مدیرنو (مدیران نو اندیش)

از ورشکستگی تا ثروت: راهنمای شروع دوباره بعد از ورشکستگی

کارگاه تیم سازی و کار تیمی

زمان باقیمانده تا پایان ثبت نام
روز
ساعت‌
دقیقه
ثبت نام به پایان رسید

جزئیات بیشتر

سطح:

تخصصی

ویدئو:

ندارد

پادکست:

ندارد
در حال ثبت نام
کارگاه تیم سازی و کار تیمی
راهکارهای ساختن تیمی خلاق، متحد و موفق

در این مقاله از مدیرنو؛ به بررسی عوامل موثر و نشانه های ورشکستگی شرکت های بزگ و موسسه های تجاری میپردازیم. در ادامه در پاسخ به این سوال که چگونه از ورشکستگی نجات پیدا کنیم؟ راه حل هایی برای شروع دوباره بعد از ورشکستگی تا رسیدن به ثروت شرح خواهیم داد.

شاید به نظر ناراحت‌کننده بیاید، اما پابرجا بودن یک کسب وکار تا ابد تضمین‌شده نیست. تعداد زیادی از کارآفرین ها تجربه ورشکستگی داشته اند و در یک برهه با کسب و کار در حال مرگ روبه‌رو می‌شوند.

هر کسب و کار در طول دوره‌ی وجودی خودش با یک تجربه نزدیک به ورشکستگی مواجه خواهد شد.

مشاور کسب و کار

 

چرا هرکاری میکنم شکست می‌خورم؟

عوامل بسیاری وجود دارد که باعث شکست خوردن در کار می شوند؛ مانند مدیریت نادرست و یا کنترل مالی ضعیف که ازجمله عوامل داخلی به‌حساب می‌آیند و عوامل خارجی عبارت‌اند از: دخالت دولت، رکود اقتصادی، حضور رقبا و یا بلایای طبیعی.

بقای مداوم و موفقیت همیشگی یک کسب و کار به‌شدت به مدیریت این نیروهای داخلی و خارجی بستگی دارد. غفلت از این موارد می‌تواند عامل ورشکستگی شرکت ها و از بین رفتن هر کسب و کاری شود، حال هرچقدر هم که بزرگ و قوی باشند!

 

نشانه های ورشکستگی شرکت ها با شرایط بسیار سخت تجاری، فروش کم، روحیه پایین، کمبود پول نقد، سهم بازار اندک و نوآوری کم مشخص می‌شود. برخی از شرکت‌ها از این شرایط نجات پیداکرده و قوی‌تر از همیشه به صحنه باز می‌گردند، اما متأسفانه بعضی‌ها نجات پیدا نمی‌کنند.

در دنیای کسب و کار امروز هر چه میزان شناخت شما از محیط و شرایط درونی و بیرونی سازمانتان بیشتر باشد، به همان میزان به موفقیت بیشتری در مدیریت کسب و کارتان دست خواهید یافت. بنابراین بررسی علل سقوط کسب و کار، خصوصاً نوپا برای شما بسیار مفید خواهد بود.

عوامل موثر بر ورشکستگی شرکت ها کدامند؟

عوامل موثر بر ورشکستگی شرکت ها کدامند؟

  1. مدیریت مالی ضعیف
  2. نوع واکنش مدیران به تغییرات
  3. مدیریت ضعیف منابع انسانی
  4. بازاریابی ناکارآمد
  5. رقابت شدید
  6. تمرکز بیش‌ازحد بنگاه بر سهم بازار
  7. نام تجاری کسب و کار
  8. گسترش دایناسوری سازمان
  9. عدم توانمندی مدیران در مدیریت بهینه سازمان
  10. عدم مدیریتِ گروه‌های درون سازمانی
  11. بی توجهی به توسعه فروش

 

1- مدیریت ضعیف مالی

مهم‌ترین عامل در ورشکستگی یک موسسه تجاری مدیریت ضعیف مالی است. این شامل تصمیم‌گیری نادرست درباره تخصیص منابع، ناتوانی در پیش‌بینی و مدیریت جریان نقدی، و عدم کنترل هزینه‌ها می‌شود. ضعف در برنامه‌ریزی استراتژیک، بی‌توجهی به تغییرات بازار، عدم تطبیق با فناوری‌های نوین، و فقدان بازاریابی مؤثر نیز می‌توانند نقش کلیدی ایفا کنند. در کنار این موارد، بدهی‌های بیش‌ازحد، عدم شفافیت در حساب‌ها و ناتوانی در واکنش سریع به مشکلات، به بحران دامن می‌زند و بقای مؤسسه را به خطر می‌اندازد.

