- بی انگیزه بودن در کار یعنی چه؟
- پیامدهای بی انگیزه بودن کارکنان در کسب و کار
-
7 نشانه اصلی بی انگیزه بودن در کار + راه حل
- 1) شما نمیدانید چه چیزی میخواهید!
- 2) فیزیک بدن خودتان را کنترل نمیکنید.
- 3) به اندازه کافی هدفمند نیستید.
- 4) بیشازحد درگیر هستید.
- 5) کارهایتان را به بعد موکول میکنید.
- 6) بهاندازه کافی نمی توانید به خودتان انگیزه بدهید.
- 7) شما جایی به دنبال انگیزه هستید که باید دنبال عادتهایتان باشید.
- نتیجه گیری:
در این مقاله؛ به دلایل مهم بی انگیزگی در کار میپردازیم و 7 علت اصلی بی انگیزه بودن در کسب و کار به همراه راه حل رفع آن را شرح خواهیم داد. اگر از بیانگیزگی رنج میبرید و برای تمام کردن کارها انرژی لازم ندارید، با ما همراه باشید تا برای رفع آن، ابتدا در مورد دلایل اصلی آن بیشتر بدانید.
بی انگیزه بودن در کار یعنی چه؟
بی انگیزگی در کار میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود، از جمله:
- عدم وضوح هدفها: اگر اهداف کسب و کار یا اهداف شخصی مشخص نباشند، ممکن است فرد احساس کند که هیچ هدف واضحی برای تلاش کردن وجود ندارد.
- عدم رضایت شغلی: وقتی فرد از کارش رضایت نداشته باشد یا احساس کند که کارش ارزشمند و مؤثر نیست.
- مشکلات مالی: نگرانیهای مالی، مثل کمبود بودجه یا مشکلات نقدینگی.
- محیط کاری نامناسب: وجود مشکلاتی مانند فرهنگ کاری منفی، فشارهای غیرمنطقی، یا عدم حمایت از سوی همکاران و مدیران.
- خستگی و استرس: فشار زیاد کاری، خستگی، و استرس میتواند باعث فرسودگی شغلی شود.
- عدم رشد حرفهای: اگر فرد احساس کند که در کارش پیشرفت یا فرصتی برای یادگیری و ارتقاء ندارد.
پیشنهاد مطالعه :
چرا باید دلایل بی انگیزه بودن در کسب و کار را بررسی کنیم؟
1. افزایش بهرهوری
2. کاهش کیفیت کار
3. افزایش نرخ ترک شغل
4. بهبود رضایت و سلامت روانی کارکنان
5. تقویت فرهنگ سازمانی
6. بهبود ارتباطات
7. افزایش رقابتپذیری
8. بهبود مدیریت و رهبری
ایجاد انگیزه در کارمندان برای انجام دادن وظایف شغلی خود در سطح رضایتبخش یا بهتر میتواند چالشبرانگیز باشد. کارکنان زمانی نسبت به نتیجه کار خود متعصب و باانگیزه هستند که خودشان مسئول انجام کارهایشان باشند.
پیامدهای بی انگیزه بودن کارکنان در کسب و کار
1- عملکرد ضعیف
کارکنانی که بی انگیزهاند، کارشان را در سطح پایینتری نسبت به سایر کارمندان انجام میدهند. اگر هیچ هیجانی برای انجام مأموریت شرکت وجود نداشته باشد، دستیابی بهسرعت موردنیاز برای تکمیل پروژه دشوار خواهد شد. بهرهوری کم، ناشی از بی انگیزه بودن کارکنان بوده و سایر افراد ممکن است احساس کنند که باید برای جبران وظایف ناتمام، بهسختی کار کنند. همبستگی اهداف شرکت با اهداف کارکنان، به آنها کمک میکند تا متوجه اهمیت موقعیت خود شوند و با تشویق درمییابند که مورد قدردانی قرارگرفتهاند. بااینحال، عملکرد ضعیف کارکنان میتواند باعث هدر رفت زمان در کسبوکارهای کوچک شود و انجام پروژهها بهصورت ناتمام یا با تأخیر میتواند بهطور مستقیم بر درآمد شما تأثیرگذار باشد.
