در این مقاله از مدیرنو؛ به انواع استراتژی ها و راهکارهای فروش محصول جدید میپردازیم. چگونه برای محصول خود بازاریابی کنیم؟ انواع استراتژی و راهکارهای فروش محصول به شما کمک میکند تا موفقیتهای جدید بیشتری را با فشاری کمتر تضمین کنید و بدون آن نمیتوانید به پتانسیلفروش واقعی خود دست پیدا کنید. نداشتن استراتژیفروش درست مثل اینه که کسی بدون نقشه بخواد خانه ای بسازه. حتی اگر سالها تجربه داشته باشید. در این مقاله، ما انواع استراتژی و راهکارهای فروش محصول را به همراه برخی از اصول جدید برای کمک به موفقیت در این امر، ارائه خواهیم داد.
استراتژی فروش محصول چیست؟
این امر مجموعهای از فرآیندها و تاکتیکهایی است که یک سازمان برای رسیدن به اهدافش از آن استفاده میکند.
زمانی که استراتژیهایتان همسو و چابک باشد، همه اعضاء تیم شما موقعیت حرکتی شرکت را درک کرده و در یک مسیر قرار میگیرند. یک استراتژیفروش موفق با تغییر اهداف شرکت شما، حرکت بازار و ظهور نیازهای جدید تکامل مییابد.
آن را بهعنوان قطبنمایی برای تیم خود در نظر بگیرید که به همه کمک میکند تا با هم کار کنند تا به طور مؤثر به مشتریان بالقوه مناسب دست یابند، سرنخها را تبدیل کنند و موفقیت های بیشتری را به کسبوکار خود اضافه کنند.
مزایای تدوین استراتژی فروش محصول چیست؟
1. ICP را تعریف میکند
شما باید مشتری خود را بشناسید. استراتژی فروش محصول به شما کمک میکند تا پروفایل مشتری جدید و ایدهآل خود (ICP) را مشخص کنید.
این امر کمک میکند تا کارشناسانفروش شما در هنگام شناسایی مشتریان بالقوه یا دنبال کردن سرنخهای ورودی، باید چه کسانی را هدف قرار دهند. فرآیند تعریف ویژگیهای مشتری ایدهآل، به مدیران و سایر اعضای سازمان کمک میکند تا در مورد اینکه چه کسانی و چرا باید هدف قرار گیرند، هماهنگ شوند.
هنگامی که به دنبال مشتریان مناسب میروید، شانس خود را برای حفظ طولانی مدت مشتری، رضایت بیشتر مشتری و شهرت بهتر شرکت افزایش میدهید. همچنین به کارشناسانفروش قدرت میدهید تا درک عمیقتری از مشتریان بالقوه، چالشهایی که با آنها روبرو هستند و نحوه ارائه ارزش به دست آورند.
ICP ها شامل اطلاعات زیر هستند، مانند:
- صنعت
- اندازه شرکت
- منطقه عملیات
- پشته فناوری فعلی
- درآمد ماهانه/سالانه
- حجم فروش / ارسال (در صورت لزوم)
- چالش ها/نقاط دردناک
پیشنهاد مطالعه :
2. راهنمایی عملی ارائه میدهد
صرف نظر از انواع روش های فروش محصولات که نهایتا آزمایش میکنید، کتابچه فروش میتواند راهنمای مفیدی برای کارشناسانفروش فراهم میکند.
کتابچه راهنمای فروش، انواع استراتژی ها و راهکارهای فروش محصول شما را به مراحل عملی تبدیل میکند؛ از چگونگی حرکت مشتریان بالقوه در چرخه فروش و نکات مهم در گفتگو با مشتری تا راهنمایی در مورد چگونگی ایجاد اعتماد (مانند ارائه نسخه نمایشی محصول) .