 

2- نوع واکنش مدیران به تغییرات

عمده‌ترین علت ورشکستگی شرکت ها و موسسه های تجاری در نوع واکنش‌ مدیران آن بنگاه نسبت به تغییرات به وجود آمده حاصل می‌شود. اگر کمی به عقب‌تر بنگریم، دلیل اصلی موفقیت کارآفرینان در شروع کسب و کارشان محدود شدن آن‌ها به روش‌هایی خاص می‌باشد. کارآفرینان دائماً در حال آزمون و خطا شیوه‌های جدید برای کسب و کارشان هستند. پس‌ازاین که روش‌های پاسخگو را یافتند بر روی آن‌ها پافشاری و تمرکز می‌کنند.

اما حرکت بر روی یک خط یا شیوه تا چه زمانی جوابگوست؟

فرض کنید زمانی در کسب وکارتان فروش تلفنی جوابگو بوده و شما به فروش‌های محسوسی دست‌یافتید، بااین‌حال پس از تغییر شرایط بازار حال دیگر این شیوه به‌سختی پاسخگوی هزینه‌های خویش بوده و غالب تماس‌ها با برخوردهای غیرمحترمانه با پرسنلتان به‌پایان می‌رسد! ادامه این روند همانند پارو زدن در رودخانه‌ای است که منتهی به آبشار سهمگینی خواهد شد!

مدیران باید آگاه به تغییرات بازار باشند و به تناسب آن اقدامات جدیدی اتخاذ کنند. برخی از مدیران پس از مشاهده علائم هشدار دهنده از سمت بازار، اقدام به پافشاری بیشتر با هزینه های بیشتری بر روی شیوه های پیشین می نمایند! مدیران باید با همفکری همکاران سازمانی خود و یا تحصیل مشاور از خارج سازمان، دست به ابنکارهای نوین بزنند!

3- مدیریت ضعیف منابع انسانی

جذب و نگهداری ناکارآمد نیروی کار و نبود انگیزه در کارکنان.

یکی دیگر از علت های ورشکستگی شرکت های بزرگ، عدم صرف انرژی، زمان و دقت لازم در جذب منابع انسانی است. اگر کمی واقع‌بینانه‌تر به قضایای مدیریتی در کسب و کار نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم، در دنیای کسب و کار امروز مرز بین عملکرد ضعیف، متوسط و عالی با توجه به تبیین و سنجش معیارهای پیشرفت منابع انسانی به‌راحتی قابل اندازه گیری ست.

مدیران باید قبل از جذب منابع انسانی اقدام به مکتوب نمودن شرح وظایف مربوط به پرسنل جدید نمایند.

از طریق همین مکتوب نمودن خواسته‌ها به دو نتیجه مطلوب خواهند رسید:

  1. نیروی انسانی با توجه به شرح وظایف مکتوب قبول مسئولیت نموده و متعاقب آن در آینده از کم‌کاری و بهانه برای “عدم انجام وظایف مبنی بر بیشتر از حدود وظایف ” نخواهد بود.
  2. بر اساس همین شرح وظایف می‌توانید اقدام به تبیین اهداف مربوط به همکارانتان نموده و به‌موازات آن اقدام به ارزشیابی عملکرد پرسنلتان کنید.
    در نوشتن شرح وظایف هیچ‌وقت از افعال با لایه حرکتی باز (مثل: و امور مربوطه – و غیره – و امور محوله – و…) استفاده نکنید!

نکته: خواسته‌هایتان صریح و روشن باشند. تا هم شما و هم پرسنل جدیدتان، بتوانید بهترین بهره برداری را از همکاری به وجود آمده داشته باشید.

 

  • مشکل جذب نیروی انسانی با خصوصیات مشابه

عدم جذب افراد با افکاری متفاوت و خارج از عرف سازمان، باعث رکود در خلاقیت و نوآوری و بروز ایده‌های نوین در کسب وکار خواهد شد.

عموماً مدیران سعی می‌کنند افرادی را درون یک سازمان جذب کنند که ازلحاظ فکری همسو و هم‌جهت با سبک رهبری و فکری خویش باشند. یا ارتقا افراد در سازمان به طریقی است که مدیران میانی و عالی‌رتبه سازمان عموماً از داخل سازمان رشد کرده و پله‌های سازمانی و ترقی خود را طی نموده‌اند. این سبک از مدیریت و جذب و پرورش نیروی انسانی می‌تواند همانند یک حباب عمل نموده و سازمان را از اقدامات یا ایده‌های جدید در قالب‌های فکری جدید محروم سازد.

در فضای فکری مشترک دیگر خلاقیت و رویش ایده‌های خارج از چارچوب‌های سازمانی مدون و روتین، ظهور نخواهد کرد. در این‌گونه سازمان‌ها افراد کمتر اقدامات با ریسک پذیری بالا را انجام خواهند داد. ترس از اشتباه و شکست در چنین فضایی حاکمیت داشته و اقدامات بر اساس نظر اکثریت که همان فضای همیشگی است، صورت می‌پذیرد.

مشاوره منابع انسانی

 

4- بازاریابی ناکارآمد

ناتوانی در جذب مشتریان جدید، حفظ مشتریان قدیمی، یا تحلیل نادرست بازار.

