ورود/ثبت نام

تماس با ما
مرکز تخصصی مشاوره و آموزش کسب‌وکار

استراتژی رهبری هزینه چیست؟ (مزایا و معایب آن)

در این مقاله میخوانید

سطح:

تخصصی

ویدئو:

ندارد

پادکست:

ندارد
چگونه با استفاده استراتژی رهبری در هزینه در شرکت ‌های بزرگ مزیت سازی می‌کنند؟

در این مقاله از مدیرنو؛ به تاثیر استراتژی رهبری هزینه و مزایای و معایب آن می‌پردازیم. شرکت ‌های بزرگ چگونه با استفاده از تاثیر استراتژی رهبری در هزینه مزیت سازی می‌کنند؟ در مقاله  “چگونه بهترین استراتژی را برای رسیدن به اهداف انتخاب می‌کنید؟“، انواع استراتژی‌ها را مطالعه کردید. در این مقاله 4 راهکار عملی برای اجرای آن و قرار گرفتن کسب و کارتان در گروه رهبران هزینه صنعتتان را بررسی می‌کنیم.

رهبری‌هزینه به توانایی یک شرکت برای کاهش هزینه‌های تمام شده برای ارائه محصولات با کیفیت با قیمت های پایین بستگی دارد. تاثیر استراتژی رهبری هزینه موثر برای شرکت های بزرگ و با قدرت خرید زیاد است، اما برای کسب و کارهای کوچک کمتر موثر است.

بنر میان مقاله منابع انسانی

استراتژی رهبری هزینه چیست؟

رهبری‌هزینه یک استراتژی در سطح کسب‌وکار است که توسط شرکت‌هایی که می‌خواهند با کم‌هزینه‌ترین راهکارها، خدمات و محصولات خود را تولید کرده و مزیت رقابتی کسب کنند، به کار گرفته می‌شود. مایکل پورتر، نظریه پرداز اقتصادی و کارشناس مدیریت استراتژیک، رهبری‌هزینه را به عنوان یکی از سه استراتژی رقابتی (دو استراتژی دیگر استراتژی تمایز و استراتژی تمرکز) ابداع کرد.

 

تفاوت استراتژی رهبری هزینه و رهبری‌قیمت

اگرچه گاهی اوقات به جای یکدیگر استفاده می شود، اما رهبری‌هزینه با رهبری‌قیمت یکسان نیست.

رهبری‌قیمت استراتژی‌ای است که ارائه کمترین قیمت ها را در یک صنعت در اولویت قرار می دهد، در حالی که استراتژی رهبری هزینه داشتن کمترین هزینه‌های عملیاتی را در اولویت قرار می دهد.

در نتیجه، یک رهبر قیمت ممکن است با وجود ارائه قیمت های مشابه پایین، سود کمتری نسبت به یک رهبرهزینه به دست آورد. برخی از رهبران هزینه ممکن است بتوانند با داشتن کمترین هزینه‌های عملیاتی و پایین ترین قیمت ها، رقبا را شکست داده و در برخی مواقع آنها را به پیشتازان قیمت در صنعت تبدیل کنند.

 

3 مزیت استفاده از استراتژی رهبری هزینه

1. هزینه‌های پایین

هزینه‌های پایین ارائه قیمت های پایین را ممکن می سازد.

رهبران هزینه توجه خود را بر افزایش کارایی فرآیندهای تولید برای کاهش هزینه‌های تولید متمرکز می کنند. هزینه‌های پایین به آنها امکان می دهد قیمت ها را پایین بیاورند و در عین حال سود داشته باشند.

2. قدرت بیشتر

رهبران هزینه قدرت بیشتری در برابر جنگ قیمت به دست می آورند.

رهبران هزینه به اندازه کافی مجهز هستند تا هزینه‌های خود را کاهش دهند، که می تواند مانع رقابت شود. رقبای با قیمت بالاتر اگر نتوانند تضمین کنند که برنده خواهند شد، تمایل کمتری به رقابت مستقیم با رهبران هزینه دارند.

3. افزایش سهم بازار

رهبران هزینه می توانند سهم بازار خود را افزایش دهند.

سهم بزرگی از مصرف کنندگان به قیمت حساس هستند و به سمت شرکت‌هایی که ارزان‌ترین کالاها را ارائه می‌کنند، گرایش دارند. این به این معنی است که شرکتی که کمترین قیمت را داشته باشد، احتمالاً بیشترین فروش را تجربه می کند. هر چه یک شرکت به فروش بیشتری دست پیدا کند، سهم بازار آن بیشتر می شود. به نوبه خود، زمانی که سهم بازار یک شرکت افزایش می‌یابد، هزینه هر واحد محصول کاهش می‌یابد و به طور بالقوه باعث افزایش سود می‌شود.

 

4 ضعف در استفاده از استراتژی رهبری در هزینه

استفاده از استراتژی رهبری در هزینه می تواند جنبه های منفی نیز داشته باشد.

1. رویکرد رهبری‌هزینه می تواند مخاطره آمیز باشد.