به گفته آقای علی معبودی ، یکی از مشکلات اصلی حوزه کسب و کار در سالهای اخیر، کاهش وفاداری نیروی کار به دلیل حجم بالای اخراجها، کاهش حجم کار و تغییر ساختارها بوده است و در گام اول باید وضعیت کسب و کارتان را در این مورد بررسی نمایید تا بتوانید راهکارهای بهینهای جهت ارتقا سطح انگیزش همکاران و درنتیجه ثبات و ارتقا سودآوری مجموعه خود داشته باشید.
پیشنهاد مطالعه :چگونه به کارکنان انگیزه بدهیم؟ (10 راهکار اجرایی)
2- نارضایتی
هنگامیکه یک کارمند بیانگیزه است، میتواند روحیه کل افراد شرکت را تضعیف نماید. شایعات و شکایت در میان افراد میتواند کارکنان را برعلیه شما تبدیل کند. نارضایتی از شغل میتواند گسترش یافته و باعث ترک کارکنان از کارشان شود. برای جلوگیری از رخداد این اتفاق، بهمحض اینکه متوجه تغییر در رفتار کارکنان بیانگیزه شدید، با آنها صحبت کنید. به کارکنانی که وظایف خود را بهطور مرتب، سر وقت و کامل انجام میدهند، پاداش بدهید تا نشان دهید دلیلی برای نارضایتی شغلی در محل کار وجود ندارد.
پیشنهاد مطالعه : راهکار مهم رهبران در انگیزه بخشی به کارکنان و کارمندان
3- ارائه خدمات ضعیف به مشتریان
بی انگیزگی کارکنان ممکن است سبب شود که انرژی یا صبر کافی در هنگام تعامل با مشتری را نداشته باشند. اگر کارکنان بیانگیزه شما مسئول فروش، تکمیل سفارش، مدیریت کالاهای مرجوعی یا رسیدگی به شکایات باشند. ممکن است آنها شرکت را به مشتریان و عموم مردم بهطور مناسبی نشان ندهند.
نتایج بیانگیزگی میتواند شامل عدم پیشرفت، عدم ارائه توضیحات مناسب، عدم علاقه به ایجاد رضایت در درخواستها یا خشن بودن هنگام شکایت مشتریان باشد. شهرت بد شرکت شما در زمینه خدمات به مشتریان میتواند برایتان تأثیر منفی به همراه داشته باشد.
4- کاهش درآمد
کارکنان باید به کسبوکار شما ارزش بیفزایند. هنگامیکه یک کارمند انگیزهای برای انجام کار خود بهدرستی نداشته باشد، میتواند بر نتیجه کار شما تأثیر گذاشته و بهجای سود، هزینهبردار شود. بهعنوان مدیر یک کسبوکار کوچک، لازم است به لحاظ مالی موارد مهم مرتبط با نیروی کار را مشخص کنید. از قبیل تعادل هزینه کارکنان با درآمدی که موقعیت آنها ایجاد میکند.
کارکنانی که بیانگیزه هستند، وظایف خود را بهدرستی انجام نمیدهند. امکان دراد با شرکت شما در دستیابی به درآمد پیشبینیشده هماهنگ نباشند. باید هرچه زودتر نسبت به اصلاح رفتار آنان و درنهایت در صورت حل نشدن مشکل نسبت به جایگزینی آنان اقدام کنید.
7 نشانه اصلی بی انگیزه بودن در کار + راه حل
1) شما نمیدانید چه چیزی میخواهید!
از بین همهی عوامل بی انگیزه بودن در کسب و کار این مورد متداولتر است. شما یا نمیدانید چه چیزی میخواهید یا اون چیزی که میخواهید واضح نیست! باانگیزه بودن برای کاری که نمیدانید قراره در آخر به چه چیزی برسید سخته! برعکس، وقتیکه شما رویاهای بزرگ داشته باشید و با نوشتن انها بهعنوان هدف، توجه داشته باشید، انگیزهتان بهطور طبیعی جریان پیدا میکند.
شما میتوانید برای شناخت بهتر علاقمندی شغلی خودتان، از تست mbti استفاده کنید.
اگه از شخص متعصب ورزشی در مورد تیم مورد علاقهش بپرسید، او میتواند آمار زیادی به شما بدهد طوری که سرگیجه بگیرید!! او میتواند تمام جزئیاتی که باید در مورد یک تیم و بازیکنانش بدانید به شما دهد، از سرعت گرفته تا امتیاز در هر بازی و…
اما وقتی کسی از او درباره جزئیات زندگیاش بپرسد! بهسختی میتواند شام شب قبلش را به یاد بیارد و این موضوع ربطی به هوش ندارد، اگر این موضوع مربوط به هوش بود، نمیتوانست اطلاعات دقیقی از تیم مورد علاقهش هم داشته باشد. این موضوع در مورد هوش نه، بلکه در مورد تمرکز است. اگر در هر زمینهای از زندگیتان بیانگیزه هستید، بهاحتمالزیاد به این دلیل است که شما بهطور دقیق و جزئی نمیدانید در آن زمینه چه چیزی میخواهید و هدفتان چیست و تمرکزی روی آن ندارید.