عمدتاً در شرکت‌هایی که فروش زیادی را در دوره‌ای تجربه می‌کنند دچار خودبزرگ‌بینی و غرور می‌شوند و همین عامل نه تنها در شرکت‌های کوچک بلکه در شرکت‌های بزرگ نیز باعث افت فروش پس از دوران رشد، و  به وجود آمدن رکود می‌شود.

حال سؤال اینجاست؟! چرا چنین اتفاقی باید بعد از یک دوره فروش مطلوب (عمدتاً عالی) روی دهد؟

در بیشتر مواقع مدیران پس از کسب موفقیت‌های بزرگ دیگر دست به اقدامات مبتکرانه و خلاقانه نخواهند زد و سعی به حفظ جایگاه از طریق راهبری همان استراتژی‌هایی که موجب موفقیتشان شده دارند.

در دنیای پررقابت امروز زمانی که مجموعه‌ای از مزیتی پرده برداری می‌کند در کمترین زمان ممکن از حالت مزیت انحصاری خارج‌ میشود. دیگر به‌عنوان یک مزیت شناخته نخواهد شد. بلکه به‌عنوان یک ویژگی یا یک باید، در محصول یا خدمات ایفای نقش خواهد کرد.

غرور قبل از انهدام و یک روحیه خودپسندانه قبل از یک سقوط می‌آید.

 

5- رقابت شدید

تمرکز بیش از حد مدیران بر یک رقیب و عدم توانایی در رقابت با شرکت‌های مشابه به دلیل قیمت، کیفیت، یا نوآوری.

سقوط یک بنگاه اقتصادی ، شبیه خط موی پس‌رونده پیشانی، آهسته‌آهسته اتفاق می‌افتد. اما برخلاف از دست دادن مو، مدیران غالباً نمی‌توانند تشخیص دهند که شرکتشان دقیقاً تا چه اندازه در مسیر سقوط بنگاه اقتصادی پیش رفته است!

گاهی تمرکز بیش‌ازحد مدیران بر روی یک رقیب در بازار رقابت، باعث غافلگیر شدن از جانب رقبای دیگر خواهد شد. همانند دو خودروساز بازار ایران (ایران‌خودرو و سایپا) که تمرکز بیش‌ازحدشان نسبت به محصولات و سهم بازار یکدیگر باعث از دست رفتن سهم به سزایی از بازارشان و ورود خودروهای چینی شد.
زمانی که کل افراد سازمان روی یک رقیب واحد اتفاق‌نظر داشته باشند، شاید زمان نگران شدن برای کسب و کار فرارسیده باشد. در صنعت خود نسبت به تغییرات تمام رقبا حساس باشید. چه رقبای موجود و چه رقبایی که قصد ورود به بازار را دارند.

 

6- تمرکز بیش از حد بنگاه بر سهم بازار

وابستگی بیش‌ازحد به یک منبع درآمد باعث کاهش تنوع منابع درآمدی یا مشتریان می‌شود که می‌تواند ریسک را افزایش دهد.

زمانی که مدیران بنگاهی بیش‌ازحد بر به‌دست آوردن سهم بازار تمرکز کنند و منابع و سرمایه‌های تهاجمی زیادی را صرف این خواسته خود کنند، حاشیه سود بنگاه را کاهش خواهند داد. این حاشیه سود اندک می‌تواند در طولانی‌مدت ضربه‌ی سختی به کسب وکار آنان وارد نماید.

برای شماره یک بودن در صنعت خود نباید از مرزهای هزینه‌ای خود عبور کنید. شاید در کوتاه مدت سهم بیشتری از بازار را کسب کنید. اما پس از گذر از این استراتژی این رقبای شما هستند که با حاشیه سود بالاتری نسبت به شما جایگاه خود را مستحکم‌تر نموده‌اند! در تبیین استراتژی‌های کسب و کارتان همیشه این جمله را مدنظر داشته باشید که: گرفتن سهم بازار به چه قیمتی؟

دنیای کسب و کار امروز هر چه میزان شناخت شما از محیط و شرایط درونی و بیرونی سازمانتان بیشتر باشد، به همان میزان به موفقیت بیشتری در مدیریت کسب و کارتان دست خواهید یافت. این مقاله  با بررسی عوامل ورشکستگی شرکت ها و موسسه های تجاری و کسب و کارهای ایرانی و خصوصاً نوپا اطلاعاتی در این خصوص در اختیار شما قرار دهیم.

 

7- نام تجاری کسب و کار

تداعی شدن نام مجموعه‌تان به‌عنوان یک محصول می‌تواند مانع بزرگی در تغییر محصولات شما یا جایگزینی و ورود به بازارهای جدید باشد. یا در برخی از نام گذاری‌ها مدیران از حوزه کاری خود که در بدو تأسیس شرکت در آن مشغول به فعالیت هستند استفاده می‌کنند. همین امر باعث می‌شود پس از گسترش سازمان و یا تغییر شرایط کسب وکار، شرکت نتواند به‌راحتی با نشان موجود وارد عرصه‌های دیگر اقتصادی شود!