3. تیم را همگام و هماهنگ می کند
یک استراتژیفروش موفق به تیم فروش شما زبان مشترکی میدهد تا با آن اهداف خود را بیان کرده و دنبال کنید. بهعنوان مثال؛ بهجای اینکه فقط به کارشناسان بگوییم که خارج شوند و به اهداف خود دست یابند، استراتژیفروش موفق چارچوبی را ارائه میدهد تا اطمینان حاصل شود که هر کارشناسانفروش علاوه بر حفظ سبک کاری خود، به اصول و فرآیندهای راهنما نیز پایبند است.
وقتی از یک استراتژیفروش به عنوان لنگر تیم فروش استفاده کنید، همه چیز در مسیر قرار میگیرد.
4. کارایی را افزایش میدهد
داشتن یک استراتژی، یعنی استانداردسازی امور.
به جای نیاز به چک کردن تکتک اقدامات در مسیر، یک استراتژیفروش موفق به کارشناسان این امکان را میدهد تا کارآمدتر کار کرده و زمان و انرژی خود را در جایی متمرکز کنند که بیشترین تأثیر را خواهد داشت.
هنگامی که شما درک روشنی از اینکه ICP شما چه کسی است و یک کتابچه فروش جامع با فرآیندهای استاندارد شده دارید، کارشناسانتان فقط روی انجام کارهایی که جواب میدهد، تمرکز میکنند.
5. جذب نیروی جدید را بهبود میبخشد
آموزش دادن به یک کارمند جدید برای انجام کاری که فقط از طریق تجربه یا شهود آموخته اید، سخت است. بدون داشتن آن، اضافه شدن نیروی فروش جدید فرآیندی مبهم و خستهکننده برای هر دو طرف است. شما فاقد ابزاری برای توضیح چگونگی و چرایی انجام کارهایی که انجام میدهید، هستید و کارمند جدید فاقد چارچوبی برای استفاده و ارائه اطلاعات جدید است. اما زمانی که استراتژی فروش محصول شما از قبل تدوین شده باشد حضور نیروی جدید بسیار آسانتر است.
انواع استراتژی و راهکارهای فروش محصول جدید
پنج نوع اصلی از استراتژی و راهکارهای فروش محصول جدید وجود دارد که باید بدانید:
1. فروش مبتنی بر ارزش
در حالی که سایر استراتژیها بر چیستی محصول تمرکز میکنند، فروش مبتنی بر ارزش بر نحوه پشتیبانی محصول از نیازهای منحصربهفرد یک مشتری متمرکز است.
به عنوان مثال، حتی دو شرکت بسیار مشابه که در یک صنعت و در یک منطقه فعالیت میکنند، میتوانند رویکردهای کاملاً متفاوتی نسبت به بازار هدف خود و چالش های آن داشته باشند. در نهایت، این بدان معنی است که آنها می توانند ساختارهای هزینه و مدل های قیمت گذاری بسیار متفاوتی از هم داشته باشند.
در فروش مبتنی بر ارزش، شما باید تکالیف خود را انجام داده و درک دقیقی از بازار، چالش ها و مشتری بالقوه خود به دست آورید. بدون چنین دانشی، غیرممکن است که به نقاط درستی ضربه بزنید و ارزش پیشنهادی مناسبی را برای مشتری خود ارائه دهید.
یکی از مزایای اصلی فروش مبتنی بر ارزش اینست که تمایل مشتریان احتمالی برای درک سریع ارزش یک محصول را جلب میکند. مورد دیگر اینست که حس شخصی سازی را ایجاد میکند که برای تجربه هر مشتری ضروری است.
با تنظیم درست کیفیت تعامل در طول چرخه فروش، میتوانید به مشتریان بالقوه خود نشان دهید که تا زمانی که آنها مشتری شما هستند، میتوانند روی دریافت ارزش مستمری که متناسب با آنها است حساب کنند.
