رفتار سازمانی (Organizational Behavior یا OB) مطالعهی علمی رفتارهای افراد و گروهها درون سازمانهاست. مدیریت رفتار سازمانی بررسی میکند که افراد چگونه در محیطهای کاری رفتار میکنند، چه عواملی بر رفتارشان تأثیر میگذارد، و چگونه میتوان این رفتارها را در جهت بهبود عملکرد فردی، گروهی و سازمانی مدیریت کرد.
رفتار سازمانی چیست؟
رفتار سازمانی دانشی میانرشتهای است که از علوم مختلفی مانند روانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی، مدیریت و اقتصاد بهره میگیرد تا:
- رفتارهای کارکنان را تحلیل کند؛
- روابط بین کارکنان، مدیران و گروهها را بررسی نماید؛
- ساختار، فرهنگ، رهبری و انگیزش را در سازمانها تبیین کند.
انواع سطوح رفتار سازمانی چیست؟
سطوح رفتار سازمانی به سه سطح فردی و گروهی و سازمانی تقسیم می شود:
- فردی: ویژگیهای شخصیتی، ادراک، انگیزش، رضایت شغلی؛
- گروهی: پویایی گروه، ارتباطات، رهبری، تعارض و همکاری؛
- سازمانی: فرهنگ سازمانی، ساختار، تغییرات سازمانی، سیاستها و فرآیندها.
مدیریت رفتار سازمانی چیست؟
تعریف مدیریت رفتار سازمانی
مدیریت رفتار سازمانی به معنای استفاده از اصول و یافتههای این حوزه برای بهبود تعاملات انسانی، افزایش بهرهوری، کاهش تعارض و ارتقای اثربخشی سازمان است. به عبارتی، مدیران با درک رفتار افراد در سازمان میتوانند تصمیماتی آگاهانهتر در زمینهی استخدام، انگیزش، آموزش، ارزیابی عملکرد و رهبری اتخاذ کنند.
چرا مدیریت رفتار سازمانی مهم است؟
رفتار سازمانی مهم است چون به ما کمک میکند تا عملکرد، ارتباطات، انگیزش و رضایت کارکنان در محیط کار را بهتر درک کنیم و بهبود دهیم. در واقع، مطالعهی نحوهی رفتارهای افراد و گروهها در سازمانها است و هدف آن افزایش کارایی و بهرهوری سازمانی از طریق شناخت بهتر انسانها و فرایندهای داخلی است.
اهمیت مدیریت رفتار سازمانی از چند جنبه مشخص میشود:
- افزایش بهرهوری: با شناخت عوامل تأثیرگذار بر عملکرد کارکنان (مانند انگیزش، رهبری، فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی)، میتوان روشهایی برای بهبود کارایی طراحی کرد.
- بهبود ارتباطات: درک نحوهی ارتباطات رسمی و غیررسمی در سازمان کمک میکند تا از بروز سوءتفاهمها و تعارضها جلوگیری شود.
- رهبری مؤثرتر: مدیران با درک بهتر رفتارهای کارکنان، میتوانند سبک رهبری خود را با شرایط مختلف تطبیق دهند و تصمیمگیری بهتری داشته باشند.
- مدیریت تغییر: در دورههایی که سازمانها با تغییرات مواجهاند، مدیریت رفتار سازمانی کمک میکند تا مقاومت کارکنان کاهش یافته و سازگاری افزایش یابد.
- افزایش رضایت شغلی و کاهش ترک خدمت: شناخت نیازها و انتظارات کارکنان، به سازمان کمک میکند محیطی فراهم کند که افراد در آن احساس تعلق و رضایت بیشتری داشته باشند.
- تقویت کار تیمی: مدیریت رفتار سازمانی به بهبود کار گروهی و حل تعارضات درون تیمها کمک میکند.
چرا باید رفتار سازمانی را یاد بگیریم؟
یادگیری رفتار سازمانی برای هر فردی که در یک محیط کاری فعالیت میکند، ضروری است. این دانش به ما کمک میکند تا بهتر بتوانیم رفتارهای خود و دیگران را در سازمان درک کرده و بهصورت مؤثرتری تعامل داشته باشیم. وقتی بدانیم که افراد با انگیزهها، ارزشها و سبکهای ارتباطی متفاوتی وارد محیط کار میشوند، میتوانیم با درک بهتر این تفاوتها، تعارضها را کاهش دهیم و همکاری را افزایش دهیم.
از سوی دیگر، یادگیری رفتار سازمانی ابزارهایی را در اختیار ما قرار میدهد تا عملکرد خود و دیگران را بهبود دهیم. با یادگیری این مفاهیم، میتوانیم در تصمیمگیریها منطقیتر عمل کنیم، مهارتهای رهبری و تیمسازی خود را تقویت کنیم و در نهایت به محیط کاری سالمتر و بهرهورتر کمک کنیم. همچنین رفتارسازمانی به ما کمک میکند تا رضایت شغلی و تعهدسازمانی را در خود و دیگران افزایش دهیم، که این موضوع تأثیر مستقیم بر موفقیت فردی و سازمانی دارد.
خاستگاه های رفتار سازمانی
مطالعه در این حوزه ریشه در اواخر دهه 1920 دارد، زمانی که شرکت وسترن الکتریک مجموعهای از مطالعات معروف را در مورد رفتارهای کارگران در کارخانه هاثورن ورکز خود در سیسرو، راهاندازی کرد.
محققان در آنجا تصمیم گرفتند تا تعیین کنند که اگر محیط آنها با روشنایی بهتر و سایر پیشرفتهای طراحی ارتقا یابد، میتوان بهرهوری کارگران را افزایش داد یا خیر. در کمال تعجب، محققان دریافتند که محیط کمتر از عوامل اجتماعی اهمیت دارد. برای مثال، مهمتر این بود که مردم با همکاران خود کنار بیایند و احساس کنند که رئیسهایشان از آنها قدردانی میکنند.
این یافتههای اولیه الهامبخش مجموعهای از مطالعات گسترده بین سالهای 1924 و 1933 بود. عواملی که در این تحقیقات بررسی شدند شامل: بهره وری وقفه های کاری، انزوا، روشنایی، و بسیاری از عوامل دیگر بودند.
اثر هاثورن، نحوه تغییر رفتار آزمودنیها، هنگامی که میدانند مشاهده میشوند را توصیف میکند، شناختهشدهترین مطالعه درباره رفتارسازمانی است. به محققان آموزش داده شد که بررسی کنند که آیا اثر هاثورن ممکن است یافته های آنها را در مورد رفتارسازمانی انسان را تغییر دهد یا خیر.
این حوزه تا دهه 1970 به طور کامل توسط انجمن روانشناسی آمریکا به عنوان یک رشته مطالعات آکادمیک به رسمیت شناخته نشد. با این حال، تحقیقات هاثورن برای اعتبار بخشیدن به آن به عنوان یک رشته تحصیلی مشروع، اعتبار دارد و اساس حرفه منابع انسانی (HR) است که ما اکنون آن را می شناسیم.
پیشنهاد مطالعه: ساده ترین روش های مدیریت تضاد و اختلاف نظر بین فردی و سازمانی
سیر تحول رفتار سازمانی
عاملین مطالعه هاثورن چند تصور رادیکال داشتند. آنها فکر می کردند که می توانند از تکنیک های مشاهده علمی برای افزایش میزان و کیفیت کار یک کارمند استفاده کنند و به کارگران به عنوان منابع قابل تعویض نگاه نمی کردند. آنها فکر می کردند که کارگران از نظر روانشناسی و تناسب بالقوه در یک شرکت منحصر به فرد هستند.