در نام گذاری کسب وکار خودتان زمان مکفی اختصاص دهید. از به کار بردن محدودیت‌های نام گذاری پرهیز کنید!

 

8- گسترش دایناسوری سازمان

یکی دیگر از عوامل و دلایل ورشکستگی موسسه های تجاری و شرکت ها، گسترش سازمان به‌طرف ماقبل و بعد از خود است. یعنی سازمان خود تأمین کننده و خود خرده فروش باشد. این گسترش نیازمند زیرساخت‌ها و سرمایه گذاری‌های کلان میباشد. در شرایط بحرانی و یا تغییر در روند بازار از عملکرد خوبی برخوردار نیستند. تغییر سازمان را دچار اختلال می‌کند. درصورتی‌که زیرساخت لازم جهت هر توسعه‌ای در کسب وکار مهیا نشود، سازمان اصطلاحاً گسترش دایناسوری خواهد داشت!

گسترش دایناسوری به چه معناست؟

سازمان ازلحاظ پرسنل، فضای کسب وکار و امکانات توسعه یافته درصورتی‌که سیستم‌های حاکم بر سازمان از عملکرد خوبی برخوردار نیستند. یا در اغلب موارد با روش‌های سنتی پیش می‌روند. این‌گونه سازمان‌ها همچون دایناسورها، در مقابل تغییرات، چابک نبوده و عمدتاً منقرض خواهند شد. توسعه در هر قسمتی از سازمان چه در حیطه سخت (امکانات، پرسنل، منابع) و چه در حیطه نرم (سیستم‌های کاری، روابط و …) نیازمند تبیین و تعهد در اجرای اصولی راهبردها می‌باشد.

 

9- عدم توانمندی مدیران در مدیریت بهینه سازمان

بر اساس شواهد عینی عمده مدیران از مشکلات کسب وکار خود آگاهی دارند. اما اقدامات لازم را اعمال نمی‌کنند و یا اقداماتشان دیرتر از موعد مقرر انجام می‌گیرد. اقدامات هرچند صحیح و مؤثر درصورتی‌که در زمان معین انجام نگیرند دیگر دارای کارایی و اثربخشی لازم نخواهد بود. و عمدتاً لطمات بیشتری را به سازمان وارد می‌نمایند. سعی کنید اقدامات مربوط به کسب وکارتان را بر اساس برنامه ریزی‌های مدون و مکتوب اعمال نمایید.

 

10- عدم مدیریتِ گروه‌های درون سازمانی

این عامل یکی از مهلک‌ترین موارد ورشکستگی بسیاری از شرکت های بزرگ می‌باشد. عدم شناخت و تشخیص گروه‌های درون سازمانی از سوی مدیریت می‌تواند سدی محکم در مقابل توسعه و پیشرفت سازمان باشد. چراکه این گروهک‌ها می‌توانند به‌راحتی تغییرات مدنظر مدیریت را وِتو نموده و باعث بازگشت سریع طرح‌های توسعه‌ای به نقطه صفر گردند.

یکی دیگر از سم‌های مهلک گروه‌های درون سازمانی، عدم پذیرش پرسنل جدید در سازمان می‌باشد. برخوردها، پاپوش‌ها و عدم همکاری این گروه‌ها با عضو جدید، باعث خروج زودهنگام پرسنل جدیدالورود خواهد گردید.

مدیران باید:

هوشمندانه عمل نموده و در مورد ورود اعضاء جدید تدابیر و راهکارهای از پیش تعیین شده‌ای را برای همکاری این گروه‌ها جاری نمایند. تا سازمان از نیروی خلاق تازه‌وارد محروم نگردد.

11- بی توجهی به توسعه فروش

در بازار پررقابت مصرفی برای عملکرد خوب (عالی) فاکتورهای کلیدی زیادی موردنیاز است تا یک محصول بتواند از جایگاه خوب در قفسه‌های فروشگاه برخوردار شود. از تیم تولید کننده محصول که باید با توجه به نیاز بازار و همچنین رصد رقبا اقدام به تولید محصولات کنند تا شرکت‌های پخش که باید از تیم‌های قدرتمند و با برنامه مدون فروش، بهره ببرند.
دراین‌بین مشاهده‌شده که بخشی از شرکت‌ها به‌واسطه ایجاد و به‌دست آوردن سهم بازار ایده آل از اقدامات مربوط به توسعه فروش دست کشیده اند. به تثبیت موقعیت خود می‌اندیشند. غافل از این‌که در کسب وکار، عدم پیشرفت برابر است با پس رفت! (چیزی به‌عنوان تثبیت و سکون معنا ندارد).