2. فروش مشورتی
امروزه یکی از موثرترین انواع روش های فروش محصولات ، فروش مشاورهای است که در آن کارشناسان فروش خود را به عنوان منبع قابل اعتماد و معتبری از اطلاعات قرار میدهند که مشتریان بالقوه می توانند از آن برای بهبود نتایج کسب و کار استفاده کنند.
همانطور که از نام آن پیداست، فروش مشاورهای مستلزم آن است که کارشناسان نقش مشاورهای را بر عهده بگیرند که در آن برخی از ارتباطات آنها با مشتری بالقوه صرفاً برای ارائه اطلاعات ارزشمند است، نه صرفا ارائه محصول.
اگر یک کارمند فروش واقعاً تجربه یا تخصص کار در زمینه مشخصی را ندارد، باید تحقیقات جامعی انجام دهد تا واقعاً بداند در مورد چه چیزی صحبت میکند.
محاسن داشتن اطلاعات ارزشمند در فروش:
- شما به طور کامل چالش ها و نقاط دردناک آنها را درک میکنید.
- شما به دقت به آنچه رقبا و رهبران بازار انجام میدهند نظارت میکنید.
- مشتریان احتمالی شما میتوانند برای کسب اطلاعات یا مشاوره به شما مراجعه کنند.
- خرید محصول یا خدمات شما به مشتریان احتمالی این امکان را میدهد که به پشتیبانی بیشتری دسترسی داشته باشند.
امروزه همه سعی میکنند محصول یا خدمتی را بفروشند. با ایفای نقش به عنوان یک مشاور معتبر به جای یک فروشنده، می توانید ارتباطات معتبری با مشتریان احتمالی ایجاد کنید که به نوبه خود بستن معامله را آسان تر میکند.
3. فروش چرخشی (SPIN)
فروش چرخشی یکی از انواع استراتژی و روش های فروش محصول است که بر ایجاد پیوندهای عاطفی قوی بین فروشنده و مشتریان بالقوه از طریق گفتگوهای جذاب تمرکز دارد. یکی از اهداف فروش چرخشی علاوه بر پرسیدن سوالات زیاد و کشف نیازهای مشتری، ایجاد موانع برای خروجی بالا مشتری از فرآیند فروش است.
SPIN مخفف چهار خط سوال است:
- موقعیت: برای دریافت ایده واضح از وضعیت و شرایط مشتری، سؤال بپرسید.
- مشکل: روی کشف چالشها و نقاط دردناکی که مشتری بالقوه با آن مواجه است، تمرکز کنید تا بفهمید که چگونه ارزش پیشنهادی خود را ارائه دهید.
- مفهوم: پیامدهای چالشهای اصلی را که مشتری بالقوه با آن مواجه است شناسایی کنید، سپس خود را به عنوان راهی ایده آل برای حل آنها معرفی کنید.
- چرایی انتخاب شما: ارزشی را که محصول یا خدمات شما برای مشتری بالقوه ارائه میدهد، تعیین کنید.
مزیت فروش SPIN این است که از طریق پرسیدن سؤالات کاوشگرانه، تعامل عمیق تری با مشتری ایجاد کرده و در عین حال به درک درستی در مورد چالشهای آنها از زبان خودشان میرسد.
4. فروش راه حلی
فروش راه حلی، یک استراتژی فروش محصول است که در آن فروشنده به مشتری جدید بالقوه کمک میکند تا نیازهای خود را شناسایی کرده و محصولات و خدمات مناسب را برای کمک به آنها توصیه کند.
در بسیاری از موارد، فروشنده به دنبال فرصتی برای شناسایی مشکلی است که مشتری بالقوه حتی نمیداند با آن مواجه است. بدون ذکر اینکه چه هزینهای برای آنها دارد، چقدر فوری باید به آن رسیدگی کنند، و راهحل مناسب چیست.