راهحل:
در هرکدام از زمینههای اصلی زندگی مثل جسمی، مالی، عاطفی، معنوی و غیره اهداف قانعکننده و هیجان انگیز برای خودتان مشخص کرده و بنویسید.
2) فیزیک بدن خودتان را کنترل نمیکنید.
در ذهنتان یک فرد بیانگیزه را تصور کنید، ازنظر جسمی چطور به نظر میرسید؟
چطور می ایستد؟ چطور مینشیند؟ او وضعیت خوبی دارد یا بد؟ پشتخمیده است یا صاف؟ شانه های افتادهای دارد یا شانه های روبهعقب؟ حالا یک فرد باانگیزه را تصور کنید، اون چطور به نظر میرسد؟ چطور می ایستد؟ چطور مینشیند؟ صاف یاخمیده؟ چطور قدم میزند؟ سرش را روبه پایین یا بالا نگه میدارد؟ چطور صحبت میکند؟ با تقلید از فرد باانگیزه که در ذهنتان تصور میکنید، میتوانید به خودتان هم انگیزه بدهید؟
راهحل:
حرکت باعث ایجاد انگیزه میشود. اگه آنرا میخواهید باید یاد بگیرید که وضعیت فیزیکی بدنتان را کنترل کنید.
برای اینکار به این نکات توجه داشته باشید:
اول، متوجه شوید که وقتی انگیزه دارید، چه نوع حرکاتی انجام میدهید و آن کار را انجام بدهید. بعد ذهنتان از بدنتان دنبالهروی میکند، وقتی خودتان را در موقعیتی قراربدهید تا احساس انگیزهتان بیشتر شود، ذهنتان را فریب میدهید و واقعاً احساس انگیزهتان بیشتر خواهید شد و این باعث حرکت رو به جلوی شما خواهد شد.
فقط امتحان کنید و ببینید حالتان چقدر تغییر میکند!
پیشنهاد مطالعه :چرا زبان بدن مهم است؟ نکات جالب زبان بدن که باید بدانید!
3) به اندازه کافی هدفمند نیستید.
عنصر اصلی رسیدن به اهداف میزان تمایل شما برای رسیدن به آنهاست. همانند هرچیزی که تلاش میکنید به آن برسید: نوشتن کتاب، کاهش وزن، داشتن رابطهی خوب با افراد مهم زندگیتان و غیره.
ولی افراد زیادی سعی در محدود کردن میل خودشان دارند. آنها به خودشان و دیگران میگویند که نیازی به رسیدن به موفقیت بزرگ نیست!! و این طرز تفکر خیلی خطرناک است. زیرا وقتی دامنه تمایلاتتان را محدود کنید، دامنهی کاری که برای رسیدن به هدفتان نیاز است را محدود کردید و دامنهی انگیزهتان هم محدود میشود. کمبود هیجان مطلوب، بهراحتی افراد رادر مسیر بیانگیزه شدن سوق میدهد.
برای حل مشکل بی انگیزه بودن در کسب و کار میتوان از قانون 10X استفاده کرد:
هدفهارا 10 برابر چیزی که میخواهید، تعیین کنید. بعد 10 برابر کاری که فکر میکنید، برای تحقق آن اهداف باید انجام بدهیدرا، انجام دهید! اهداف 10X شمارا جدیتر میکند تا کارهای بیشتری انجام دهید. علاوه بر این، اگر شما به اهداف 10X نرسید و برای رسیدن به آن کوتاهی کنید، بهتر از رسیدن به هدف کوچکتر است! هرچقدر شما از خودتان بیشتر انتظار داشته باشید، بهترعمل میکنید و به هدفهای بزرگ هم میرسید. ولی تعیین هدف بزرگ، فقط اولین قدم شماست. مرحله دوم آن است که 10 برابر آن چیزی که فکر میکنید برای رسیدن به هدف ضروریست، باید کار و تلاش کنید.