اگر تمام مراحل تولید و عرضه محصول به خوبی صورت گیرد اما از راهکارهای توسعه فروش استفاده نگردد در مدت کوتاهی محصول، قفسه و جایگاه خود را از دست خواهد داد. رقبا با ارائه راهکارهای بهتر (مانند: آفرها، هدایا و ملزومات ارائه محصول) سهم مجموعه شمارا به‌راحتی از آن خود خواهند نمود.

 

12. عدم سرمایه‌گذاری در فناوری و نوآوری

سرمایه‌گذاری در فناوری و نوآوری نقش کلیدی در حفظ رقابت‌پذیری شرکت‌ها دارد. عدم تطبیق با پیشرفت‌های تکنولوژیکی می‌تواند باعث عقب‌ماندن شرکت از رقبا و از دست دادن سهم بازار شود. فناوری‌های نوین نه‌تنها بهره‌وری را افزایش می‌دهند، بلکه امکان ارائه خدمات یا محصولات جدید و جذاب‌تر را فراهم می‌کنند. برای مثال، استفاده از ابزارهای دیجیتال در بازاریابی یا سیستم‌های خودکار در تولید می‌تواند هزینه‌ها را کاهش داده و سودآوری را بهبود بخشد. عدم توجه به این حوزه، شرکت را به سمت مدل‌های قدیمی و ناکارآمد سوق داده و توانایی پاسخ به نیازهای در حال تغییر مشتریان را کاهش می‌دهد.

 

13. کنترل و نظارت ناکافی

کنترل و نظارت مؤثر در عملکرد مالی و عملیاتی، یکی از پایه‌های موفقیت شرکت‌هاست. نبود شفافیت در حسابداری، گزارش‌دهی نادرست، یا ضعف در سیستم‌های نظارتی می‌تواند مشکلات کوچک را به بحران‌های بزرگ تبدیل کند. عدم پایش دقیق فرایندها ممکن است منجر به سوءاستفاده، فساد داخلی، یا هدررفت منابع شود. علاوه بر این، نظارت ناکافی بر محیط خارجی مانند وضعیت رقبا و تغییرات بازار می‌تواند باعث تصمیم‌گیری‌های نادرست و از دست دادن فرصت‌های مهم شود. ایجاد یک سیستم نظارتی قوی و شفاف، نه‌تنها از بروز مشکلات جلوگیری می‌کند، بلکه اعتماد سرمایه‌گذاران و مشتریان را نیز جلب می‌کند.

 

ورشکستگی شرکت ها

چگونه از ورشکستگی نجات پیدا کنیم؟

اگر با عدم موفقیت دست‌وپنجه نرم می‌کنید، در ادامه به 7 استراتژی برای شروع دوباره بعد از ورشکستگی تا رسیدن به ثروت اشاره کرده است نگاهی بیاندازید.

 

7 استراتژی شروع دوباره بعد از ورشکستگی

  1. ارزیابی مجدد: موقعیت
  2. تعریف مجدد کسب و کار: استراتژی
  3. استخدام مجدد: افراد
  4. نوآوری مجدد: محصولات
  5. برندینگ مجدد: بازاریابی
  6. سرمایه‌گذاری مجدد: پول
  7. کار مجدد: اجرا

 

راهکار شروع دوباره بعد از ورشکستگی تا ثروت

1- ارزیابی مجدد: موقعیت

برای درمان یک بیماری، ابتدا باید بیماری را تشخیص دهیم. اگر کسب و کار و شرکت شما در حال ورشکستگی هست، اولین جایی که باید به دنبال مشکل بگردید، داخل شرکت خودتان است. به این کار خودارزیابی می گویند.

چیزی را که نمی توانید اندازه بگیرید، نمی توانید مدیریت کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد ارزیابی سازمانی کلیک کنید.

شما باید بدانید که موقعیت چگونه است و مشکل چیست. وقتی به خوبی وضعیت را درک کردید، حال می‌توانید اقدامات لازم و مناسب را برای جلوگیری از شکست خوردن در کار اتخاذکنید. وقتی‌که درون شرکت خودتان را بررسی می‌کنید به حوزه‌های کلیدی زیر توجه داشته باشید:

آیا کسب و کار شما جهت و مسیر مشخصی دارد؟ کسب و کار شما می‌داند که چرا وجوددارد؟ چه مشکلاتی را رفع می‌کند و برای چه کسانی؟ کسب و کار شما بر روی موضوع درستی متمرکزشد؟

  • ارزیابی کارمندان

افراد درستی شرکت را می‌گردانند؟ یا افراد درست در جای درستی قرارگرفته‌اند؟ کارمندان به موفقیت سازمان متعهدند؟ کارمندان به‌درستی تشویق شده‌اند تا در موفقیت فعلی شرکت سهیم باشند؟ آیا برنامه‌های کمیسیون که توسط فروشنده‌ها پردازش‌شده، بر روی درآمد ناخالص تمرکزدارد و یا بر روی سود ناخالص؟ آیا سیاست‌های دشوار، درگیری‌های داخلی و رفتارهای افرادی خاص باعث کاهش روحیه جمعی سازمان شد؟ بررسی کنید که آیا افراد نامناسبی در شرکت هستند که تمام سازمان را آلوده کرده‌اند؟

کارمندان یکی دیگر از پارامترهای مهم در مدیریت کسب و کار محسوب می‌شوند که باید به آنها توجه ویژه‌ای داشته باشید. برای بررسی نقاط قوت و ضعف و پاسخ به همگی سوالات مطرح شده می توانید از سیستم ارزیابی عملکرد کارکنان استفاده کنید.