فروش راه حلی زمانی بهترین کارکرد را دارد که راه حل شما یکی باشد:
- به حل مشکلات منحصر به فرد میپردازد
- مشکلاتی را که سایر رقبا در نظر نمیگیرند برطرف میکند
هنگامی که فروش راه حلی را انتخاب میکنید، کیفیت فروشندگان نقش مهمی را در درک و واکنش به موقعیت مشتری بر عهده میگیرند. این روش آنها را به منبعی ارزشمند تبدیل کرده و از همان ابتدا اعتماد متقابل را تقویت میکند.
پس از شناسایی مشکل مشتری احتمالی، راه حل فروشنده بسیار فراتر از یک محصول است. اغلب، برنامهریزی، مشاوره، توصیهها برای استفاده و آموزش منظم با فروش همراه است، بنابراین نتیجه نهایی یک بسته کامل با ارزش است که فراتر از محصول واقعی است.
5. فروش چالشی (challenger)
فروش چالشی از کتاب برنت آدامسون و متیو دیکسون و بر اساس مطالعه 1000 مدیر فروش در صنایع مختلف نشات می گیرد. این روش شبیه به فروش راه حلی است، اما کمتر بر حل مشکلات تمرکز کرده و بیشتر بر یافتن فرصتهایی برای باز کردن یک رویکرد جدید برای مشتری بالقوه تمرکز میکند.
به عبارت دیگر، فروشنده تلاش میکند تا نیازهای مشتری بالقوه را «به چالش بکشد» تا مشخص کند محصول یا خدمات ارائهشده کجا میتواند ارزش جدیدی ایجاد کند. با واداشتن مشتری به بازنگری در تصورات از پیش تعیین شده خود در مورد اینکه کارها چگونه باید کار کنند، فرصتی را برای رفع نیاز جدید ایجاد میکنید.
برای انجام این کار، کارشناسان فروش سؤالات خود را متمرکز میکنند تا بفهمند مشتری در حال حاضر با چه چالش هایی مواجه است. هنگامی که آنها به درک کاملی دست یافتند، فروشنده میتواند راه دیگری برای انجام کارها پیشنهاد کند که به شرکت اجازه می دهد رقابت خود را افزایش داده یا نحوه عملکرد خود را بهبود بخشد.
از آنجایی که این روش شامل کمک به مشتری برای بازنگری جنبههای اصلی نیازها و غدغههای خود میشود، زمانی که محصول یا خدمات ارائهشده دارای قابلیتهای نوآورانه یا پیشرفتهای باشد که قبلاً امکانپذیر نبود، بهترین عملکرد را دارد.
ارزیابی انواع روش های فروش محصول
تنها راه برای درک اینکه کدامیک از روش های فروش محصولات برای کسب و کار شما کارآمد هستند و کدام نه، نظارت بر KPIهای فروش است.
در اینجا برخی از شاخصهای برتر برای ماندن در اوج آورده شده است:
1. درآمد کل
درآمد کل مجموع درآمدی است که از هر معامله ایجاد میکنید. هنگام محاسبه کل درآمد کسب و کار، شما تمامی پرداختهای مشتریان را حساب میکنید.
به منظور ارزیابی میزان موفقیت استراتژیفعلی خود در مقایسه با استراتژیهای قبلی، باید درآمد جدید یا ارزش معاملات بسته شده در ماه(فصل) جاری را نیز اندازه گیری کنید.
با نظارت بر تعداد معاملاتی که فروشنده های موفق شما توانسته اند تحت یک استراتژیفروش رقم بزنند، و همچنین ارزش آن معاملات، دید واضح تری به دست خواهید آورد که آیا این استراتژی در واقع بهترین راهبردها و روش های فروش محصولات یا خدمات شما هست یا خیر.
2. حاشیه سود ناخالص
حاشیه سود ناخالص به مقدار پولی که پس از کسر بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS) از فروش باقی میماند اشاره دارد. چنین حاشیه سودی گاهی اوقات به عنوان نسبت حاشیه ناخالص نیز نامیده و معمولاً به صورت درصدی از فروش بیان میشود.