رهبران هزینه باید دائماً راه های جدیدی را برای کاهش هزینه‌ها ابداع کنند.

به محض اینکه یک شرکت یک روش موثر برای کاهش هزینه را کشف کرد، رقبا احتمالاً این روش را تقلید می کنند. چنین شرکتهایی باید کاهش مداوم هزینه را جز اولویت های اصلی کار خود قرار داده وگرنه ممکن است با زیان های قابل توجهی روبرو شوند.

 

2. ممکن است حفظ ادراک از کیفیت دشوار باشد.

هنگامی که استراتژی بازاریابی شما روی ارائه ارزان ترین محصولات ممکن بمتمرکز است، حفظ درک کیفیت از جانب مشتری دشوار می شود. رهبران هزینه باید راهی برای حفظ تصویر مثبت و تشویق وفاداری به برند در حالی که کالاها و خدمات ارزان ارائه می دهند، بیابند.

 

3. رهبران هزینه به حجم بالای فروش وابسته هستند.

این گروه از شرکتها ناگزیرند کالاهای خود را با حاشیه سود ناچیز ارائه دهند. این بدان معناست که آنها باید حجم بالایی از فروش را حفظ کرده تا موفق شوند.

 

4. رهبران هزینه ممکن است در انطباق با تغییرات بازار کند باشند.

وقتی استراتژی در سطح کسب و کار شما حول محور کاهش هزینه باشد، همگامی با تغییر روندها و سلایق مصرف کننده می تواند چالش برانگیز باشد.

رهبران هزینه ممکن است متعهد به توسعه فناوری‌های پیشرفته به منظور کاهش هزینه‌های تولید باشند، و ممکن است متوجه شوند که سلیقه مصرف کننده تغییر کرده و فناوری های احتمالا گران قیمتشان را منسوخ کرده است.

 

3 استراتژی رقابتی برای رهبران

چندین استراتژی کلی وجود دارد که می تواند به رهبران هزینه مزیت رقابتی بدهد. اکثر رهبران هزینه چندین مورد از این استراتژی‌ها را به طور همزمان به کار می گیرند.

 

1. ایجاد صرفه جویی در مقیاس

اقتصاد مقیاس یک استراتژی تجاری است که بر روی درو کردن مزایای هزینه تولید انبوه، متمرکز است.

در اقتصاد خرد، منطق زیربنایی اینست که تولید با هزینه‌های ثابتی مانند املاک، ماشین آلات، حقوق کارکنان، هزینه‌های مواد اولیه و مالیات همراه است. با اینکه این هزینه‌ها تولید واحدهای اولیه کالا را گران می کند، اما زمانی که یک کسب و کار مقیاس تولید خود را افزایش می دهد، هزینه واحد هر کالا کاهش می یابد. هزینه های ثابت کسب و کار ثابت می ماند، اما خروجی افزایش می یابد.

2. توسعه فناوری پیشرفته

رهبران هزینه می توانند در توسعه فناوری های جدید سرمایه گذاری کنند. این امر باعث افزایش کارایی و کاهش هزینه‌های عملیاتی شده و آنها را قادر می سازد تولید را افزایش داده و قیمت ها را کاهش دهند.

 

3. تامین مواد اولیه

اکثر تامین کنندگان مواد خام، قیمت هایشان را با توجه به کسب سود مشخصی تعیین می کنند.

با داشتن مالکیت یا کنترل مناسب بر منابع مواد خام، یک شرکت می تواند به طور بالقوه هزینه کلی تولید را کاهش داده و در این فرآیند به ارزش محصولات خود بیافزاید. چنین مقوله ای به عنوان کنترل زنجیره ارزش شناخته می شود.

همان‌طور که اشاره شد، کلید بقای استراتژی رهبری در هزینه ، پایین‌تر نگه‌داشتن قیمت تهیه و عرضه کالا و خدمات نسبت به رقبایتان است. این چالشی دائمیست زیرا رقیبان سخت تلاش می‌کنند تا هزینه‌هایشان را نسبت به شما کاهش دهند. چند روش برای پایین نگه‌داشتن هزینه‌ها وجود دارد:

 

راههای اجرای استراتژی رهبری هزینه

1. بهبود مستمر عملیات

ژاپنی‌ها فلسفه‌ی “کایزن” (به معنی بهبود مستمر) را ابداع کردند.

آن‌ها از این طریق توانستند در تولیدات صنعتی پیشگام شوند. کایزن، هر فردی از مدیران ارشد تا کارگران سطح عملیاتی را تشویق می‌کند تا راه‌هایی برای پیشرفت تدریجی آنچه انجام می‌دهند، پیدا کنند. انجام بهبودهای کوچک در قسمت‌های مختلف در طول زمان به شرکت مزیت هزینه‌ای می‌دهد.

2. استفاده از منحنی تجربه

دومین راهکار ، استفاده از منحنی تجربه میباشد.