  • ارزیابی مشتریان

مشتریانتان راضی هستند؟ برند شمارا می‌شناسند؟ به آن علاقه نشان می‌دهند و به آن اعتماد دارند؟ آیا کسب و کار شما بر روی مشتریان سودآور در مقابل مشتریان غیر سودآور متمرکزشده؟ آیا مشتریان درستی را هدف قرار داده‌اید؟

  • ارزیابی محصول

بررسی کنید که آیا شما محصولات/ خدماتی نوآورانه و جدید را ارائه می‌دهید؟ یا کسب و کار شما می‌تواند برای تولید محصولات بهتر، کاهش هزینه‌ها و بهبود مزایای رقابتی، استفاده بیشتر و بهتر از تکنولوژی داشته باشد؟

  • ارزیابی فرآیند

آیا سیستم به‌گونه‌ایست که باعث شود کارها به نحو احسن و درست انجام می‌شوند؟ سیاست‌های شرکت باعث آسان‌تر شدن کارها می‌شود یا اینکه مانعی بر سر راه‌کارهاست؟ آیا کسب و کار برای کارایی بالا ساختاریافته است؟

  • ارزیابی مالی

چقدر رقابتی و سودآور هستید؟ آیا پول به‌اندازه کافی جریان داردتا بتوانید تعهدات و عملیات جاری را به انجام برسانید؟ آیا کسب و کار شما بدهی بالایی دارد؟

ارزیابی مجدد یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های بازگشتی برای شروع دوباره بعد از ورشکستگی به‌حساب می‌آید؛ بدون آن‌همه چیز به‌صورت آشفته به‌پیش می‌رود که نتایج کمی را در پی دارد. قبل از انجام هر کاری، بدانید چه چیزی، چرا و چگونه بر روی کسب و کار شما اثر گذاشت. فقط از طریق ارزیابی مجدد است که می‌توانید همه اینها را بفهمید.

موارد زیادی وجود دارند که امکان دارد کسب و کار افراد سخت‌کوش و موفق را از بین ببرند. بعضی از این اشتباهات، نتایج زیان‌بار و غیرقابل جبرانی به همراه دارند. ما معمولاً فقط در مورد اشتباهات بزرگ و فاحش شنیده‌ایم اما اشتباهات کوچک هم شاید مشکل‌ساز شوند. در مقاله “چه عواملی کسب و کار شمارا نابود می‌کنند؟” از مدیرنو، به تعدادی از این موارد پرداخته‌ایم.

2- تعریف مجدد کسب و کار : استراتژی

پس از ارزیابی مجدد نوبت به تعریف مجدد می‌رسد. ارزیابی مجدد نشان می‌دهد که چه مشکلاتی در کسب و کار شما وجوددارد و تعریف مجدد، کسب و کار را در مسیر سابق خودش قرار می‌دهد.

با این کار شما به آغاز کار بازگشته و مسیر کلی شرکت را ترسیم می‌کنید. این همان‌جاییست که شما طرح بازگشتی خودتان برای شروع دوباره بعد از ورشکستگی را ایجاد می‌کنید. اغلب کسب و کارها به این دلیل که مسیر مشخصی ندارند یا به این دلیل که از مسیر مشخص خود خارج‌شده‌اند، با شکست مواجه می‌شوند. پس پایه و اساس کسب و کار خودتان را با استفاده از حوزه‌های کلیدی زیر بررسی کنید.

 

هدف کسب و کار

  • چرا ما به‌عنوان یک کسب و کار وجود داریم؟
  • این کسب و کار چه نیازهایی را برطرف می‌کند؟

 

چشم انداز کسب و کار

  • ما میخوایم از این کسب و کار به‌عنوان ابزاری برای رسیدن به چه اهدافی استفاده کنیم؟
  • تا چه حد حاضر هستیم به‌عنوان یک کسب و کار به دنبال اهداف خودمان برویم؟

 

مأموریت کسب و کار

  • چگونه می‌خواهیم در کسب و کار موفق شویم؟
  • برای اینکه برای مشتریان هدف شماره یک باشیم. در درجه اول بر روی چه مواردی تمرکز کنیم؟

 

ارزش های کسب و کار

  • ما باید چه اصول، استانداردها و عقایدی داشته باشیم که درست بوده و هرگز در آنها تغییری ایجاد نشود؟
  • چگونه تفکر و رفتار جمعی داشته باشیم. تا بتوانیم به‌عنوان یک کسب و کار به اهدافمان رسیده، به رؤیاهایمان دست‌یافته و مأموریمان را به انجام رسانیم؟

