تحلیل کسب و کار چیست؟
تجزیه و تحلیل کسب و کار یک رویکرد منضبط برای شناسایی نیازهای کسب و کار و تعیین راه حل برای مشکلات است.
تجزیه و تحلیل کسبوکار، ترکیبی از دانش، تکنیک های به کار گرفته شده برای شناسایی نیازهای کسب و کار، سپس ارائه پیشنهادها و راهحلهای مناسب برای تغییرات مطلوب است. این شامل درک چگونگی عملکرد یک سازمان، اهداف آن و چگونگی دستیابی به آن اهداف به طور کارآمد است. این امر به یک صنعت خاص محدود نمی شود.
کارشناس تحلیل کسب و کار کیست؟
کارشناس تحلیل کسب و کار فردیست که با جمعآوری، بررسیل دادهها و فرآیندهای سازمانی، به شناسایی نیازهای کسبوکار و ارائه راهکارهای بهینه برای بهبود عملکرد و تحقق اهداف سازمان کمک میکند. این نقش شامل پل زدن بین تیمهای فنی و غیرتکنیکی، مستندسازی الزامات، طراحی راهحلها، و نظارت بر اجرای تغییرات است.
کارشناس تحلیل کسب و کار با مهارت در آنالیز داده، ارتباطات، و درک فرآیندهای سازمانی، به تصمیمگیریهای استراتژیک و عملیاتی ارزش میافزاید.
کارشناس تحلیل کسب و کار نیازها و آسیبپذیریها را ارزیابی میکند. سپس بهترین راهحلها و تغییرات را در سازمان اجرا میکند. بسیاری از اطلاعات مورد استفاده برای نتیجهگیری از دادههای جمعآوریشده به روشهای مختلف، اغلب تحت عنوان دادههای بزرگ (Big Data) قرار میگیرند.
کارشناس تحلیل کسب و کار (BAs) ارتباط بین ذینفعان را تسهیل می کند و درک روشنی از الزامات کسب و کار ارائه می دهند. آنها از ابزارها و تکنیک های مختلفی برای تجزیه وتحلیل فرآیندهای کسب و کار، ارزیابی ریسک ها و پیشنهاد تغییرات یا بهبودها استفاده می کنند.
چرا تجزیه و تحلیل کسب و کار مهم است؟
- شناسایی فرصتهای رشد: تحلیل کسبوکار به شما کمک میکند تا روندهای جدید بازار را کشف کنید.
- بهبود فرآیندها: از طریق شناسایی گلوگاهها، ناکارآمدیها و نقاط ضعف در فرآیندهای عملیاتی.
- کاهش ریسکها: با تحلیل کسبوکار ، سازمانها میتوانند پیشبینیهای بهتری از آینده داشته باشند و ریسکهای احتمالی را کاهش دهند.
- افزایش بهرهوری: با شناسایی نقاط ضعف و بهبود فرآیندها، بهرهوری سازمان افزایش پیدا میکند.
پیشنهاد مطالعه :10 راز مهم برای رشد سریع کسب و کار
چالشهای تحلیل کسب و کار چیست؟
- کمبود دادههای کافی: نداشتن دادههای کافی میتواند دقت آنالیز را کاهش دهد.
- مقاومت در برابر تغییر: کارکنان ممکن است در برابر تغییرات پیشنهادی مقاومت کنند.
- هزینههای بالا: برخی ابزارهای آنالیز پیشرفته هزینهبر هستند.
- پیچیدگی ابزارها: استفاده از نرمافزارهای تحلیلی نیاز به آموزش دارد.
سطوح تجزیه و تحلیل کسب و کار
- سطح استراتژیک: برای تعیین اهداف بلندمدت کسبوکار
- سطح عملیاتی: برای بهبود فرایندهای روزمره
- سطح تکنولوژیک: برای انتخاب ابزارها و فناوریهای جدید
1. آنالیز استراتژیک (Strategic Analysis)
اهداف آنالیز استراتژیک
- تعیین جهتگیری کلی کسبوکار: مشخص کردن اهداف بلندمدت، مأموریت و چشمانداز سازمان.
- شناسایی فرصتها و تهدیدها: کشف روندهای کلان بازار و شناسایی عواملی که میتوانند بر موفقیت سازمان تأثیر بگذارند.
- تعیین مزیت رقابتی: تشخیص نقاط قوت کسبوکار که میتواند به تمایز آن از رقبا منجر شود.
- تصمیمگیری درباره ورود به بازارهای جدید: انتخاب بازارهای جدید برای توسعه کسبوکار.