3. رشد فروش
رشد فروش معیاری است که به شما میگوید میزان فروش شما از یک دوره زمانی به دوره دیگر چقدر تغییر کرده است. این شاخص به صورت درصد بیان شده و به تیمهای فروش کمک میکند تا به سرعت درک کنند که روش های فروش محصولات آنها در مقایسه با عملکرد گذشته چقدر مؤثر است.
به عنوان مثال، تصور کنید کسب و کار شما برای سالها استراتژیفروش راهحلی داشت، اما حالا یک روش فروش مشاورهای را اتخاذ کرد. پس از چند ماه عادت کردن به استراتژی فروش محصول جدید، میخواهید نرخ رشد فروش را تعیین کنید تا بفهمید فروش مشاورهای تا چه اندازه بر عملکرد تأثیر گذاشته است.
4. نسبت سرنخ به فرصت
نسبت سرنخ به فرصت به شما نشان میدهد که با مقایسه اندازه هر گروه چه تعداد سرنخ(مشتریان احتمالی) به فرصت(فروش) تبدیل شده است. این معیار، یک معیار عالی برای ارزیابی اثربخشی استراتژیفروش است، زیرا به شما امکان میدهد تا میزان ارتباط کارشناسان فروش شما با مشتریان احتمالی را تعیین کنید.
نسبت بالای سرنخ به فرصت ثابت میکند که باید:
- چالش ها، نقاط دردناک و نیازهای سرنخ ها را درک کنید
- در مورد صنعت و روند بازار تخصص یا دانش داشته باشید
- بدانید چگونه ارزش ارائه دهید
- روی راه حل مناسب تمرکز کنید
همانطور که در بالا توضیح دادیم، انواع مختلف روش های فروش محصولات ، خطوط مختلفی از سوالات و تاکتیکهای مذاکره را ارائه میدهند. کیفیت ارتباط است که یک سرنخ را یا برای تبدیل به یک فرصت سوق میدهد یا باعث میشود آنها از قیف فروش خارج شوند.
بنابراین، اگر نسبت سرنخ به فرصت قوی دارید، این نشانگر خوبی است که استراتژیفروش و روش های ارتباطی همراه با آن به خوبی کار میکند. اگر نسبت شما پایین است، میتواند نشانه این باشد که استراتژیتان نیاز به اصلاح دارد.
5. نسبت بسته شدن فروش
نسبت بسته شدن فروش، نرخی را اندازهگیری میکند که مشتریان بالقوه به مراحل بعدی در قیف فروش حرکت میکنند: از فرصتها تا تحقق فروش. این نسبت به شما این ایده را میدهد که استراتژیفروش تا چه حد به جذب مشتریان در مراحل بعدی فرآیند فروش کمک میکند.
چنین شاخصی نشان میدهد که چگونه فعالیتهایی مانند نمایش محصولات، رسیدگی به اعتراضات و مذاکرات تحت استراتژیفروش به طور مؤثر اجرا میشوند.
6. نرخ ریزش مشتری
نرخ ریزش مشتری که به عنوان نرخ فرسایش نیز شناخته میشود، نرخی است که در آن مشتریان از تجارت با شرکت شما دست میکشند. این نرخ فقط برای محصولات و خدماتی اعمال میشود که به پرداختهای مداوم نیاز دارند، مانند عضویت یا اشتراک. معمولاً به صورت درصد بیان میشود و تعداد مشتریان یا کاربرانی را نشان میدهد که اشتراک خود را در یک بازه زمانی خاص لغو میکنند.
میانگین نرخ ریزش مشتری از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت است. برای درک اینکه شرکت شما چقدر رقابتی است، توصیه میکنیم نرخ ریزش مشتری معیار را برای صنعت یا جایگاه خود پیدا کنید و ببینید وضعیت شما نسبت به نرخ معیار چگونه است.
نکته مهم: برای اینکه شرکت شما پایگاه مشتریان خود را گسترش دهد، نرخ رشد مشتری شما (تعداد مشتریان جدیدی که جذب میکنید) باید از نرخ ریزش مشتری بیشتر باشد.