 

برند کسب و کار

  • در نظر عموم مردم، ما چه کسانی هستیم؟
  • قول و وعده‌های ما به کسانی که قصد خدمت به آنها راداریم چیست؟
  • می‌خواهیم مشتریان هدفمان ما را چگونه ببینند و بشناسند؟
  • در بازار می‌خواهیم چگونه ما را به خاطر بیاورند، بشناسند، و احترام بگذارند؟

 

3- استخدام مجدد: افراد

برای نجات شرکت در حال ورشکستگی ، افراد مناسب را وارد شرکت و افراد غلط و اشتباه را از شرکت خارج کنید.

به‌سختی می‌توان درباره بازگرداندن یک کسب و کار در حال مرگ سخن گفت و از افراد پشت آن کسب و کار حرفی به میان نیاید. یک کسب و کار نمی‌تواند به‌خودی‌خود عمل کند، مردم آن را می‌چرخانند. این مردم هستند که کسب و کار شمارا رونق داده و یا آن را نابود می‌کنند. به همین دلیل هست که شما باید افراد جدیدی را استخدام کنید.

نجات شرکت از ورشکستگی

4- نوآوری مجدد محصولات

برای مدیریت کسب و کار در حال مرگ ، کاری جدید انجام دهید!

عدم نوآوری یکی از نشانه های خطرناک و هشداردهنده برای ورشکستگی شرکت ها و موسسه های تجاری می‌باشد. اگر کسب و کاری نتواند محصولات یا خدمات جدیدی را به بازار عرضه کند آنگاه باقی ماندن در بازار و در عرصه رقابت‌های تجاری برای آن کسب و کار غیرممکن می‌شود. مردم تغییر می‌کنند، بازار تغییر می‌کند، تکنولوژی هم‌تغییر می‌کند. پس شما هم ضروریست کسب و کار خودرا تغییردهید. اگر قصد تغییر کردن ندارید، و به‌طور مداوم خدمات یا محصولات نوآورانه‌ای را عرضه نمی‌کنید، کسب و کار شما محکوم‌به فناست!

 

 

5- برندینگ مجدد: بازاریابی

یکی از پیامدهای یک کسب و کار در حال ورشکستگی تأثیرات منفی‌ایست که بر روی برند می‌گذارد. مشتریان شما اعتمادشان را نسبت به برند شما ازدست‌داده و سطح رضایت آنها کاهش می‌یابد. سخنان دهان‌به‌دهان منفی شروع به پخش شدن می‌کنند و برند شما دیگر در بازار شناخته‌شده، محبوب، و مورد اعتماد نخواهد بود. برای اینکه بتوانید این روابط منفی را اصلاح کنید، باید برند قبلی را از بین برده و برند جدیدی بسازید!

حتماً لازم نیست که همه‌چیز و حتی نام برند را تغییردهید؛ این کار را به‌عنوان آخرین راه چاره انجام دهید.

برندینگ مجدد به این معناست که به کسب و کار خود معنای جدید، چهره‌ای جدید، و هویت برند جدیدی ببخشید. به همین دلیل میباشد که تقریباً در تمام موقعیت‌های بازگشتی، شرکت‌ها برنامه‌های بازاریابی جدید، لوگو جدید، رنگ برند جدید و شعارهای جدیدی را طراحی می‌کنند تا به بازار نشان دهند که دیگر چیزی مانند قبل نیست و همه‌چیز تغییر کرده.

 

6- سرمایه‌گذاری مجدد : پول

خیلی دلم می‌خواهد به شما بگویم که برای تجربه نکردن ورشکستگی به پول نیاز ندارید، اما همه ما می‌دانیم که این امری محال است. یکی از بارزترین و واضح‌ترین نشانه های شرکت های در حال ورشکستگی ، کمبود پول میباشد.

شما چون پول نقدتان تمام‌شده، تقریباً کسب و کار خودرا ازدست‌داده اید.

پس برای شروع دوباره بعد از ورشکستگی ضروریست توجه ویژه‌ای به امور مالی خودداشته باشید. ساده‌ترین گزینه برای شما اینست که به دنبال منابع خارجی باشید، اما این کار بسیار دلهره‌آور است مخصوصاً اگر پول زیادی موردنیاز باشد. پس چه‌کار می‌کنید؟ با انجام کارهای زیر تلاش کنید منابع مالی را از درون کسب و کار تأمین کنید.