خروجیهای آنالیز استراتژیک
- تدوین استراتژیهای کلان کسبوکار
- تعیین اهداف و چشمانداز بلندمدت
- شناسایی مزیتهای رقابتی پایدار
نمونه تحلیل استراتژیک کسب و کار
2. آنالیز تاکتیکی (Tactical Analysis)
اهداف آنالیز تاکتیکی
- تبدیل اهداف استراتژیک به برنامههای عملیاتی: برنامهریزی برای دستیابی به اهداف بلندمدت سازمان.
- شناسایی فرصتهای بهبود فرآیندها: کشف فرصتهای بهبود بهرهوری و کاهش هزینهها.
- مدیریت تغییرات سازمانی: مدیریت تغییرات ناشی از اجرای استراتژیهای کلان.
ابزارهای تحلیل تاکتیکی کسب و کار
- آنالیز زنجیره ارزش (Value Chain Analysis): شناسایی فعالیتهای کلیدی که ارزش بیشتری برای مشتریان ایجاد میکنند.
- آنالیز فرآیندهای کسبوکار (BPM): شناسایی و بهبود فرآیندهای داخلی سازمان.
- مدیریت ریسک: شناسایی و مدیریت ریسکهای ناشی از پیادهسازی استراتژیهای کلان.
خروجیهای آنالیز تاکتیکی
- برنامههای عملیاتی برای تیمهای فروش، تولید و منابع انسانی
- شناسایی بهبودهای مورد نیاز در فرآیندهای داخلی
- کاهش هزینهها و بهبود بهرهوری
نمونه تحلیل تاکتیکی کسب و کار
3. آنالیز عملیاتی (Operational Analysis)
اهداف آنالیز عملیاتی
- بهبود فرآیندهای روزانه: افزایش کارایی فرآیندهای داخلی سازمان.
- افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها: کاهش هزینههای عملیاتی و استفاده بهینه از منابع.
- مدیریت عملکرد کارکنان: ارزیابی و بهبود عملکرد کارکنان.
پیشنهاد مطالعه :سیستم جامع ارزیابی عملکرد کارکنان و کارمندان
ابزارهای تحلیل عملیاتی کسب و کار
- نمودارهای فرآیند (Flowcharts): برای شناسایی نقاط گلوگاهی و بهبود فرآیندها.
- نرمافزارهای تحلیل داده: ابزارهایی مانند Power BI و Excel برای آنالیز دادههای روزمره.
- شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI): ارزیابی عملکرد کارکنان و فرآیندها با استفاده از شاخصهای کلیدی.
خروجیهای آنالیز عملیاتی
- بهبود بهرهوری کارکنان و کاهش زمان اجرای فرآیندها
- بهبود کیفیت خدمات و محصولات
- کاهش هزینههای عملیاتی
نمونه تحلیل عملیاتی کسب و کار
نیاز به کمک دارید؟
اگر در زمینه تحلیل کسبوکار نیاز به کمک و راهنمایی تخصصی دارید، برای رزرو وقت مشاوره، فرم سریع زیر را تکمیل کنید.
مراحل تحلیل کسبوکار چیست؟
مرحله ۱: تعریف مسئله
- هدف از این تحلیل چیست؟
- چه کسی از نتایج آن سود میبرد؟
- چه محدودیتهایی در انجام آن وجود دارد؟
مرحله ۲: جمعآوری اطلاعات
- مصاحبهها و نظرسنجیها
- بررسی گزارشهای مالی و حسابداری
- تحلیل دادههای بازار و رقبا
مرحله ۳: آنالیز دادهها
- تحلیل SWOT: برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها
- تحلیل PESTEL: برای بررسی عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیستمحیطی و قانونی
- تحلیل رقابتی: برای شناسایی مزیتهای رقابتی و وضعیت رقبا
مرحله ۴: شناسایی گزینههای راهحل
مرحله ۵: انتخاب بهترین راهحل
مرحله ۶: پیادهسازی و ارزیابی نتایج
ابزارهای تحلیل کسب و کار
- Power BI: برای تجسم دادهها و تهیه داشبوردهای مدیریتی
- Tableau: یک ابزار قدرتمند برای تجزیه و تحلیل دادههای بصری
- Excel: نرمافزاری ساده و در دسترس برای تحلیلهای اولیه
- Google Analytics: برای آنالیز رفتار کاربران در وبسایت
- SPSS: برای تحلیلهای آماری پیشرفته
تحلیل محیط کسب و کار ایران
تحلیل محیط کسب و کار ایران نیازمند بررسی عوامل متعددی است که میتوان آنها را در قالب مدل PESTLE (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، قانونی و زیستمحیطی) ارائه داد. در ادامه، به بررسی هر یک از این ابعاد میپردازیم:
1. عوامل سیاسی (Political)
- ثبات سیاسی: ایران به دلیل تنشهای منطقهای، مسائل ژئوپلیتیک، و تحریمهای بینالمللی با چالشهایی در ثبات سیاسی مواجه است. این عوامل تأثیر مستقیمی بر سرمایهگذاری خارجی و تعاملات تجاری دارد.