مدیران می‌دانند افراد کاری را که مکرراً انجام می‌دهند، می‌توانند با سرعت بیشتر و با خطای کمتری انجام دهند. بنابراین یک عمل جراحی قلب که درگذشته هشت ساعت به طول می‌انجامید، وقتی تیم جراحی تجربیات بیشتری به‌دست آورد، می‌تواند با موفقیت در طول 4 ساعت انجام شود؛ و حتی می‌تواند باگذشت زمان به دو یا سه ساعت برسد. همین امر در تولید، زمانی که مدیران و کارکنان بر یادگیری تمرکز کنند، میسر می شود.

مفهوم منحنی تجربه بر این فرضیه استوار می باشد که هزینه‌ی انجام یک کار تکراری هر بار که ظرفیت تولید دو برابر شود، چند درصد کاهش می‌یابد. بنابراین، شرکتی که زودتر از شرکت‌های تقلیدکننده به منحنی تجربه دست یابد، می‌تواند در تئوری، مزیت هزینه‌ای خود را حفظ نماید.

 

3. استفاده از زنجیره تأمین شکست ناپذیر

استفاده از یک زنجیره تأمین قوی، سومین راهکار در استراتژی رهبری هزینه به شمار می‌رود.

در این مورد مدل تجاری شرکت بزرگ DELL بسیار مشهور است. این شرکت کامپیوترهای شخصی را مستقیماً به مشتریان می‌فروشد و به‌این‌ترتیب هزینه دلالی را حذف می‌کند. همچنین کامپیوترهای شخصی خود را سفارشی می‌سازد. بنابراین مشکل پرهزینه انبارداری کالاهای ساخته‌شده را حذف کرده، درصورتی‌که این هزینه، رقیبان را عاصی کرده. DELL هیچ کالایی ندارد که در قفسه بماند.

آنچه اغلب افراد در مورد شرکت دل نادیده می‌گیرند، کارایی و اثربخشی‌اش در زنجیره تأمین می باشد. این زنجیره شامل تأمین کنندگان قطعات، مونتاژکاران و شرکت حمل‌ونقل می باشد. همه این اجزا به‌طور دیجیتالی به یکدیگر متصل‌اند. به‌طوری‌که اطلاعاتی که مشتری در مورد محصول سفارشی خود می‌دهد فوراً برای تولید و برنامه زمان‌بندی تحویل ثبت می‌شود. این زنجیره‌ی تأمین، میتواند یک کامپیوتر سفارشی را در یک هفته تحویل مشتری بدهد. این به معنای حذف هزینه‌های دلالی و انبارداریست و مزیت رقابتی منحصربه‌فردی در صنعت برای دل به همراه می‌آورد.

شرکت خرده‌فروشی وال مارت (Walmart) نمونه‌ی موفق دیگریست که از طریق قدرت زنجیره تأمین، پیشگام در به‌کارگیری استراتژی رهبری در هزینه است. عملکرد وال‌مارت در مدیریت این استراتژی مثال‌زدنی است. این خرده‌فروشی که یک خریدار عمده محسوب می‌شود، نمایندگانی را برای مذاکرات خرید می‌فرستد که بتوانند با نازل‌ترین قیمت برای فروشگاه خرید کنند. هرچه محصولاتی که در شعب والمارت به فروش می‌رسند باقیمت پایین‌تری خریداری‌شده باشند، این خرده‌فروشی کلان می‌تواند محصولاتش را با تخفیفات متمایزتری به فروش برساند و فرصت پیشتازی در فروش را از رقبا بگیرد.

 

4. طراحی مجدد محصول

کاهش قابل‌توجه هزینه‌ها اغلب از طریق طراحی مجدد محصول به‌دست می‌آید.

شاید در مقایسه‌ی شرکت خود با رقبای بزرگ ، به این نتیجه برسید که هزینه‌های شرکت خیلی بالا هستند. مشکلی که فقط از طریق صرفه‌جویی و افزایش کارایی حل نمی‌شود. امکان دارد واکنش شرکت نسبت به شرایط جدید، طراحی مجدد کل محصولاتش و فرایند ساخت آن‌ها باشد.

مثال برای به‌کارگیری استراتژی طراحی مجدد محصول ، شرکتی سوئیسی میکروالکترونیک است. که در ساخت ساعت‌های مچی به نتایج خوبی دست‌یافت. ساخت ساعت‌های پلاستیکی که با هزینه‌ی بسیار پایین‌تری نسبت به ساعت‌های سنتی تولید شد. با تولید انبوه این ساعت‌ها، شرکت میکروالکترونیک توانست در مقابل رقبای بزرگ آسیایی‌اش که بازار ساعت‌های ارزان‌قیمت را در اختیار داشتند، موفق شود.

همان‌طور که گفته شد، استراتژی رهبری هزینه ، نیازمند طراحی ساختار سازمانی جدید میباشد. ساختاری که از خرید مواد اولیه تا تولید و توزیع را شامل شده و با حفظ کیفیت موجود یا ترجیحاً ارتقای کیفیت محصول، هزینه را در سراسر سازمان کاهش دهد.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید. 

با ما در ارتباط باشید.

منبع: masterclass.com و هیئت تحریریه مدیرنو

برچسب ها: تاثیر استراتژی رهبری در هزینه

عضویت
اطلاع از
3 نظر
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرات