در این مقاله از مدیرنو؛ به اهمیت رهبری تحول آفرین در کسب و کار میپردازیم. مزایا و معایب و مولفه های رهبری تحول آفرین چیست ؟ عوامل و مولفه های مختلفی در حوزه رهبران تحول آفرین وجود دارند که راهکارها و قوانین مختلفی را بیان میکنند و در هیچکدام از این کتب، قانون و راهکار مشخصی را نمیتوان متناسب با همه مدیران و کسب وکارها اعلام نمود. مدیرانی که شخصیتی برونگرا دارند، طبیعتاً راحتتر با جمع ارتباط برقرار میکنند؛ اما این بدین معنا نیست که کسانی که درونگرا هستند نمیتوانند این مهارت را یاد بگیرند. علاقه شرط اصلی رهبری است. اما لزومی ندارد در ظاهر نمایان شود. بسیاری از سرداران صنعت، در کمال خویشتن داری چنان اعتماد به نفس و عزم و ارادهای از خود بروز میدهند که تمام اطرافیان را سر شوق میآورند.
خصلت درونگرایی را با ناتوانی در اظهار وجود و اثبات شخصیت خود اشتباه نگیرید. تمام رهبران موفق، از توانایی اظهار وجود و جرئت برخوردارند، اما بعضی از آنها تا حدی خجالتی و کمرو هستند. چگونگی وضعیت تربیت ما در خانه و مدرسه بر این موضوع که ما خود را یک مدیر و رهبر تلقی کنیم یا فردی تابع و فرمانبردار، تأثیرگذار است.
در ادامه این مقاله مولفه های رهبری تحول آفرین را مرور نموده و شما میتوانید بهعنوان مدیر از تمامی یا بخشی از آنها که متناسب با کسب و کارتان است، استفاده نمایید.
رهبری تحول آفرین چیست؟
رهبری تحول آفرین Transformational leadership نظریه ای در رهبری کسب و کار است که بر مبنای آن رهبر جهت انجام تغییرات زیربنایی با کارمندان همکاری میکند. چنین فرایندی شامل کشف تغییرات مورد نیاز، خلق نگرشی واحد برای تغییرات سازمان است.
رهبران تحول آفرین انگیزه لازم جهت اجرای تغییرات مثبت در کسب و کار را در اعضای تیم خود ایجاد میکند.
رهبران تحول آفرین چشماندازی پویا برای رسیدن به اهداف سازمان را خلق کرده و منعکس کننده الزام اجرای تغییرات در سازمان هستند. همچنین رهبران تحول آفرین به دنبال برقراری رابطه بین علاقمندی ها و اهداف فردی و سازمانی هستند.
نوآوری، بهبود، حل تعارض، کاهش هزینه و افزایش حس مالکیت افراد تیم از دیگر دستاوردهای رهبران تحول آفرین است.
عوامل موثر رهبری تحول آفرین چیست؟
رهبری تحول آفرین نقش بسیار مهمی در موفقیت و توسعه سازمانها دارد. با ترکیب عوامل زیر و اعمال رهبری تحول آفرین، سازمانها میتوانند به بهبود عملکرد و توسعه پایدار موفقیت بیشتری دست یابند. برخی از عوامل موثر در رهبری تحول آفرین عبارتند از:
- بینش استراتژیک: رهبران تحولآفرین باید دارای بینش و دیدگاه استراتژیکی باشند که به آنها کمک کند تا راهبردهای مناسبی برای رشد و توسعه سازمان ارائه دهند و بتوانند بهترین راهحلها را برای مواجهه با چالشها و فرصتها ارائه کنند.
- خلاقیت و نوآوری: رهبران تحولآفرین باید قادر به ایجاد و تشویق فرهنگی از خلاقیت و نوآوری در سازمان باشند. آنها باید محیطی را فراهم کنند که کارکنان به آزادی بیشتر در ارائه ایدههای نو و پیشنهادات مبتنی بر نوآوری دست یابند.
