موفقیت او تا حدی ناشی از توانایی او در تقویت کارمندان است.
او مینویسد که این صنعتگر به همکاران خود در کار استقلال میداد و با کارگران سطح پایینتر با درایت و راحت رفتار میکرد. در هنگام انتقاد با عصبانیت واکنش نشان نمیداد و حتی در موقعیتهای تنش زا نیز مودب بود.
اگرچه جان دی راکفلر به ندرت کارمندانش را ستایش میکرد، اما زمانی که فردی قابل اعتماد به حساب میآمد، قدرت و استقلال زیادی به او عطا میکرد. چرنو مینویسد، به دلیل همین ویژگیها بود که؛ کارمندان استاندارد اویل مایل به دریافت حس احترام راکفلر بودند و برای جلب رضایت او رقابت میکردند.
جمعبندی مقاله مدیریت ثروت به سبک راکفلر
در این مقاله با کمک 10 اصل کلیدی مدیریت ثروت به سبک راکفلر، شیوههای کاری و فکری میلیاردر ثروتمند آمریکایی را تشریح کردیم.
برای اجرای توصیههای کاربردی ذکر شده در این مقاله، میتوانید با کارشناسان واحد مشاوره تماس بگیرید.
منابع: cnbc ، هیئت تحریریه مدیرنو