نظریه لازاروس در مورد استرس یکی از مهمترین نظریهها در روانسناسی است که بهویژه در زمینه استرس و چگونگی تعامل فرد با موقعیتهای استرسزا مورد توجه قرار گرفته است. راجر لازاروس (Roger Lazarus) و فولکمن نظریه ای ارائه دادهاند که به فرآیندهای شناختی و ارزیابی فرد در مواجهه با استرس تاکید دارد.
نظریه استرس لازاروس تاکید دارد بر اینکه استرس یک فرآیند ذهنی و روانشناختی است که بهطور مستقیم به ارزیابی فرد از موقعیتها و منابع مقابلهای بستگی دارد. از این دیدگاه، استرس نه تنها نتیجه موقعیتهای تهدیدآمیز است، بلکه به نحوه پردازش و ارزیابی فرد از آن موقعیتها وابسته است. این نظریه به ما کمک میکند تا بفهمیم که چگونه افراد مختلف میتوانند واکنشهای متفاوتی به یک موقعیت مشابه داشته باشند، بسته به نحوه ارزیابی آن و منابع مقابلهای که در اختیار دارند.
از دیدگاه لازاروس و فولکمن تفسیر و برآورد ما از رویدادها اهمیت بیشتری از خود رویدادها دارد. آنها معتقدند نه رویداد محیطی و نه پاسخ فرد، بلکه ادراک فرد از رویدادهاست که تنیدگی و شدت آن را تعیین میکند. این ادراک شامل آسیبها، تدابیر، تهدیدها، چالشهای بالقوه و توانایی ادراک شده فرد برای مقابله با آنهاست. الگوی شناختی مقابله لازاروس و فولکمن شامل سه وهله برآورد، مقابله و پیامد است.