در طول سال های بعد، مفهوم رفتارسازمانی گسترش یافت. با شروع جنگ جهانی دوم، محققان شروع به تمرکز بر علم لجستیک و مدیریت کردند. مطالعات مدرسه کارنگی در دهههای 1950 و 1960 این رویکردهای عقلگرایانه را در تصمیمگیری مستحکم کرد.
امروزه، چنین مطالعاتی، به نظریه های مدرن ساختار کسب و کار و تصمیم گیری تبدیل شده اند. مرزهای جدید رفتارسازمانی مؤلفه های فرهنگی سازمان ها هستند، مانند اینکه چگونه نژاد، طبقه و نقش های جنسیتی بر ساخت و بهره وری گروه تأثیر می گذارد. این مطالعات چگونگی تعیین هویت و پیشینه را در تصمیم گیری در نظر می گیرند.
رفتارسازمانی با سایر اشکال تحلیل رفتارهای روانشناختی تفاوتی ندارد. و به سادگی بر نحوه عملکرد و کار افراد با یکدیگر در یک محیط تجاری تأکید می کند.
اهداف رفتار سازمانی چیست؟
اهداف رفتار سازمانی شامل مجموعهای از مقاصد است که برای درک، پیشبینی و بهبود رفتارهای افراد و گروهها در سازمانها دنبال میشود. این اهداف را میتوان در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی دستهبندی کرد. در ادامه مهمترین اهداف رفتار سازمانی آورده شده است:
۱. درک رفتارهای افراد در سازمان
- شناسایی نیازها، انگیزهها، نگرشها و ادراکات کارکنان
- فهم تأثیر شخصیت، ادراک و یادگیری در رفتارهای شغلی
۲. پیشبینی رفتارهای کارکنان
- پیشبینی واکنش افراد در موقعیتهای مختلف (مانند تغییرات سازمانی، تصمیمات مدیریتی و…)
- پیشبینی عملکرد، تعهد و رضایت شغلی
۳. کنترل و مدیریت رفتار سازمانی
- طراحی سیاستها و ساختارهایی برای تأثیرگذاری مثبت بر رفتارها
- استفاده از سبکهای رهبری و مدیریت مناسب برای هدایت افراد
۴. افزایش اثربخشی و بهرهوری سازمان
- ارتقاء کارایی کارکنان و گروهها
- بهبود ارتباطات، انگیزش و عملکرد شغلی
۵. ارتقاء رضایت شغلی و رفاه کارکنان
- کاهش استرس، فرسودگی شغلی و تعارضات
- ایجاد محیط کاری سالم، ایمن و حمایتگر
۶. توسعه مهارتهای رهبری و تیمی
- بهبود تعاملات گروهی و هماهنگی تیمها
- ارتقاء توانایی مدیران برای مدیریت تعارض و تصمیمگیری
مدیریت رفتار سازمانی چه کاربردی در سازمان دارد؟
مدیریت رفتار سازمانی بهصورت کاربردی در سازمان میتواند تأثیر چشمگیری در بهبود عملکرد فردی و تیمی داشته باشد. در ادامه چند کاربرد مهم و ملموس مدیریت رفتار سازمانی در سازمان آورده شده است:
1. مدیریت تعارض و افزایش همکاری تیمی
کاربرد: با آموزش اصول ارتباط مؤثر و درک تفاوتهای شخصیتی، تعارضها را بهجای درگیری به فرصت تبدیل میکنید.
مثال: اگر دو همکار دیدگاه متفاوتی در مورد یک پروژه دارند، با مهارتهای رفتاری (مثل گوش دادن فعال یا همدلی) میتوان فضای گفتگو و نه رقابت را ایجاد کرد.
2. انگیزش کارکنان
کاربرد: شناخت نیازهای مختلف کارکنان (بر اساس نظریههایی مثل مازلو یا هرتزبرگ) به مدیران کمک میکند تا عوامل مؤثر بر انگیزش هر فرد را بشناسند.