 

روش‌های تأمین منابع مالی سازمان

  • استفاده از پس‌انداز شخصی‌تان
  • بخشی از دارایی‌های ثابت خودتان را بفروشید تا فوراً به پول نقد برسید.
  • با کم کردن مخارج و مصارف عملیاتی هزینه‌هایتان را کاهش دهید. تمام مخارج اضافی را پیداکرده و حذف شوند. کارکنان اضافی را اخراج کنید. برای مدتی جلوی هرگونه مشوق یا مزایای اضافی را بگیرید.
  • سعی نکنید تمام مشکلات مالی تان را به‌یک‌باره حل کنید. این کار باعث می‌شود مشکلات مالی شما بیشتر شود. نیازهای مالی خودرا به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کرده و بر نیازهای خاص و بسیار مهم خود متمرکز شوید و با وجوه مازادی که جمع کرده‌اید آن نیازها را برطرف کنید.
  • از شرکا و تأمین‌کنندگان درخواست کمک استراتژیک کنید، آنها می‌توانند اعتبارات تجاری را به شما بدهند.

فقط بعدازاینکه تمام این گزینه‌های بودجه‌بندی و سرمایه‌گذاری خسته‌کننده را انجام دادید می‌توانید به دنبال منابع مالی خارجی بروید؛ از خانواده و دوستانتان پول قرض کنید، به سراغ سرمایه‌گذاران بروید، از بانک وام بگیرید، کارخانه‌هایتان را بفروشید، اموال و ابزارهای خریداری‌شده تان را اجاره دهید غیره.

 

7- کار مجدد: اجرا

پس از همه‌چیزهایی که گفتیم، باید بدانیم که فقط با حرف نمی‌توان جلوی ورشکستگی شرکت ها را گرفت و آنها را به زندگی برگرداند. نباید کارها را به‌صورت قبل انجام دهید، ضروریست شیوه کاری خودرا تغییردهید.

شما احتمالاً به‌جای اینکه به‌کارهای عملکرد محور یا کارهای هدف‌گرا مشغول باشید کارهای مختلف را آن‌هم به‌صورت تصادفی انجام می‌دادید.

کار کردن یک چیز است و کار کردن در راستای اهداف استراتژیک سازمان چیزی دیگر. فقط با انجام کار استراتژیک می‌توانید کسب و کار خودرا نجات دهید. تمام‌کارها باید به فرایندهای مختلف تقسیم شوند و یک کارفرما و هدف یا یک شاخص کلیدی داشته باشند، تا بتوان عملکرد آنها را ردیابی کرد.

 

سخن آخر: از ورشکستگی تا ثروت

مسیر از ورشکستگی تا ثروت نیازمند تغییر نگرش، برنامه‌ریزی دقیق و پشتکار است. برای شروع دوباره بعد از ورشکستگی ، ابتدا باید دلایل شکست را تحلیل کرده و از اشتباهات درس بگیرید.

سپس با ایجاد یک برنامه مالی روشن، کاهش هزینه‌های غیرضروری و مدیریت بدهی‌ها، پایه‌های ثبات مالی را بنا کنید. مهارت‌های جدید بیاموزید یا منابع درآمد متنوع ایجاد کنید تا فرصت‌های بیشتری برای رشد فراهم شود.

سرمایه‌گذاری آگاهانه، تمرکز بر اهداف بلندمدت و بهره‌گیری از مشاوره‌های مالی می‌تواند به تسریع این مسیر کمک کند. باور به توانایی خود و تلاش مستمر، کلید عبور از بحران و ساختن آینده‌ای موفق است.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با مدیریت کسب و کار به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید.

با ما در ارتباط باشید.

 

منبع:  هیئت تحریریه مدیرنو ،naijapreneur

 

اشتراک گذاری با دوستان
در حال ثبت نام
کارگاه تیم سازی و کار تیمی
راهکارهای ساختن تیمی خلاق، متحد و موفق
عضویت
مرا با خبر کن
guest
0 پرسش ها
جدیدترین
قدیمی ترین پر رای ترین
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرتن
در حال ثبت نام
کارگاه تیم سازی و کار تیمی
راهکارهای ساختن تیمی خلاق، متحد و موفق

به دنبال چه می گردید؟

مدیرنو (مدیران نو اندیش)
صفحه اصلی
مدیرنو مدیران نو اندیش lndvk, lndvhk k, hknda
درباره ما
تقویم
رزومه ما
مشاوره کسب و کار
طرح مشاوره 90
مشاوره مدیریت
مشاوره سیستم سازی
مشاوره منابع انسانی
مشاوره بازاریابی فروش
مشاوره جذب نیروی انسانی
مشاوره برنامه ریزی استراتژیک
آموزش مدیریت
دوره های آموزش درون سازمانی
دوره های آموزش فردی مدیران و کارکنان
آموزش مدیریت منابع انسانی
آموزش بازاریابی و فروش
ارزیابی عملکرد کارکنان
ارزیابی عملکرد سازمان
تست‌های روانشناسی فردی و سازمانی
در حال ثبت نام
کارگاه تیم سازی و کار تیمی
راهکارهای ساختن تیمی خلاق، متحد و موفق

02126248779

جهت مشاوره کسب و کار تماس بگیرید

02126248779