در این مقاله به انگیزش در سازمان و عوامل موثر بر انگیزش کارکنان در سازمان ها میپردازیم. تعداد تقریباً بی پایانی از عوامل انگیزش برای کارمندان وجود دارد، اما دو دسته اصلی انگیزه، بیرونی و درونی وجود دارد که این عوامل در آن قرار می گیرند. عوامل انگیزش کارکنان به هر عنصری اطلاق می شود که انگیزه کلی کارکنان را برای انجام موثر وظایف افزایش دهد. هر انسانی متفاوت است، بنابراین هر کارمند به طور منحصر به فردی به انگیزه نیاز دارد.
اهمیت انگیزش در سازمان
ایجاد انگیزش در کارکنان سازمان برابر با کار بهتر و مطلوبتر آنهاست. برای دستیابی به این مهم باید نیازهای شخصی افراد را شناخت و زمینههایی مناسب برای ترغیب به کار را برای آنها فراهم ساخت. هنگامی که کارکنان باانگیزه باشند؛
- کارها در سطح مطلوب و مدت زمان پیشبینی شده انجام میگیرد.
- افراد از کار خود لذت میبرند و از انجام آن به خود میبالند.
- افراد با تلاش بیشتر به کار مشغول میشوند چرا که کارشان را دوست دارند.
- افراد بر کارشان نظارت میکنند و نیاز به مراقبت نخواهد بود.
یک سازمان باید به درستی درک کند که همه کارکنان شبیه یکدیگر نیستند، بلکه افرادی با ویژگی های متفاوت اند. بنابراین، ایجاد انگیزش در سازمان به طور موثر نیاز به درک عمیق تری از انواع و روش های مختلف ایجاد انگیزه دارد.
بنابراین، شما قادر خواهید بود کارکنان خود را بهتر دسته بندی کرده و از نوع مناسب انگیزه برای افزایش سطح مشارکت کارکنان و رضایت آنها استفاده کنید. برخی از کارکنان به انگیزه درونی بهتر پاسخ می دهند در حالی که برخی دیگر ممکن است به انگیزه بیرونی بهتر پاسخ دهند.
عوامل موثر بر انگیزش کارکنان در سازمان
انگیزه دلیلی است که تمام اعمال ما را هدایت می کند. یک فرد انتظار دارد که اگر رفتار خاصی داشته باشد یا وظایف خاصی را انجام دهد، به نتیجه دلخواه خود برسد. در محل کار، این نتیجه، تا زمانی که مثبت باشد، محرکی است که می تواند بر انجام و نحوه انجام وظایفی که به کارکنان داده می شود، تأثیر بگذارد. کلید دستیابی به بهترین نتایج ممکن در توانایی شناسایی عواملی است که هر فردی را در یک نیروی کار هدایت می کند.
این بسیار مهم است که کارمندان جدا از این که نتیجه نهایی ارزشمند است، باور داشته باشند که قادر به انجام وظیفه ای هستند که از آنها انتظار می رود. اگر اهداف از نگاه آنها دست نیافتنی به نظر برسد، بعید است که آنها انگیزه داشته باشند. و در عوض منجر به عملکرد پایین تر می شود.
نیازهای کارکنان متنوع است و آنچه ممکن است یک کارمند را برانگیزد لزوماً باعث ایجاد انگیزش در همکار او نمی شود.
چه عواملی بر انگیزش کارکنان تأثیر می گذارد؟
نیازهای کارمندان متفاوت است. عواملی که بر انگیزش کارکنان تأثیر می گذارند نیز همینطور است. کارمندان مختلف به انگیزه های متفاوتی نیاز دارند. هیچ رویکرد یکسانی برای انگیزش کارکنان وجود ندارد. رهبران قبل از اینکه بتوانند بهترین راهها را برای ایجاد انگیزه در آنها شناسایی کنند، باید کارهای لازم را انجام دهند تا مشخص کنند اعضای تیم به چه چیزی نیاز دارند. در حالی که عوامل زیادی می توانند در انگیزش نقش داشته باشند، عواملی که بیشتر بر انگیزه کارکنان تأثیر می گذارند عبارتند از:
1. رهبری
رهبران نقش مهمی در سرمایه گذاری کارکنان بر روی نقش های خود و انگیزه برای انجام کارهای بزرگ دارند. همه اعمال و رفتارهای آنها می تواند به محیط کار کمک کند یا مانع ایجاد کند و در نتیجه بر انگیزش کارکنان تأثیر بگذارد. اطمینان از مثبت بودن تأثیر آنها بر انگیزه مستلزم آن است که رهبری نسبت به نیازهای کارکنان، تعهد به موفقیت کارکنان، و تمایل به مشارکت در تجربه کارمندان به شیوههایی که به کارمندان در ارتباط با شغلشان کمک میکند، آگاهی داشته باشد.
در اینجا چند روش وجود دارد که رهبران می توانند اطمینان حاصل کنند که از یک محیط کاری انگیزشی حمایت می کنند:
- ایجاد یک جو اعتماد: محیط های کاری با اعتماد بالا برای سطح بالایی از انگیزه کارکنان مساعد است و تأثیر بسیار مثبتی بر عملکرد کارکنان، رفاه کارکنان و مجموعه ای از عوامل دیگر دارد.
- بدانید به چه چیزی نیاز دارند: رهبران باید مشخص کنند که کارکنان به چه چیزی نیاز دارند و ابزارهایی برای موفقیت در اختیار آنها قرار دهند.
- موفقیتهایشان را جشن بگیرید: بزرگداشت دستاوردهای کارکنان انگیزه را افزایش میدهد، زیرا تصدیق کار سختی که انجام دادهاند به آنها اجازه میدهد تا بدانند برایشان ارزشمند است و کاری که انجام میدهند تاثیر دارد.
- با آنها در مورد تأثیر صحبت کنید: کمک به اعضای تیم برای دیدن هدف بزرگتر در کارشان، یافتن معنی در وظایف روزمره خود و دیدن تأثیر کاری که انجام می دهند می تواند تأثیر مثبتی بر انگیزه داشته باشد.
- رشد آنها را تسهیل کنید: ایجاد یک مسیر روشن برای رشد، توسعه و پیشرفت برای کارمندان به آنها نشان می دهد که شما به موفقیت آنها متعهد هستید، که آنها را برای ادامه کار برای رسیدن به اهدافشان با انگیزه نگه می دارد.
در این راستا پیشنهاد میکنیم این مقاله هم بخوانید: چگونه به کارکنان انگیزه بدهیم ؟ (10 راهکار اجرایی)
2. فرهنگ سازمانی
فرهنگ محل کار می تواند به طور قابل توجهی بر رفتار و عملکرد کارکنان تأثیر بگذارد. و زمینه بسیار مورد نیاز برای ماموریت، چشم انداز، ارزش ها، اهداف و استراتژی های سازمان را فراهم می کند. فرهنگ به کارکنان کمک می کند نه تنها “چگونگی” شغل خود را درک کنند، بلکه “چرایی” را نیز درک کنند، که برای ایجاد تعامل و انگیزه ضروری است.
فرهنگ به دلیل تأثیری که بر تجربه کارکنان دارد، نقش مهمی در انگیزش کارکنان دارد. کارکنان به احتمال زیاد در فرهنگ کاری مثبتی که از آنها حمایت می کند و برای آنها ارزش قائل است، به رشد و شکوفایی آنها کمک می کند و محیطی مطمئن و روانشناختی امن برای آنها فراهم می کند، انگیزه بیشتری دارند.
رهبری نقشی اساسی در شکلدهی فرهنگ ایفا میکند، زیرا رهبران بیش از هر عامل دیگری بر فرهنگ تأثیر میگذارند. آنها هنجارهایی را ایجاد و روشن می کنند که رفتارهای کارکنان را هدایت می کند، شرایط کاری را که برای همکاری و عملکرد بالا مساعد است حفظ می کند، مسئولیت پذیری را تشویق می کند و به کارکنان کمک می کند کار خود را با چشم انداز سازمان مرتبط کنند.
فرهنگ یک شرکت به 6 عنصر اصلی خلاصه می شود: محیط کار، ماموریت شرکت، ارزش، اخلاق، انتظارات و اهداف.
3. مسیرهای پیشرفت
کمبود فرصتهای پیشرفت یکی از دلایل اصلی ترک کارکنان است.
هنگامی که کارکنان احساس می کنند در یک سازمان هیچ شانسی برای رشد یا پیشرفت ندارند، آینده ای برای خود نمی بینند. انگیزه آنها از بین می رود زیرا احساس می کنند از اهداف بلندمدت جدا شده اند. این می تواند آنها را به جستجوی فرصت های دیگر با سازمان هایی سوق دهد که در آنها فضای بیشتری برای رشد و پیشرفت خواهند داشت.
کارمندان باید احساس کنند که در حرفه خود پیشرفت می کنند و وقتی برای سازمان هایی کار می کنند که بتوانند آینده ای را برای خود ببینند، انگیزه بیشتری دارند. بسیاری از کارمندان نیز از چالشهای جدیدی که میتواند همراه با پیشرفت باشد و احساس اینکه مورد اعتماد و ارزش سازمان هستند، انگیزه کسب میکنند.
وقتی کارکنان احساس کنند که رهبری به آنها اهمیت می دهد و مایل است به آنها کمک کند تا در نقش خود رشد کنند و مسئولیت بیشتری را بر عهده بگیرند، می تواند برای انگیزه و عملکرد آنها شگفت انگیز باشد. کمک به کارکنان برای ترسیم مسیر پیشرفت نشان می دهد که سازمان برای موفقیت آنها سرمایه گذاری کرده است.
4. فرصت های توسعه حرفه ای
ارائه فرصتهای رشد و توسعه راهی عالی برای کمک به پیشرفت کارکنان در حرفهشان است و میتواند بر انگیزه کارکنان تأثیر مثبت بگذارد، زیرا به آنها پیام میدهد که برای موفقیت آینده سازمان ارزشمند و حیاتی هستند. ارائه آموزش حضوری یا آنلاین، بازپرداخت شهریه، توسعه رهبری، یا اختصاص زمان در طول هفته کاری برای یادگیری میتواند نتایج فوقالعادهای داشته باشد که هم به نفع کارمند و هم کارفرما باشد.
5. شناخت و پاداش
به رسمیت شناختن و پاداش دست به دست هم می دهند و یکی از بهترین راه ها برای ایجاد انگیزش در کارکنان میشود. طبق تحقیقات، 69 درصد از کارمندان می گویند که اگر تلاش های آنها در محل کارشان شناخته شود، سخت تر کار می کنند. هنگامی که مشارکت کارکنان به رسمیت شناخته می شود، احتمال اینکه آنها به شدت به سازمان تعلق داشته باشند تا 10 برابر بیشتر است و 80 درصد از کارکنان گزارش می دهند که وقتی از شناسایی و پاداش برای ایجاد انگیزه در آنها استفاده می شود، مولدتر هستند.
به رسمیت شناختن بر انگیزه کارکنان تأثیر مثبت میگذارد، زیرا تصدیق و تجلیل از کار سخت، دستاوردها و موفقیتهای کارکنان به آنها اجازه میدهد بدانند که برایشان ارزش قائل هستند و کاری که انجام میدهند تأثیر دارد.
به رسمیت شناختن باید همیشه بخشی از بازخوردی باشد که رهبران به کارکنان ارائه میکنند، زیرا نیاز اصلی انسان را هم برای کارمند و هم برای رهبر برآورده میکند و میتواند با تقویت رفتارهایی که منجر به موفقیت میشود بر انگیزه تأثیر بگذارد.
اگر کارمندان تلاش بیشتری کنند، فقط تمجید کافی نیست. شما باید به آنها پاداش دهید وقتی به کارمندان خود بازخورد مثبتی برای کار و رفتارشان ارائه میکنید، به احتمال زیاد آنها آن را ادامه میدهند یا آن را تکرار میکنند.
برای پاداش میتوانید، یک روز مرخصی، هدیه، رستوران و … را برای آنها در نظر بگیرید.
6. محیط کار
برای با انگیزه ماندن، کارکنان به محیط کاری نیاز دارند که به آنها یک تجربه مثبت دهد که در آن هر عضو تیم احساس قدرت و حمایت کند. فرهنگ محیط کار فراگیر تضمین می کند که مشارکت ها، استعدادها، مهارت ها و دیدگاه های همه کارکنان مورد استقبال قرار می گیرد و به گونه ای استفاده می شود که به سازمان ها کمک می کند تا به چشم انداز خود دست یابند. همچنین می تواند از رفتارهای سمی جلوگیری کند و به اعضای تیم کمک کند تا از تعارض جلوگیری کنند. در صورت وقوع، تعارض نیز باید در اسرع وقت حل شود تا از کنترل خارج نشود و فرهنگ را سمی نسازد. کارکنان نمی توانند در یک محیط کاری سمی با انگیزه باقی بمانند.
پیشنهاد مطالعه :
7. انعطاف پذیری
بر اساس گزارش 2021 Jabra در مورد کار ترکیبی، 59٪ از پاسخ دهندگان به نظرسنجی گفتند که انعطاف پذیری برای آنها مهمتر از حقوق یا مزایا است، و 75٪ گفتند که ترجیح می دهند برای شرکتی کار کنند که به آنها انعطاف پذیری برای کار از هر جایی را می دهد. واضح است که نیروی کار امروزی نیاز به انعطاف بیشتری دارد. انعطافپذیری در برنامههای کاری، چه گزینههای کار از راه دور یا ترکیبی باشد که استقلال را افزایش میدهد یا مشوقهایی مانند مرخصی با پول میتواند انگیزهای عالی برای کارمندان باشد. همچنین می تواند از یک محیط کاری هماهنگ که در آن روحیه و بهره وری تیم بالا است و کارمندان می توانند به یکدیگر وابسته باشند، پشتیبانی کند.
پیشنهاد مطالعه :
با دادن استقلال و انعطافپذیری به کارگران برای پیشرفت در زندگی شخصی و حرفهایشان، روابط قوی و مبتنی بر اعتماد را با کارمندان خود ایجاد میکنید و در عین حال، به طور ذاتی به آنها انگیزه میدهید تا خود را مسئول نگه دارند و مالکیت خود را بر عهده بگیرند.
8. تعلق داشتن
احساس تعلق در کار روحیه را بالا نگه می دارد، انسجام را بهبود می بخشد، به همکاری کمک می کند و با انگیزه بالاتر مرتبط است. همچنین از سمی شدن محیط های کاری جلوگیری می کند. ایجاد حس تعلق مستلزم یک محیط کاری امن از نظر روانی است. ایمنی روانی به این باور اطلاق میشود که فرد برای پرسیدن سؤال، یا بیان نگرانی یا ابراز عقاید، تنبیه نخواهد شد. هنگامی که یک محیط کار از نظر روانی ایمن باشد، کارکنان تشویق می شوند تا در تصمیم گیری مشارکت کنند، و ارتباطات معتبری با یکدیگر ایجاد کنند.
کارکنان باید از نظر روانی در محل کار احساس امنیت کنند. آنها باید احساس راحتی کنند که هر روز خود را به سرکار بیاورند تا ارتباطات معتبری با همکاران خود ایجاد کنند. احساس تعلق برای ایجاد انسجام تیم ضروری است.
9. تعادل کار و زندگی
این مورد به ظرفیت یک کارمند برای ایجاد تعادل بین خواسته های زندگی شخصی و حرفه ای خود اشاره دارد. و تعادل سالم کار و زندگی به کارمندان اجازه می دهد تا زمان غیر کاری و اولویت های خانه را به طور موثرتری مدیریت کنند و در عین حال به تعهدات کاری خود عمل کنند و به رشد حرفه ای خود ادامه دهند. یک تعادل خوب بین کار و زندگی می تواند به کارکنان کمک کند تا در محل کار حضور بیشتری داشته باشند، انگیزه بیشتری داشته باشند، وفادارتر باشند و استرس کمتری داشته باشند تا بتوانند درگیر شوند، عملکرد خوبی داشته باشند و کار با کیفیت تولید کنند. همچنین می تواند به آنها کمک کند تا بیشتر در کنار خانواده و دوستان خود حضور داشته باشند و در مورد اولویت های کاری خارج از محل کار کمتر مضطرب باشند.
راه های زیادی وجود دارد که سازمان ها می توانند به اعضای تیم خود کمک کنند تا تعادلی بین زندگی کاری و زندگی شخصی خود پیدا کنند. ارائه یک برنامه مرخصی با حقوق خوب و تنظیم سیاستهای ارتباطی که به کارکنان اجازه میدهد بعد از ساعات کاری از ایمیلها، پیامکها و غیره جدا شوند، میتواند تعادل بین کار و زندگی را برای کارمندان بهبود بخشد و به آنها کمک کند در محل کار با انگیزهتر بمانند.
انعطافپذیری در برنامههای کاری همچنین میتواند به کارکنان کمک کند تا به تعادل بین کار و زندگی سالم دست یابند و از خانواده و نیازهای شخصی خود مراقبت بهتری داشته باشند، که منجر به رفاه کلی بهتر و انگیزه بیشتر در کار میشود.
10. کار معنی دار
طبق گفته McKinsey & Company، در طول 30 سال گذشته، کارکنان آمریکایی کار معنی دار را به عنوان مهم ترین جنبه یک شغل شناسایی کرده اند. حتی مهمتر از درآمد، امنیت شغلی و تعداد ساعات کار.
انسانها نیاز ذاتی دارند که به دنبال معنای زندگیشان باشند، حتی زندگی کاریشان. کمک به اعضای تیم برای دیدن هدف بزرگتر در کارشان، یافتن معنی در وظایف روزمره و دیدن تاثیر کاری که انجام می دهند، می تواند تاثیر مثبتی بر انگیزه داشته باشد. وقتی کارمندان کار خود را هدفمند و تاثیرگذار می بینند، به کار خود متعهد می شوند زیرا می خواهند تاثیر مثبت بگذارند.
برای بسیاری از افراد، کار به آنها کمک می کند تا نیازهای خود را برای دستیابی به اهداف و ایجاد تغییر در جهان برآورده کنند. داشتن شغلی که در آن کاری که فرد انجام می دهد هدفمند است و معنای عمیق تری فراتر از وظایف روزانه دارد، انگیزه را بهبود می بخشد.
رهبران کارآمد عملکرد را با تاثیر می سنجند. آنها از تأثیر به عنوان معیاری برای موفقیت استفاده می کنند و به کارکنان کمک می کنند تا ارتباط بین فعالیت های روزانه خود و مأموریت و چشم انداز سازمان را ببینند.
طبق تحقیقات مجموعه استعدادهای Deloitte 2020، انجام کار معنادار یکی از 3 محرک انگیزشی برتر است.
11. ارتباط با همکاران
کارمندان بخش بزرگی از روز خود را با همسالان و همکاران خود در دفتر می گذرانند. آنها 2/3 از هر روز را حداقل پنج روز در هفته در دفتر می گذرانند. نحوه رفتار همکاران با آنها بر روحیه و نگرش آنها بسیار تأثیر می گذارد. اگر کارمندی احساس کند توسط همکارانش مورد تمسخر یا طردشدگی قرار گرفته است، به آرامی انگیزه خود را برای مشارکت از دست می دهد.
اطمینان حاصل کنید که کارکنان شما در حال ایجاد و به دست آوردن یک محیط کاری مثبت هستند. در صورت امکان، پروژه های گروهی و کار گروهی را تعیین کنید. این بدون شک به ایجاد پیوند تیمی بین کارمندان کمک می کند. اطمینان حاصل کنید که رقابت ناسالم بین کارکنان وجود ندارد.
برای تحریک توسعه روابط کاری مثبت، توصیه می شود روی فعالیت های تیم سازی تمرکز کنید که به کارمندان امکان می دهد یکدیگر را بهتر بشناسند:
- جلسات طوفان فکری در داخل یا خارج از دفتر که به هر کسی اجازه می دهد آزادانه، آشکار و صادقانه صحبت کند
- ناهار یا شام تیمی و رویدادهای اجتماعی مانند مهمانی های عید
- بولینگ، قایقهای دریایی رودخانه، تئاترهای کمدی، فعالیتهای چالش برانگیز فیزیکی یا سایر فعالیتهایی که تیم میتواند با هم در آن شرکت کند
12. حقوق و دستمزد
دریافت حقوق منظم به ویژه در مورد شاغلین دائمی، یک نیاز اساسی تلقی می شود که انتظار می رود کارفرماها به آن دقت کنند. با این حال، حقوق به خودی خود رضایت بخش کوتاه مدت است. در بلندمدت، حقوق عاملی نیست که عملکرد را افزایش دهد و وعده افزایش مکرر دستمزد تنها تأثیر موقتی دارد.
با این حال، اگر حقوق کمتر از حد انتظار یک کارمند باشد، می تواند باعث نارضایتی و عدم تعهد شود. در حالی که دریافت حقوق «عادلانه» ممکن است انگیزش کارمندان برای عملکرد بهتر را نداشته باشد، خطر احساس رنجش یا ناامیدی آنها از شغل را کاهش می دهد.
انگیزش کارکنان پویا است – در طول زمان تغییر می کند.
نقش مدیر در انگیزش کارکنان
با انگیزه بودن، علاقهمندی و اشتیاق افراد به میزان انگیزه، شور و هیجان مدیر بستگی دارد. کارکنان با انگیزهتر و بهتر خواهند شد اگر:
- خود مدیر فردی با انگیزه باشد
- نسبت به افراد خود توجه داشته باشد و آنها را برای اصلاح کارهایشان یاری دهد.
- در تمام شرایط و موقعیتها رفتاری یکنواخت داشته باشد. یعنی با تمام توان همواره برای دستیابی به اهداف بکوشد، همیشه پیش از هر حرکتی و اقدامی اندکی تأمل به خرج داده کمی بیندیشد و سنجیده و حساب شده سخن بگوید و همیشه آرامش و بردباری خود را حفظ کند.
- با وجود مشکلات هرگز از تشویق دیگران منصرف نشود.
کلام آخر در رابطه با انگیزش کارکنان
بدون شک انگیزه عامل بسیار مهمی در زندگی انسان است. بنابراین، کارکنان با انگیزه، عمل بیشتری می کنند، مشتاق به عهده گرفتن مسئولیت های اضافی بوده، مبتکر و مشتاق هستند. بنابراین ایجاد انگیزش در سازمان یکی از وظایف مهم مدیران است که باید به آن اهمیت بدهند.
برای دریافت مشاوره در رابطه با مدیریت انگیزش به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید.
و یا برای کسب اطلاعات بیشتر با ما در ارتباط باشید.
برگرفته از: businessleadershiptoday و recognizeapp و morganmckinley و هیات تحریره مدیرنو