- مشارکت و توسعه کارکنان: رهبران تحولآفرین باید از مشارکت و توسعه فردی و حرفهای کارکنان حمایت کنند. آنها باید به کارکنان فرصت دهند تا در تصمیمگیریها و فرآیندهای سازمانی مشارکت کنند و از طریق ارائه آموزشها و فرصتهای رشد و پیشرفت، آنها را توسعه دهند.
- مقابله با تغییرات: رهبران تحولآفرین باید مهارتهای مدیریت تغییرات را داشته باشند و بتوانند با تغییرات محیطی و بازاری روبرو شوند و سازمان را به سمت تغییرات مثبت هدایت کنند.
- هماهنگی و تعامل: رهبران تحولآفرین باید قادر به ایجاد هماهنگی و تعامل موثر بین اعضای سازمان باشند. آنها باید توانایی داشته باشند تا گروههای کاری را برای دستیابی به اهداف مشترک هماهنگ کنند و فرآیندهای تعاملی را تشویق کنند.
- استفاده از ابزارهای فناوری: رهبران تحولآفرین باید از ابزارهای فناوری و اطلاعاتی بهرهبرداری کنند تا به بهبود فرآیندهای کاری و ارتقاء عملکرد سازمانی بپردازند.
- ارتباطات موثر: رهبران تحولآفرین باید برای برقراری ارتباطات موثر با اعضای سازمان، انتقال بینشهای استراتژیک، و توجیه و توضیح اهداف و راهبردهای سازمانی، مهارتهای قوی داشته باشند.
- رهبری تیمی: رهبران تحولآفرین باید توانایی رهبری تیمی و تشویق همکاری و همافزایی بین اعضای تیم را داشته باشند. آنها باید اعضای تیم را به اشتراک گذاری ایدهها، دانش، و تجربیات تشویق کنند و آنها را به سوی هدف مشترک هدایت کنند.
مزایا و معایب رهبری تحول آفرین
رهبری تحولآفرین، همانند هر نوع رهبری دیگر، مزایا و معایب خود را دارد. به طور کلی، این نوع رهبری میتواند سازمان را به موفقیت و توسعه هدایت کند، اما نیاز به مدیریت مناسب و شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف و بررسی مزایا و معایب آن دارد تا از اثربخشی رهبری تحول آفرین بهطور کامل استفاده شود. در زیر به برخی از مزایا و معایب رهبری تحول آفرین اشاره میکنم:
مزایای رهبری تحول آفرین
- توسعه فرهنگ نوآوری: رهبری تحولآفرین میتواند به ایجاد یک فرهنگ نوآوری و خلاقیت در سازمان کمک کند. این فرهنگ افراد را به ارائه ایدههای جدید و آزمون راهحلهای نو تشویق میکند.
- انعطافپذیری سازمانی: رهبران تحولآفرین معمولاً به دنبال تغییرات مستمر در سازمان هستند و از طریق تحول و تغییرات، سازمان را به موفقیت و توسعه هدایت میکنند.
- توانایی مواجهه با چالشها: این نوع رهبری باعث تقویت تواناییهای مدیریتی و حل مسائل کارکنان میشود و آنها را برای مواجهه با چالشهای پیش رو آماده میسازد.
- ارتقاء مهارتهای کارکنان: رهبری تحولآفرین به کارکنان فرصت میدهد تا مهارتهای جدیدی را یاد بگیرند و به رشد و پیشرفت شغلی خود بپردازند.
معایب رهبری تحول آفرین
- عدم استقرار: تغییرات مکرر و مستمری که رهبری تحولآفرین به دنبال آن است، میتواند باعث عدم استقرار و عدم پایداری در سازمان شود.
- مقاومت واکنشی: برخی از اعضای سازمان ممکن است با مقاومت در برابر تغییرات روبرو شوند و این میتواند فرآیند اجرای تغییرات را دچار مشکل کند.
- خطرات ریسکپذیری بالا: تحولآفرینی ممکن است با خطراتی همراه باشد که اگر به درستی مدیریت نشوند، میتوانند به سازمان آسیب بزنند.
- ناتوانی در مدیریت تعداد زیادی از تغییرات: برخی از رهبران تحولآفرین ممکن است به تعداد زیادی از تغییرات در یک زمان اعتقاد داشته باشند که این میتواند به کاهش کیفیت اجرای تغییرات و عدم توجه به جوانب مهم تغییرات منجر شود.
مولفه های رهبری تحول آفرین چیست؟
- سؤالات هدفمند بپرسید.
- به دنبال بازخوردها باشید.
- آموزش و یادآوری الگو قراردادن ارزشها
- مقابله با حوادث بحرانی
- داستان بگوئید.
- رفتاری را که میخواهید تکرار شود را تقویت کنید.
کاریزمای رهبر، خصوصیتی ذاتی نیست، بلکه ترکیبی است از علاقه و اشتیاق و اراده برای رسیدن به هدفی کاملاً روشن و معین و مهارت فراوان در برقراری ارتباط.
مولفه های رهبری تحول آفرین
1- سؤالات هدفمند بپرسید
این ابزار به شما در یافتن راهکارهای بهینه، مشارکت هرچه بهتر همکاران و حصول آسانتر نتایج دلخواه یاری میرساند. باید توجه داشت که پرسیدن سؤالات هدف دار نیاز به تمرکز و تدوین مداوم آنها داشته تا بتوانید سؤالاتی اثربخش بپرسید. سؤالات هدفمند میتوانند سمتوسوی ارزشها و خواستههای ما را مشخص نموده و نشاندهنده بیشترین علاقهمندی ما هستند.
2- به دنبال بازخوردها باشید.
اینکه چه اتفاقاتی در کسب و کارتان در حال وقوع است خیلی مهمتر از میزان سوددهی شماست.
چرا؟ چون عدم وجود روابط شفاف و عدم شنیدن اعتراضات خاموش میتواند در درازمدت (در برخی سازمانها در کوتاه مدت) باعث افت شدید فروش و درنتیجه کاهش سوددهی کسب وکارتان باشد. باید بهعنوان رهبر آمادگی شنیدن بازخوردهای هرچند منفی را نیز داشته باشید.
به خاطر داشته باشید که؛ تنها راه موفقیت و پیشرفت کسب و کارتان شنیدن اعتراضها و پیشنهادها قبل از دیر شدن است.
متأسفانه توجه به بازخورد در هر دو گروه (رهبر و کارکنان) از اهمیت بالایی برخوردار نیست. یعنی هر دو طرف جایگاه قابل قبولی برای دریافت و دادن بازخورد قائل نیستند. اما اگر لحظهای به موضوع اهمیت رهبری در کسب و کار و اساس و بنیان آنکه اعتبار است فکر کنیم، به این نتیجه میرسیم که؛ اعتبار ازنظر رفتاری یعنی انجام دادن کاری که می گویید انجام خواهید داد!
پیشنهاد مطالعه :
حال سؤال اینجاست که چطور متوجه میشوید در حال اجرای همان کاری که وعده داده بودید، هستید؟ تنها راه، دریافت بازخوردهای مداوم است چون بازخورد همچون راهنما و نقشه راه میتواند شمارا در مسیر درست اهداف قرار دهد.
3- الگو قراردادن ارزشها
جاری شدن ارزشها در سازمان جزء لاینفک رشد و تعالی هر کسب و کاریست.
چراکه مخاطبین تنها از روی رفتار و گفتار شما درباره کسب و کارتان قضاوت نمیکنند، مخاطبین به چیزهایی که بقیه افراد میگویند و انجام میدهند، توجه میکنند. هر عضوی از گروه، هر شریک و همکاری، فرستنده پیامی دربارهی ارزشهاست و همین پیام ها هستند که الگو قرار میگیرند.
4- مقابله با حوادث بحرانی
این بحرانها هستند که باعث رشد و تعالی رهبران و کسب و کارشان میشوند.
اینکه در بحرانها از چه ارزشهایی دفاع میکنند، چه ارزشهایی را رها میکنند و چه نوع عملکردی دارند، باعث مشخص شدن ارزشهای واقعی سازمانشان می شود. به خاطر داشته باشید، روشی که شما با این حوادث برخورد میکنید و چگونه اقدامات و تصمیمات خود را با ارزشهای مشترک پیوند میزنید، گویای مسائل و ارزشهایی هستند که واقعاً اهمیت دارند.
پیشنهاد مطالعه :
5- داستان بگوئید
داستان گوئی در تمامی امور، خصوصا در حوزه کسب و کار تأثیر بسزایی دارد.
تمامی اساتید و کارشناسان بخش فروش تأکید به سزایی بر داستان گویی دارند. همچنین اهمیت این مبحث در رهبری کسب و کار و مدیریت نیز بارها تأکید شده و برای همراهی و مشارکت همکاران، یکی از بهترین روشهای مؤثر است. اما چرا داستان گوئی تا این حد کاربردی و مؤثر است؟
داستانها به دلیل ماهیت ساده و جذاب، صرفنظر از سن، نژاد و جنسیت موردقبول همگان است. داستانها روش مناسبی در حوزههای آموزشی و توانمندسازی افراد هستند. اگر میخواهید بهطور مؤثر مولفه های رهبری تحول آفرین را اجرا کنید، بهتر است بهجای نمودارها، چارتها و نوشتهها، مباحث خود را با داستانی مرتبط شروع کنید.
برای اینکه بتوانید داستان گوئی قدرتمند و بانفوذ باشید باید به امور و کارهای همکارانتان از نزدیک توجه کافی داشته باشید که، این مزیت یکی از مزیتهای تمامنشدنی داستان گویی است.
6- تقویت رفتاری را که میخواهید تکرار شود
همانطور که قبلاً هم اشاره شد، رهبران برای پیشرفت خود و سازمان و همچنین ماندن در مسیر صحیح به بازخوردها نیاز دارند. بازخوردها، راهنماهایی هستند که به آنها میگویند چقدر در انجام کاری که وعده داده بودند، موفق عمل کردهاند.
تحقیقات بهوضوح بیانگر این قضیه هستند که اندازه گیری عملکرد و ارائه بازخوردهای منظم، برای بالا بردن تلاشها در بهبود عملکرد ضروری هستند. سیستم امتیاز دهی برای دانستن این که افراد بدانند عملکردشان چگونه است، یکی از دلایل اهمیت و بایدهای اجرای سیستم ارزیابی عملکرد در مسیر رهبری کسب و کار است
مثال:
در مسابقات ورزشی اعداد و نتایج حاصل از برتری، تنها یک عدد نیستند. این اعداد نشانگر نحوه عملکرد ورزشکاران است. تصور کنید تکواندوکاری در حین مسابقه نتواند از نتایج ضربات خود آگاه شود و یا اصلاً هیچ سیستم ارزیابی برقرار نباشد. آنوقت چه بلایی بر سر ادامه مسابقه و یا حتی انگیزه مبارزان خواهد آمد؟
اهمیت نتایج بهدست آمده بهمراتب بیشتر از اعدادی هستند که در انتها نصیب فرد میشود. این اعداد نشانگر نوع و کیفیت فعالیت افراد است و به همین دلیل تأثیر بالایی در افزایش اثربخشی و بهرهوری افراد دارد.
با فراهم آوردن ابزار اندازهگیری عملکرد، میتوانید بهسادگی بر نتایج تأثیر بگذارید.
پیام مهمی که از خروجی سیستم اندازه گیری عملکرد، باید به خاطر سپرد اینست که، آنچه از سوی شما مورد حمایت و تقویت قرار گیرد، همان چیزی خواهد شد که دیگران برای آن ارزش قائل خواهند شد. شما باید ارزشهای کلیدی و راهبردی را که شناختشان برای برپایی، حفظ و توسعه فرهنگ مورد نظر شما مهماند را تقویت کنید.
پیشنهاد مطالعه :
چگونه به رهبری اسطوره تبدیل شوید؟
به نظر میرسد که مدیران مختلف در موقعیتهای متفاوتی ممتاز و سرآمد هستند. بعضی از آنها وقتی هدایت سازمان و شغلی را بر عهده میگیرند که بهسرعت رو به توسعه و پیشرفت است، بهتریناند، درحالیکه برخی دیگر تلاش میکنند شرکتها را از فروپاشی و شکست نجات دهند. اما این عمدتاً بستگی به علاقه دارد. رهبران کارآمد میدانند که چگونه روش خود را تنظیم کنند تا با شرایط متغیر هماهنگ باشد. برای اینکه مانند رهبران بزرگ دنیا تبدیل به اسطوره ای فراموش نشدنی شوید، نکات زیر را تمرین کنید:
1-مؤدب باشید.
از کلماتی مثل “بفرمایید”، “متشکرم” در مکالمات روزمرهتان استفاده کنید. اما اعتدال را رعایت کنید. در صورت لزوم، مؤدبانه اما قاطعانه “نه” بگویید. اگر بار اول به جواب رد شما توجه نکردند، بر حرف خود تأکید کنید. مثلاً با جملهی ” میفهمم، اما نه“، بر پاسخ منفی خود، مهر تائید و تأکید بزنید.
2– به عنوان رهبری موفق ، الگوی خوبی برای افراد تیمتان باشید.
هدفمند و مطمئن نشان دهید. اگر حالت عصبی و نگرانی در چهرهتان معلوم باشد، کارمندان ضعف شمارا پیدا کرده و از آن استفاده میکنند.
3– سلامتی خود را حفظ کنید.
مرتب خودتان را وزن کنید و برای تفریح و تندرستی ورزش کنید. متناسب و معقول غذا بخورید. اغلب مردم وقتی اعتماد به نفس خود را از دست میدهند، اضافه وزن پیدا میکنند.
4– مایهی افتخار تیمتان باشید.
افراد گروهتان باید وقتی به نمایندگی آنها در گردهماییهای شرکت میکنید یا از شرکتهای دیگر دیدن میکنید، به شما افتخار کنند. پس خوب لباس بپوشید و خاص و متمایز باشید.
5– به کارایی توجه داشته باشید، نه به محبوبیت و پرطرفدار بودن.
گاهی لازم است که خشم خود را نشان دهید، اما خویشتن داری خود را از دست ندهید. ابتدا برای خود معلوم کنید که چه احساسی دارید، بعد تصمیم بگیرید که چه وقت با فرد موردنظر صحبت کنید و موضوع را با آرامش مطرح کنید. مثلاً:”من خیلی عصبانی هستم که این اتفاق افتاده است…”.
6– نشان دهید که ارزش نظرات دیگران را میدانید.
“میدانم که راه حل منطقی همین است اما فکر میکنم این بار به روشی خلاقتر احتیاج داریم” یا “تا حدودی با نظر شما موافقم، اما راه حل کاملتر و جامعتری نیاز است”.
7– به دلایل منطقی موافقت یا مخالفت کنید.
با همکارانتان به خاطر اینکه از دردسر دوریکنید، موافقت نکنید. به طرز خوشایند با نظرات آنها مخالفت کنید. آرام باشید و اجازه دهید که آن شخص هم حرفهایش را مطرح کند. با دقت به حرفهای او گوش داده، توجه کرده و بعد راه حلی برای آن پیدا کنید.