- تحریمها: تحریمهای اقتصادی اعمالشده توسط کشورهای غربی بهویژه آمریکا، بسیاری از شرکتها را از ورود به بازار ایران بازداشته است.
- سیاستهای حمایتی: دولت سیاستهایی برای حمایت از تولید داخل و کاهش وابستگی به واردات اتخاذ کرده است که میتواند فرصتهایی برای کسبوکارهای محلی ایجاد کند.
2. عوامل اقتصادی (Economic)
- تورم و نرخ ارز: تورم دو رقمی و نوسانات نرخ ارز از مهمترین چالشهای اقتصادی هستند که برنامهریزی کسبوکارها را دشوار میکند.
- تحریمها و صادرات: محدودیت در صادرات نفت و محصولات مرتبط به دلیل تحریمها، جریان درآمدی دولت را کاهش داده و بر توسعه اقتصادی تأثیر منفی گذاشته است.
- بازار مصرفی بزرگ: ایران با جمعیتی بیش از ۸۵ میلیون نفر، یک بازار مصرفی جذاب دارد که بهویژه در حوزههای کالاهای مصرفی، فناوری و خدمات به چشم میخورد.
- اقتصاد غیررسمی: سهم بالای اقتصاد غیررسمی در ایران موجب کاهش شفافیت و افزایش پیچیدگی برای ورود کسبوکارهای جدید شده است.
3. عوامل اجتماعی (Social)
- نیروی کار جوان و تحصیلکرده: ایران دارای جمعیتی جوان و بخش بزرگی از نیروی کار تحصیلکرده است که میتواند پتانسیل بالایی برای صنایع دانشبنیان و استارتاپها فراهم کند.
- فرهنگ مصرف: افزایش دسترسی به اینترنت و شبکههای اجتماعی، تغییرات عمدهای در الگوی مصرف بهویژه در نسل جوان ایجاد کرده است.
- عدم توازن منطقهای: توزیع نابرابر زیرساختها و فرصتها در شهرهای مختلف میتواند چالشهایی برای توسعه کسبوکارهای ملی ایجاد کند.
4. عوامل فناوری (Technological)
- پیشرفت در فناوری اطلاعات: ایران در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات رشد سریعی داشته و استارتاپهای موفقی در حوزههایی نظیر فینتک، تجارت الکترونیک و آموزش آنلاین شکل گرفتهاند.
- محدودیتهای زیرساختی: علیرغم پیشرفتها، محدودیتهایی در زیرساختهای فناوری (مانند اینترنت بینالمللی) به دلیل سیاستهای محدودکننده وجود دارد.
- پتانسیل توسعه هوش مصنوعی و فناوریهای نوین: با توجه به نیروی کار تحصیلکرده، ایران در برخی حوزههای پیشرفته مانند هوش مصنوعی و بلاکچین ظرفیت بالایی دارد.
5. عوامل قانونی (Legal)
قوانین متغیر: تغییرات مداوم در قوانین و مقررات بهویژه در حوزه مالیات، گمرک و صادرات باعث بیثباتی برای کسبوکارها میشود.
حقوق مالکیت فکری: حفاظت از مالکیت فکری در ایران چالشبرانگیز است که میتواند بازدارندهای برای سرمایهگذاری خارجی در حوزههای فناوری و تولید باشد.
قوانین کسبوکار: در برخی صنایع، مجوزها و فرآیندهای اداری طولانیمدت و پیچیده میتوانند مانع ورود کسبوکارها شوند.
6. عوامل زیستمحیطی (Environmental)
- بحران منابع آبی: ایران با بحران کمبود آب و مدیریت ناپایدار منابع طبیعی مواجه است که بر صنایعی نظیر کشاورزی و صنایع وابسته تأثیر میگذارد.
- آلودگی هوا: در شهرهای بزرگ، مشکلات زیستمحیطی نظیر آلودگی هوا، بر کیفیت زندگی و بهرهوری نیروی کار تأثیر منفی دارد.
- فرصتهای انرژی تجدیدپذیر: با توجه به موقعیت جغرافیایی، ایران ظرفیت بالایی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی دارد.