7. کسب اهداف انفرادی
همه تیمهای فروش میزان تحقق اهداف فردی را اندازهگیری میکنند تا عملکرد هر فروشنده را ردیابی کنند. این نرخ به طور خاص، اندازه گیری میکند که آیا فروشندگان به اهداف فروش خود برای یک دوره معین (هفته، ماه، سه ماهه یا سال) رسیده اند یا خیر.
وقتی بزرگنمایی میکنید و به تصویر بزرگتر نگاه میکنید، دستیابی به اهداف فردی منعکسکننده سه حقیقت است:
- استراتژیفروش شما چقدر موثر یا بی اثر عمل میکند
- این که آیا نمایندگان شما آمادگی و شرایط یا آموزش کافی برای تحقق اهداف خود را دارند یا خیر
- اینکه آیا سازمان فروش به پتانسیل خود میرسد یا خیر
باز هم، عوامل زیادی در این معیار نقش دارند. این امکان وجود دارد که استراتژیفروش خوب باشد، اما کارشناسان فروش به اندازه کافی برای اجرای آن آموزش ندیده اند. یا استراتژیفروش شما ضعیف باشد، اما شما نمایندگانی با تجربه و بسیار آموزش دیده دارید که با وجود آن میتوانند موفق شوند. هنگام اندازهگیری میزان دستیابی به اهداف، مهم است که این معیار را در چارچوب بقیه KPIهای خود ارزیابی کنید و تنها بر اساس آن نتیجهگیری نکنید.
6 اصل موفقیت در فروش محصولات
هنگامی که تشخیص دادید کدام نوع از انواع استراتژی و راهکارهای فروش محصول با اهداف جدید، محصول و موقعیت شرکت شما مطابقت دارد، و بعد از اینکه تعیین کردید چگونه موفقیت را اندازه گیری کنید، زمان آن رسیده که همه چیز را عملی کنید.
در اینجا برخی از مهمترین اصول راهنما آورده شده. با کمک به هر فروشنده در درک هر یک و به خاطر سپردن آنها در طول عملیات روزانه، توانایی خود را برای اجرای موثر استراتژیفروش افزایش خواهید داد.
1. بر آنچه مشتری بالقوه شما نیاز دارد تمرکز کنید
موضوع مشترک بین انواع روش های فروش محصولات ، درک نیازهای مشتری و قرار دادن محصولات یا خدمات شرکت به عنوان پاسخ به آن نیاز است. با این حال، اغلب اوقات، کارشناسان فروش فقط بر ویژگیهای رقابتی، قیمت، یا تبلیغات ویژه تمرکز میکنند و در واقع تلاش آنها برای کمک به رفع چالشهای مشتری نیست.
هر وقت که با یک مشتری بالقوه ارتباط برقرار میکنید، تنها آنچه که برای کمک به اوست را ارائه کنید. مشخص کنید که گذراندن وقتشان برای صحبت کردن با شما چه سودی برای آنها خواهد داشت؟
با بیان واضح چالشهای مشتری میتوانید به مشتری بالقوه خود کمک کنید تا آن را حل کند. سپس با ارائه مثالهای عینی از چگونگی رفع چنین چالشهایی، به طور مؤثرتری با مزایای آنچه میفروشید ارتباط برقرار میکنید.
2. قابل اعتماد باشید
مردم نسبت به فروشندگان بدبین هستند زیرا همه میدانند که انگیزه آنها صرفا برای تحقق فروش و دستیابی به اهداف است. وظیفه آنها فروش است و عملکرد، پاداش و کمیسیون آنها به توانایی آنها برای موفقیت بستگی دارد.
راه دیگر برای اثبات اعتبار اینست که در مورد محدودیت های محصول یا خدمات خود صحبت کنید. ممکن است غیرقابل تصور به نظر برسد، اما با صادق بودن در مورد آنچه که شرکت شما نمیتواند انجام دهد، مشتری تلاشهای صادقانه شما را میبیند.