8– اگر از چیزی ناراضی هستید صریح ابراز کنید.
“دو اشتباه مهم در این گزارش وجود دارد. در آینده باید کار را قبل از آنکه به من بدهی، با دقت بیشتری بازبینی کنی”. آه نکشید، اخم نکنید، با بداخلاقی و بیحوصلگی رفتار نکنید یا سعی نکنید با حرکات صورت، نارضایتی خود را به فرد مقابل بفهمانید.
از طرفی زیاد هم خوشرو نباشید. ممکن است دوگانگی و تردید در رفتارتان دیده شود. هیچچیز بهتر از صراحت نیست. صراحت در گفتار از ابهامهای مشکل ساز و محتمل در آینده پیشگیری میکند. با سؤال کردن میتوانید گفتگو را حول آن مطلبی که میخواهید موردبحث قرار دهید، متمرکز کنید و از اتلاف وقت جلوگیری کنید.
9– عزت نفس داشته باشید.
با ابراز بلندنظری و مصمم و هدفدار راه رفتن، عزت نفس را در گروه خود ترغیب کنید. بلندقدی از این نظر مزیت است اما در غیر این صورت هم ناراحت نباشید. رفتار یک رهبر میتواند این جنبه را پوشش دهد.
10– معنویات گروه را تقویت کنید.
گروهتان را با عطف توجه آنان به هدفهای گروه، دورهم جمع کنید. به کارمندان خود آموزش دهید درعینحالی که کار خود را انجام میدهند، باید یکدیگر را حمایت کنند. کار گروهی را بین آنها تقویت کنید. بدون هدفهای مشترک، گروهی وجود نخواهد داشت.
اشتراکات موجود در گروه، ازجمله هدف، فرهنگ و حمایت متقابل است که فلسفهی گروه را تشکیل میدهد. کاری کنید که اعضای گروه به هم احساس وابستگی و همبستگی داشته باشند. کمک کنید که آنها از مسئولیتهای هم درک روشنی داشته باشند.
11– احساس تعلق را در اعضای گروه ایجاد کنید.
وقتی با کارمندان صحبت میکنید، از ضمیر “ما” بیشتر استفاده کنید. از این طریق، احساس تعلق در افراد تحریک میشود.
12– افراد را تشویق کنید.
افرادی را که خوب کار کردهاند، در جلسات عمومی تشویق کنید. اما برای خود نور چشمی درست نکنید.
چگونه بهعنوان رهبری لایق باید در افراد تیم انگیزه ایجاد کنید؟
برای هر مدیری در سازمان، آگاهی از مسئلهی انگیزش کارکنان، ضرورت و اهمیت دارد. انگیزش درواقع پیجویی علت رفتارهای اعضا و افراد سازمان است. عوامل انگیزش، درواقع پاسخ چراهای رفتار آدمی است. چرا انسان در سازمان کار میکند؟ چرا بعضی افراد بسیار فعال و برخی کمکارند؟ علت علاقه به شغل و بیعلاقگی به کار چیست؟ این پرسشها و بسیاری دیگر، همه با موضوع انگیزش در ارتباطاند. پاسخ به آنها در انگیزش و انگیزههای کارکنان خلاصه میشود.
ازاینرو مدیران با تسلط به نحوهی انگیزش کارکنان و شناخت انگیزههای آنان میتوانند مسیر رسیدن به اهداف را هموارتر کرده و طی مسیر را سرعت بخشند. در مقاله “مشتاق کردن پرسنل و کارکنان توسط رهبران “به ایجاد شور و شوق در کارکنان توسط رهبر پرداختهایم، که مطالعه آن را به شما پیشنهاد میکنیم.