مثال: برای یک کارمند، پاداش مالی انگیزهدهنده است، اما برای دیگری، امکان یادگیری و رشد شغلی مهمتر است.
3. بهبود سبک رهبری
کاربرد: با شناخت سبکهای رهبری (مشارکتی، دستوری، تحولی و…) میتوان سبک مناسب با تیم را انتخاب کرد.
مثال: در شرایط بحرانی ممکن است رهبری دستوری مفید باشد، اما برای تیمهای خلاق، سبک مشارکتی بهتر جواب میدهد.
4. ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت
کاربرد: به شما کمک میکند تا فرهنگهایی مثل احترام، نوآوری یا مسئولیتپذیری را در سازمان نهادینه کنید.
مثال: وقتی مدیران خودشان بهموقع سر کار حاضر میشوند، الگویی برای فرهنگ وقتشناسی ایجاد میشود.
5. مدیریت تغییر
کاربرد: هنگام اجرای تغییرات (مثلاً سیستم جدید یا ساختار سازمانی جدید)، درک واکنشهای کارکنان به تغییر به مدیران کمک میکند بهتر عمل کنند.
مثال: برخی کارکنان از تغییر میترسند؛ با حمایت عاطفی و آموزش کافی، مقاومت آنها کاهش مییابد.
6. ارزیابی و بهبود عملکرد
کاربرد: ارزیابی منصفانه و شفاف عملکرد بر اساس معیارهای رفتاری باعث افزایش عدالت و انگیزه در محیط کار میشود.
مثال: نهفقط خروجی نهایی، بلکه میزان همکاری، خلاقیت و مسئولیتپذیری افراد هم بررسی شود.
چند نمونه از کاربرد رفتار سازمانی در مدیریت منابع انسانی و رهبری
در ادامه، دو مثال واقعی از کاربرد رفتار سازمانی را در دو حوزهی مهم مدیریتی ارائه میدهم:
۱. مثال در مدیریت منابع انسانی (HRM):
موضوع: افزایش رضایت شغلی از طریق طراحی شغل
وضعیت: در یک شرکت تولیدی، نرخ ترک شغل (استعفا) کارکنان خط تولید بالا بود. بررسیها نشان داد که کارکنان احساس بیمعنایی در کار دارند و انگیزهی کافی ندارند.
کاربرد رفتار سازمانی: مدیر منابع انسانی از نظریههای انگیزشی در رفتارسازمانی مانند نظریه ویژگیهای شغلی (Job Characteristics Model) استفاده کرد. او با بازطراحی شغل، کارها را متنوعتر، معنادارتر و با فرصت بازخورد بیشتر کرد.
نتیجه: رضایت شغلی کارکنان افزایش یافت، نرخ ترک شغل کاهش پیدا کرد و بهرهوری بالا رفت.
۲. مثال در رهبری سازمانی:
موضوع: مدیریت تعارض و بهبود همکاری تیمی
وضعیت: در یک شرکت فناوری، بین تیم توسعه نرمافزار و تیم فروش دائماً تعارض وجود داشت، چون هر تیم اهداف و انتظارات متفاوتی داشت.
کاربرد رفتار سازمانی: مدیر با کمک نظریههای رفتارسازمانی مانند سبکهای مدیریت تعارض و رهبری تحولی (Transformational Leadership) جلسات مشترک و کارگاههای همدلی برگزار کرد. او به رهبران تیمها آموزش داد که چگونه از گوش دادن فعال و سبکهای حل تعارض بهره ببرند.
نتیجه: تفاهم بین تیمها افزایش یافت، روحیه بهبود پیدا کرد و زمان تحویل پروژهها بهتر مدیریت شد.
چالش های رفتار سازمانی چیست؟
چالش های رفتار سازمانی به مسائلی اشاره دارند که در مدیریت افراد و تعاملات آنها در محیط کار ایجاد میشود و میتواند عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار دهد. در ادامه فهرستی از مهم ترین چالش های رفتار سازمانی آورده شده است:
1. مقاومت در برابر تغییر
افراد اغلب به دلایل روانی، فرهنگی یا ترس از ناشناختهها در برابر تغییرات سازمانی (مانند ساختار جدید، فناوری، سیاستها) مقاومت میکنند.
مثال: اجرای ERP جدید با مخالفت کارکنان قدیمی مواجه میشود.
2. تعارض بین کارکنان یا واحدها
تضاد منافع، تفاوت در شخصیتها، اهداف یا روشهای کاری میتواند باعث تعارض شود.
مثال: بخش تولید به دنبال افزایش سرعت است، در حالی که کنترل کیفیت خواستار دقت بیشتر است.
3. انگیزش ناکافی کارکنان
نبود انگیزه در کارکنان باعث کاهش بهرهوری، خستگی ذهنی و ترک سازمان میشود.
مثال: پرداختهای یکنواخت بدون پاداش عملکرد باعث بیتفاوتی کارکنان میشود.
4. فرسودگی شغلی (Burnout)
فشار کاری بالا، زمانهای طولانی کار، و کمبود حمایت روانی منجر به فرسودگی و کاهش اشتیاق میشود.
مثال: کارکنان خط تولید با شیفتهای متوالی دچار خستگی شدید میشوند.
5. فرهنگ سازمانی ضعیف یا مسموم
فرهنگ سازمانی ناسالم میتواند باعث بیاعتمادی، شایعهسازی، و رفتارهای غیرحرفهای شود.
مثال: کارکنان از بیان نظرات یا انتقاد سازنده ترس دارند.
6. رهبری ناکارآمد
سبکهای نامناسب مدیریتی مانند کنترلگری شدید یا بیتوجهی میتوانند عملکرد تیمها را کاهش دهند.
مثال: مدیر کارخانه به جای تفویض اختیار، تمام تصمیمها را خودش میگیرد.
7. تفاوتهای نسلی یا فرهنگی
در سازمانهایی با نیروی کار متنوع، تفاوت در ارزشها و سبک ارتباط میتواند چالشزا شود.
مثال: کارکنان جوان ترجیح میدهند به صورت دیجیتال ارتباط بگیرند، در حالی که کارکنان قدیمی تلفن یا گفتگو حضوری را ترجیح میدهند.
8. عدم ارتباط مؤثر
سوء تفاهم، نارسایی در انتقال اطلاعات یا بازخورد نادرست منجر به اشتباهات و بیاعتمادی میشود.
مثال: اطلاعات تغییر برنامه تولید به همه اعضا منتقل نشده و باعث اختلال در عملکرد میشود.
چگونه رفتار سازمانی داشته باشیم؟
برای اینکه بدانیم چگونه رفتار سازمانی داشته باشیم، باید بهطور آگاهانه روی شیوهی تعامل، کار کردن و واکنش نشان دادن خود در محیط کار تمرکز کنیم. این رفتارها نتیجهی ترکیبی از مهارتهای فردی، اجتماعی و حرفهای هستند که به بهبود عملکرد فردی و هماهنگی سازمانی کمک میکنند. در ادامه چند راهکار کلیدی برای داشتن رفتار سازمانی مناسب آورده شده است:
- احترام به دیگران و همکاری تیمی: به نظرات، زمان و مسئولیتهای دیگران احترام بگذارید. در کار تیمی مشارکت فعال داشته باشید و در حل تعارضها بهجای تقابل، دنبال تفاهم باشید.
- برقراری ارتباط مؤثر: واضح، محترمانه و صادقانه صحبت کنید. مهارت گوش دادن فعال را تمرین کنید و بازخورد سازنده بدهید.
- مسئولیتپذیری و تعهد کاری: کارهایتان را بهموقع و با کیفیت انجام دهید. در برابر اشتباهات خود مسئولیت بپذیرید و برای اصلاح آنها تلاش کنید.
- یادگیری و رشد مستمر: پذیرای انتقاد سازنده باشید و بهدنبال توسعهی مهارتهای حرفهای خود باشید. انعطافپذیر باشید و با تغییرات سازمانی همراه شوید.
- پایبندی به ارزشهای سازمان: با فرهنگ، قوانین و اهداف سازمان همراستا باشید. صداقت، عدالت و انصاف را در تصمیمگیریها رعایت کنید.
نکات مهم مدیریت رفتار سازمانی
1. مقابله با مقاومت در برابر تغییر
راهکارها:
- اطلاعرسانی شفاف درباره دلایل تغییر و منافع آن.
- مشارکت دادن کارکنان در فرآیند تغییر.
- ارائه آموزشهای لازم برای توانمندسازی.
- استفاده از افراد تأثیرگذار برای حمایت از تغییر.
2. مدیریت تعارض بین کارکنان یا واحدها
راهکارها:
- برگزاری جلسات مشترک برای درک متقابل.
- آموزش مهارتهای ارتباطی و حل تعارض.
- تعریف اهداف مشترک بین واحدها.
- استفاده از میانجی بیطرف در تعارضهای شدید.
3. افزایش انگیزش کارکنان
راهکارها:
ایجاد سیستمهای تشویقی بر اساس عملکرد.
ارائه فرصتهای ارتقاء و یادگیری.
بازخورد منظم و سازنده از طرف مدیران.
توجه به نیازهای فردی و علایق کارکنان.
4. جلوگیری از فرسودگی شغلی
راهکارها:
تعادل بین کار و زندگی (Work-Life Balance).
برنامههای حمایتی روانی و مشاوره.
بازطراحی شغل برای افزایش تنوع و کنترل فردی.
کاهش حجم کار غیرضروری و شیفتهای فرسایشی.
5. تقویت فرهنگ سازمانی مثبت
راهکارها:
ترویج ارزشهایی مانند احترام، شفافیت و مسئولیتپذیری.
الگوسازی توسط مدیران (مدیران باید خودشان الگو باشند).
جشن گرفتن موفقیتها و قدردانی از تلاشها.
برخورد مؤثر با رفتارهای منفی یا سمی.
6. ارتقاء رهبری سازمانی
راهکارها:
آموزش مهارتهای رهبری برای مدیران (مانند گوش دادن فعال و تفویض اختیار).
ارزیابی سبک رهبری و دریافت بازخورد از کارکنان.
ترویج رهبری تحولگرا (تشویق به نوآوری، انگیزش، رشد فردی).
فراهمکردن فرصتهای مربیگری و منتورینگ.
7. مدیریت تفاوتهای نسلی یا فرهنگی
راهکارها:
آموزش تنوع و شمول (Diversity & Inclusion).
احترام به سبکهای ارتباطی و ارزشهای متفاوت.
ایجاد تیمهای چندنسلی و بینفرهنگی برای افزایش درک متقابل.
استفاده از فناوری برای پوشش شکاف نسلی.
8. بهبود ارتباطات سازمانی
راهکارها:
طراحی کانالهای ارتباطی روشن و قابلدسترس.
بازخورد دوطرفه (نه فقط از بالا به پایین).
جلسات کوتاه روزانه (Daily Stand-ups) برای همراستایی تیمی.
استفاده از ابزارهای دیجیتال (مثل چت داخلی یا داشبورد اطلاعاتی).
چند نمونه رفتار سازمانی
1. نمونه کاربردی از رفتار سازمانی در شرکت صنعتی
در یک کارخانه تولید قطعات خودرو، کارکنان بخش مونتاژ بهطور مداوم تأخیر داشتند و میزان خطا در تولید افزایش یافته بود. مدیر منابع انسانی با استفاده از اصول رفتارسازمانی، وضعیت را بررسی کرد و دریافت که کارکنان احساس خستگی، بیانگیزگی و نادیدهگرفته شدن دارند.
او با اجرای یک برنامه رفتار سازمانی شامل نظام پاداشدهی مبتنی بر عملکرد، جلسات منظم بازخورد، و مشارکت کارکنان در تصمیمگیریهای مربوط به خط تولید، توانست انگیزه و احساس تعلق کارکنان را افزایش دهد. پس از سه ماه، دقت در کار بالا رفت، غیبتها کاهش یافت و بهرهوری کلی خط مونتاژ بهطور چشمگیری بهتر شد.
رفتارسازمانی در حوزه تولید به بررسی چگونگی رفتارهای کارکنان، تیمها و ساختارهای مدیریتی در فرآیند تولید میپردازد. در ادامه چند نمونه ملموس از رفتار سازمانی در حوزه تولید آورده شده است:
2. نمونه کاربردی از رفتار سازمانی در خط تولید شرکت
مثال: اپراتورهای دستگاههای مختلف در یک کارخانه مونتاژ خودرو برای هماهنگی بهتر با هم ارتباط شفاهی و علائم دست ایجاد کردهاند. این کار باعث کاهش خطا در تحویل قطعات به ایستگاه بعدی شده است.
3. نمونه کاربردی از رفتار سازمانی در شیفتهای کاری
مثال: در کارخانه تولید نوشیدنی، کارکنان شیفت شب جلسات کوتاه روزانه برگزار میکنند تا مشکلات فنی شب قبل را مرور و تجربهها را به اشتراک بگذارند. این رفتارهای تیمی بهرهوری را افزایش داده و حس همدلی ایجاد کرده است.
4. نمونه کاربردی از رفتار سازمانی در فرهنگ ایمنی
مثال: در یک واحد تولید فولاد، کارگران به صورت داوطلبانه تخلفات ایمنی را گزارش میدهند، زیرا مدیریت فرهنگ سازمانی “ایمنی اول” را ترویج داده و افراد گزارشدهنده را تشویق میکند، نه تنبیه.
5. نمونه کاربردی از رفتار سازمانی در انگیزش کارکنان
مثال: مدیر تولید با ارائه سیستم پاداش برای افراد یا تیمهایی که در کاهش ضایعات نقش مؤثری دارند، انگیزه را بالا برده و رفتارهای کارکنان را به سمت بهبود عملکرد سوق داده است.
6. نمونه کاربردی از رفتار سازمانی در مدیریت تعارض
مثال: دو بخش در کارخانه (کنترل کیفیت و تولید) بر سر سرعت تولید اختلاف دارند. مدیر میانی با برگزاری جلسه مشترک و تعریف شاخصهای مشترک، تعارض را حل و همکاری بین دو واحد را بهبود میدهد.
نتیجه گیری
یادگیری رفتار سازمانی چه چالش هایی را حل می کند؟
بهطور خلاصه، داشتن رفتار سازمانی یعنی اینکه آگاهانه عمل کنیم تا هم خودمان در محیط کار موفق باشیم، و هم فضای کاری سالم و سازندهای برای دیگران فراهم کنیم.
یادگیری رفتار سازمانی می تواند توسط مدیران و مشاوران برای بهبود عملکرد یک سازمان و رسیدگی به برخی مسائل کلیدی که معمولاً ایجاد می شود مورد استفاده قرار گیرد. اینها ممکن است شامل فقدان جهت یا چشم انداز استراتژیک برای یک شرکت، مشکل در جذب کارکنان با آن دیدگاه، آرامش بخشیدن به تعارضات محل کار یا ایجاد یک محیط کاری سازگارتر، مشکلات مربوط به آموزش کارکنان، ارتباطات یا بازخورد ضعیف و غیره باشد.
اگر در سازمانتان نیاز به یادگیری رفتار سازمانی برای کارکنان دارید با کارشناسان ما به صورت رایگان در تماس باشید .
منابع: investopedia ، هیئت تحریریه مدیرنو