3. رویا بفروشید
به یاد داشته باشید که، شما تنها فروشنده یک محصول یا خدمت نیستید. شما در حال فروختن مزایایی هستید که محصول یا خدمات آن را فعال میکند. صرف نظر از اینکه از کدامیک از انواع روش های فروش محصولات که استفاده میکنید، همیشه باید برای فروش رویا تلاش کنید.
- چگونه پیشنهاد شما زندگی مشتری احتمالی شما را آسان تر میکند؟
- چگونه آنها را برای موفقیت بیشتر توانمند میکند؟
- چگونه آنها را رقابتی تر میکند؟
- چگونه میتوانند به طور موثرتر به اهداف تجاری خود دست یابند؟
استراتژی و راهکارهای فروش محصول شما باید به همه این سوالات پاسخ داده و پاسخها باید برای هر مشتری جدید و بالقوه منحصر به فرد باشد.
4. انعطاف پذیر و چابک بمانید
برای اینکه استراتژیفروش موفقی داشته باشید، عادت کنید سریع حرکت کنید. این بدان معنی است که برای مخالفت ها آماده باشید، راه حل های خلاقانه ای برای غلبه بر موانع پیدا کنید و تا حد امکان انعطاف پذیر باشید.
گاهی اوقات محدودیت هایی برای محصول یا خدمات شما وجود دارد و به سادگی نمیتوان به درخواست های خاص پاسخ داد. با این حال، شما باید همیشه تلاش کنید تا با انعطاف پذیری لازم به نیازهای مشتریان هدف پاسخ مناسبی ارائه کنید.
5. از قدرت داستان سرایی استفاده کنید
داستان سرایی بخشی از DNA انسان است. ما یک غریزه اولیه برای گفتن داستان داریم و دنیای خود و مشکلاتی که در آن با آن روبرو هستیم را در چارچوب داستان های خودمان درک میکنیم. با گنجاندن داستان های موفقیت آمیز کسب و کارتان، جنبه احساسی مشتریان احتمالی خود را جلب کرده و تأثیر پیشنهاد خود را به وضوح نشان دهید.
6. پیگیری کنید
یک مشتری ممکن است خیلی پاسخگو یا در دسترس نباشد، اما این بدان معنا نیست که مشتری خوبی نیست. گاهی اوقات، تنها دلیل عدم مراجعه مشتریان، شلوغی و درگیری روزمره آنهاست. پیگیر باشید و به پیگیری ادامه دهید.
یک استراتژیفروش خوب نیازمند ابزارهای خوب است
علاوه بر اتخاذ رویکرد و استراتژی صحیح برای فروش محصول جدید ، باید تیم خود را با ابزارهای مناسب برای تحقق پتانسیل کامل آنها مجهز کنید. یک پلتفرم هوشمند فروش مناسب، بخش کلیدی از سیستم فروش شماست. انتخاب شما باید یک راه حل فروش کل نگر باشد که تیمها را برای شکوفایی قدرت میبخشد.
استراتژیفروش مستحکم کلید موفقیت است
شناسایی انواع روش های فروش محصولات که سازمان شما را به بزرگترین موفقیت میرساند همیشه آسان نیست، اما توسعه آن بسیار مهم است. موفقیت شرکت شما به آن بستگی دارد. با سرمایه گذاری زمان، تلاش و منابع لازم برای ایجاد یک استراتژیفروش مستحکم، کل سازمان را برای موفقیت آماده خواهید کرد. و با رویکرد و ابزار مناسب، پایهای قوی برای رشد و شکوفایی خواهید داشت.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد به صفحه آموزش درون سازمانی مدیرنو مراجعه فرمایید.
با ما در ارتباط باشید.
منابع: similarweb ، هیئت تحریریه مدیرنو