تعریف و تئوریهای انگیزش بهوفور یافت میشوند. اما این راهکارهای عملی هستند که نتیجهی دلخواه را بهدست میدهند و متأسفانه کمیاب و گاهاً نایاب هستند. توصیههای عملی انگیزش کارکنان در سازمانها و موقعیتهای مختلف سازمانی، برای رهبران و مدیران به کار میآیند. حتی کوچکترین رفتار مدیر یا رهبر میتواند سبب انگیزش یا عدم انگیزش افراد گروه شود.
به افراد کم تجربه توجه خاصی داشته باشید.
وقتی با تجربه تر و ورزیدهتر میشوند، شیوهی خود را تغییر دهید و کمی دست آنها را باز بگذارید و اجازه دهید خودشان روشهای کارشان را پیدا کنند. همینکه یاد میگیرند کمتر به شما وابسته باشند، آنها را مورد حمایت و تشویق قرار دهید.
افراد بسیار با تجربه نیاز آزادی عمل دارند و از نظارت شدید ناراحت میشوند. از آن اعضای گروهتان که توانایی رهبری از خود نشان میدهند، ترس و نگرانی به دل راه ندهید. از ابتکار عمل آنها بهعنوان مبنای پیشرفتهای آینده استفاده کنید. عزت نفس و نتایج حاصل از آن را در شرکت ترویج کنید. کاری کنید که همه اهمیت خود را درک کنند و اینکه هرکدام آنها تا چه حد در موفقیت شرکت مؤثر بوده است.
هر وقت ممکن بود ارتباط رودررو داشته باشید.
وقتی با آنها ملاقات میکنید، تعارفها و احوال پرسیها را به یک دقیقه محدود کنید. تماسهای تلفنیتان را تا حد امکان کوتاه کنید. در برخورد اول مشخص کنید که آیا میخواهید با این فرد دست بدهید یا نه. و در صورت لزوم محکم و دوستانه دست بدهید اما زیاد دست او را در دست خود نفشارید. فشردن دست طرف مقابل پیام صمیمیت شدیدی را منتقل میکند که در روابط بین رهبر و اعضای گروه، لزومی ندارد و حتی ممکن است مشکل ساز شود.
در مقاله”ارتباط رهبر با اعضای تیم” به چگونگی برقراری ارتباط مفید بین رهبر و اعضا پرداختهایم.
به گروه خود دلگرمی بدهید.
افراد باید توقعات بالایی از خود داشته باشند و به مشکلات به چشم یک فرصت و موقعیت نگاه کنند، نه معضل و گرفتاری. بر مزایایی که این موقعیتها برای آنها دارد تأکید کنید. خوشحالتر خواهند شد که آنچه شما پیشنهاد میکنید انجام دهند. مثلاً بگویید:” حالا که آن دو نفر غائباند، تو میتوانی به من ثابت کنی که برای ترفیع آمادهای.” موضوعات رهبری و انگیزش همچون سایر موضوعات منابع انسانی، انتهایی ندارند. لذا تجربهی مدیریت برای کسب مهارت های رهبری ، غیرقابلانکار است.
3 مزیت یک رهبر اسطوره و افسانه ای
زمانی که موراد رهبر اسطوره را اجرا میکنید، احتمالاً در تیم خود وفاداری ایجاد میکنید، تنهایی مدیر عامل را کاهش میدهید و فرهنگ شرکتی سالم و باکیفیت ایجاد میکنید. بیایید نگاهی گذرا به هر یک از این سه مزیت بیندازیم:
شماره 1: کاهش تنهایی مدیر عامل
طبق نظرسنجی مدیر عامل HBR، تقریباً نیمی از مدیران عامل احساس تنهایی را گزارش می کنند. این امر به ویژه در مورد مدیران عاملی که برای اولین بار کار می کنند صادق است، با نزدیک به 70٪ احساس تنهایی که بر عملکرد آنها تأثیر منفی می گذارد. مخصوصا وقتی به اوج رسیدید، به راحتی احساس میکنید که واقعاً نمیتوانید با کسی در مورد چالشها و تصمیمهای بزرگی که روزانه با آن روبرو هستید صحبت کنید. به هر حال، شما تصمیم گیرنده نهایی هستید، و اغلب احساس ناراحتی یا نامناسبی می کنید که تصمیمات تجاری احتمالی را با تیم اجرایی خود (از آنجایی که آنها کارمندان شما هستند) یا هیئت مدیره (از آنجایی که آنها حرف آخر را در کسب و کار شما می گویند) ناخوشایند یا نامناسب است. و با تعاملات خوب با کارکنانتان این تنهایی کاهش پیدا میکند.