راهحل:
وقتیکه اهداف سخت و غیرقابل تحقق داشته باشید، برای رسیدن به آنها احساس بیحسی و بیتحرکی میکنید، از طرفی وقتیکه اهداف بزرگ و جاه طلبانه ای داشته باشید، احساس قدرت و توانمندی میکنید تا برای رسیدن به هدفتان تلاش کنید، هرچه به خودتان بیشتر سخت بگیرید، انگیزهتان هم بیشتر میشود.
4) بیشازحد درگیر هستید.
تابهحال دچار استرس و فشار زیاد بودید؟ موقعیتی که ترجیح بدهید دست از کار بکشید، ادامه ندید و بگویید من اصلاً اهمیت نمیدهم؟
علتش هرچه که باشد، میدانید که این وضعیت میتواند انگیزه و زمان زیادی از شما بگیرد! پیشنهاد میکنیم برای اطلاع از میزان استرس خودتان، از تست استرس شغلی استفاده کنید.
راهحل:
شاید شما با توجه به نکته قبلی که اشاره به 10 برابر کردن هدفها داشت، پیش رفتید. اما شاید هدفی بالاتر از تواناییهای فعلی خودتان داشته باشید! در این صورت کارهایتان را کمتر کنیدتا به تعادل بین تواناییهای فعلیتان و هدفتان برسید. یا شاید شما کارهای زیادی برای انجام دادن در نظر گرفتید، پس بهتراست بهجای انجام همزمان کارها، روی یک هدف بزرگ تمرکز کنید. مانند این جمله قدیمی: ” اگر دو خرگوش را تعقیب کنید، حتی یکی از آنها راهم نمیتوانید بگیرید”.
5) کارهایتان را به بعد موکول میکنید.
مورد دیگری که باعث کاهش شدید انگیزهتان میشود اینست که در مورد کاری که باید انجام دهید شفافیت کافی ندارید. این ابهام باعث میشود که کارهایتان را به بعد میسپارید و همین تعلل درکار باعث بی انگیزگی کارکنان در کسب و کار میشود.
راهحل:
هر کاری که میخواهید انجام دهید ولی انگیزه کافی برای انجامش ندارید رابه اقدامی فوری و قابل انجام خرد کنید.
برای مثال: در حال حاضر روی پروژهای بزرگ کار میکنم که به افراد کمک میکند تا زندگیشان بهبود پیدا کندو به اهدافشان برسند. این پروژه حجم بزرگی از کارش روی شانه من بود. یک روز در دفتر کارم به حجم زیاد کاری که باید انجام میدادم فکر میکردم، درگیر کردن خودم در همچین پروژهای احساس غرق شدن درکار میداد و احساس کمکاری میکردم، تصمیم گرفتم بهجای فکر کردن به حجم کار، خردش کنم.
کاری که در لحظه میتوانستم انجام دهم، یعنی “طرح کلی پروژه” را خرد کنم، اینکار انگیزه زیادی برای ادامه دادن پروژه به من داد. بنابراین اگر بیانگیزه هستید، کارهایتان را به فعالیت قابل انجام خرد کنید. با اینکار کم کم به سمت هدفتان پیش میروید. اگر برایتان مقدور نیست، پروژه یا هر کار دیگری را که دلیل لازم برای انجامش ندارید، متوقف کنید!!!
6) بهاندازه کافی نمی توانید به خودتان انگیزه بدهید.
خیلی سخت است که بخواهید روی یک چیز خاص برای مدت طولانی تمرکز کنید. مگر اینکه بخواهید کارهارا از طریق مسیرهای مشخص انجام دهید. شما باانگیزه خیلی زیاد شروع میکنید اما بعد از مدتی متوجه میشوید که کمکم انگیزهتان از بین رفته و قدرت و توانتان را از دست میدهید. بنابراین، اشکال کار کجاست؟
راهحل:
مسیرهای مشخص و فعال به مغزتان بدهید، اینکار باعث میشود تا مغزتان تمرکزش را کنترل کند و برای ایجاد انگیزه در کسب و کار آماده باشد. یه راه عالی برای ایجاد مسیرهای مشخص اینست که از خودتان سؤال کنید. یه سؤال عالی که میتواند مسائلرا محدود کند و درنتیجه باعث ایجاد انگیزه در کسب و کار شود اینست:
“چطور بفهمم که موفقم؟”
با عملکردهای مشخص و قابلاندازهگیری به این سؤال پاسخ دهید.
هرچقدر عملکردها و عادتهای مورد نیازتان بهطور خاصتر مشخص شود، آنها کوچکتر میشوند و هرچه عمل کوچکتر باشد، کار سادهتر و دلایلتان برای کار بیشتر و درنهایت قدمهای کوچک و خاصی که بهصورت روزانه برمیدارید باهم جمع و باعث ایجاد انگیزه پایدار در کسب و کار میشوند.
پیشنهاد مطالعه :
7) شما جایی به دنبال انگیزه هستید که باید دنبال عادتهایتان باشید.
دلیل آخری که بیشتر مردم از کمبود همیشگی انگیزه رنج میبرند اینست که هیچکدامشان نمی توانند کل روز باانگیزه باشند! اغلب اوقات، مردم به یکدیگر میگویند، “وای، شما خیلی باانگیزهاید.”
اما حقیقت اینست: به نظر میرسد که آن افراد همیشه باانگیزه هستند. ولی در واقعیت فقط سعی میکنند چند عادت را در بخشهایی از زندگیشان که برایشان مهم بود ایجاد کنند.
مثلاً، احتیاجی به دلیل ندارند که هرروز صبح ساعت 5 صبح از خواب شوند و به باشگاه بروند چون این کار برایشان یک عادت شده است. مجبور نیستند به خودشان انگیزه دهند که روی نوشتن مقاله تمرکز کنند، چون به نوشتن روزانه عادت دارند. لازم نیست به خودشان انگیزه دهند تا کاری را که درزندگیشان بهش عادت کردند انجام دهند، چون عادات، کارهایی هستند که مرتباً و بهطور خودکار بافکر یا تلاش آگاهانه انجام میشود.
بنابراین سؤال واقعی: چطور عادت هایتان را توسعه دهید؟
وقتی در روز آفتابی بیرون بروید، میتوانید با نگهداشتن یه ذرهبین روی تخممرغ،آنرا بپزید. چون ذرهبین، انرژی، خورشیدرا در نقطه متمرکز میکند و به سمت هدف خاص هدایت میکند. اما اگه این کار با تکان دادن ذرهبین روی تابه انجام بدید. هرگز نمیتوانید آنرا بپزید و بخورید.
این همان اتفاقیست که برای اکثر افراد میافتد. آنها قادر به ایجاد عادت نیستند، انها نمیتوانند دلیل لازم برای رسیدن به هدف هایشان را حفظ کنند، چون آنها ذرهبین را روی تخممرغ پخته نشده تکان میدهندو آنها هرگز نمیتوانند تخممرغهارا آماده کنند! راه بهتری که برای رسیدن به اهداف و عادتها نیاز دارید اینست که از تمام انرژیتان استفاده و برای نزدیک شدن به آنها، تمرکز کنید.
راهحل:
- هدف انتخاب کنید: هدف اصلی و بلندمدت که شما تصمیم گرفتید در 12 ماه یا بیشتر به آنها برسید چیست؟
- عادتتان را انتخاب کنید: یک عادت جدید ایجاد کنید، عادتی که با ایجادآن میتوانید به هدفتان برسید.
عادتی مشخص کنید که میتوانید تماموقت انجامش دهید. این نیاز بهکاری دارد که برایتان راحت و بدون فکر کردن و بدون نیاز به انگیزه انجامش میدهید. در این مرحله شما عادت را ایجاد کردید و برای اجرایش به حداقل تلاش نیاز دارید، تا آنرا بهصورت خودکار انجام دهید. حالا میتونید عادت جدید دیگری را شروع کنید.
نتیجه گیری:
در نتیجه، بررسی و رفع دلایل بی انگیزگی در کار میتواند به بهبود عملکرد، کاهش مشکلات، و افزایش رضایت و انگیزه کارکنان منجر شود که در نهایت به موفقیت و رشد سازمان کمک میکند.
دلیل بی انگیزه بودن شما در کسب و کار چیست؟ شما میتوانید بی انگیزگی در کار را با راهحل های ارائه شده در این مقاله برطرف کنید، با تمیرن آنها بهزودی متوجه خواهید شد که درطولانیترین و چالشبرانگیزترین زمانها، میتوانید انگیزهتان را حفظ کنید.
جهت رفع بی انگیزگی کارکنانتان میتوانید به صفحه مشاوره منابع انسانی مراجعه و یا با همکاران ما تماس بگیرید.
منبع: lifehack