شماره 2: فرهنگ کیفیت
«فرهنگ» در سیلیکون ولی به چیزی شبیه به یک کلمه رایج تبدیل شده است: افراد زیادی در مورد آن صحبت می کنند که هر کدام تعریف خاص خود را از معنای آن دارند. ما یک تعریف بسیار ساده داریم: فرهنگ مجموعه ای از تمام اقدامات انجام شده توسط گروهی از افراد است. کلمات کلیدی در اینجا «اقدامات انجام شده» است.
به عبارت دیگر، فرهنگ شرکت شما با آنچه که بیانیه ماموریت شما می گوید تعریف نمی شود، بلکه با نحوه عملکرد شما و تیمتان به صورت روزانه تعریف می شود. اما اگرچه فرهنگ از طریق اقدامات یک گروه تعریف می شود، یکی از تأثیرگذارترین عوامل در تعیین فرهنگ یک شرکت، اقدامات رهبر آن است. اقداماتی که به طور مداوم انجام می دهید مسیر را برای بقیه شرکت شما تعیین می کند. بنابراین وقتی همدلی، ارتباط و مراقبت واقعی را عادت دهید، احتمالاً همان ویژگیهای مشابه را در سازمان خود خواهید یافت. نه تنها در نحوه رفتار افراد شما با یکدیگر، بلکه در نحوه رفتار آنها با مشتریان نیز مشاهده خواهید کرد.
شماره 3: وفاداری به تیم
با تعاملات مثبت با تیم خود، به آنها نشان می دهید که نه تنها به عنوان کارمند، بلکه به عنوان افراد به آنها سرمایه گذاری و علاقه مند هستید. هنگامی که نوع محیط کاری را ایجاد می کنید که در آن افراد احساس می کنند به خاطر شخصیتی که هستند – نه فقط کاری که انجام می دهند – قدردانی می کنند، وفاداری آنها به شدت افزایش می یابد. و با افزایش وفاداری، فرسایش کاهش مییابد، که منجر به این میشود که تیمها در زمانهای خوب و بد بمانند.
مهمتر از همه، معتبر باشید
تا زمانی که تعاملات شما واقعی باشد – به این معنی که واقعاً می خواهید با افراد خود ارتباط برقرار کنید و چیزهایی که می گویید را کاملاً باور کنید – کارکنان شما را به راحتی میپذیرند. و کارکنان تنها چیزی که به آن اهمیت میدهند این است که، این تعاملات چه احساسی در آنها ایجاد می کند و تداوم آن چقدر است.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با مدیریت کسب و کار به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید.
برای کسب اطلاعات بیشتر با ما در ارتباط باشید.
منابع: mindmaven و هیئت تحریریه مدیرنو
مقالع بسیار کاربردی ای بود البته که تمام مقالات آقای معبودی خوبه همیشه .
وقتتون بخیر . باعث افتخار ماست که مورد رضایت شما قرار گرفت.
باید رهبر یک مجموعه مدیریت روی همه افراد داشته باشه تا بتواند تحول مورد نیاز در یک مجموعه رو به درستی به انجام برساند وگرمه هیچ نتیجه درستی دریافت نمی شود
وقتنون بخیر .
کاملا نظرتون درسته .