در ادامه این مقاله به تشریح انواع تجزیه و تحلیل کسب و کار و آنالیز نرم افزار ها و نمونه های محیط کسب و کار خواهیم پرداخت. دنیای دیجیتال امروزی که مبتنی بر داده است، گزینهها و منابع جدید بیشماری را برای مصرف کنندگان و مشاغل به طور یکسان ارائه میدهد. فراوانی و تعدد گزینهها اغلب باعث فلج تصمیمگیری میشود، زیرا مردم در مواجهه با انتخابهای بیشتر غرق در عدم اقدام میشوند. در حالی که چنین شرایطی برای یک شهروند عادی آزاردهنده و ناخوشایند است، اما برای بخش تجاری فاجعه بار است، به ویژه در مواردی که بخش تجاری در تلاش برای تنظیم یک طرح تجاری موفق است.
تحلیلگران کسب و کار امروزه عنصر ضروری برای بقا و موفقیت یک سازمان هستند.
کارشناس های تجزیه و تحلیل کسب و کار با استفاده از تکنیکهای مختلف تجزیه و تحلیل ساختار یافته کسبوکار، به شرکتها کمک میکنند تا نیازها را شناسایی کرده، نقصها را ریشهیابی کنند و سیل دادهها و گزینهها را برای یافتن راهحل عملی مناسب بررسی کنند.
در ادامه این مقاله برخی از تکنیک های برتر تجزیه و تحلیل کسب و کار و نحوه استفاده موفقیت آمیز از آنها برای موفقیت یک سازمان را بررسی خواهیم کرد. مواردی که در ادامه مطرح شدند، متداولترین روشهایی هستند که استفاده میشوند.
ده تکنیک برتر تجزیه و تحلیل کسب و کار
- مدل سازی فرآیند کسب و کار (BPM)
- طوفان فکری
- گربه
- مسکو (باید یا باید، می توانست یا باید)
- تجزیه وتحلیل MOST (ماموریت، اهداف، استراتژی ها و تاکتیک ها).
- تجزیه وتحلیل PESTLE
- تجزیه وتحلیل SWOT
- شش کلاه تفکر
- 5 چرا
- تجزیه وتحلیل نیازهای غیر عملکردی
شرح تکنیک های تحلیل کسب و کار
تکنیک های تجزیه و تحلیل کسب و کار فرآیندهایی هستند که برای ایجاد و اجرای برنامههای لازم برای شناسایی نیازهای یک شرکت و ارائه بهترین نتایج استفاده میشوند. چیزی به نام تکنیک یا نسخه واحد برای همه وجود ندارد زیرا هر کسب و کار یا سازمانی متفاوت است. در ادامه ده تکنیک برتر تجزیه و تحلیل کسب و کار آورده شده است. تحلیلگران کسب و کار که میخواهند مدیر پروژه شوند باید با اکثر آنها، آشنا باشند.
1. مدلسازی فرآیند کسبوکار (BPM)
BPM اغلب در طول مرحله تجزیه و تحلیل کسبوکار برای درک شکافهای بین فرآیندهای کسب و کار فعلی و هر فرآیند آتی که کسبوکار به دنبال آن است، استفاده میشود. این تکنیک شامل چهار گام است:
- برنامه ریزی استراتژیک
- آنالیز مدل کسب و کار
- تعریف و طراحی فرآیند
- آنالیز فنی برای راه حل های پیچیده تجاری
بسیاری از صنایع، به ویژه صنعت فناوری اطلاعات، از این تکنیک استقبال می کنند، زیرا روشی ساده و سرراست برای ارائه مراحل فرآیند اجرا و نشان دادن نحوه عملکرد آن در نقشهای مختلف است.
2. فکری:
هیچ چیزی مانند طوفان فکری خوب و قدیمی برای ایجاد ایدههای جدید، شناسایی علل ریشهای مشکل و ارائه راهحلهایی برای مشکلات پیچیده تجاری وجود ندارد. طوفان فکری یک تکنیک فعالیت گروهی است که اغلب با روشهای دیگری مانند PESTLE و SWOT ترکیب میشود.
3. تکنیک CATWOE:
CATWOE بازیکنان و ذینفعان پیشرو را شناسایی میکند و برداشتهای سهامداران مختلف را در یک پلتفرم واحد جمعآوری میکند. تحلیلگران کسب و کار از این تکنیک برای ارزیابی کامل چگونگی تأثیر هر اقدام پیشنهادی بر طرفهای مختلف استفاده میکنند. CATWOE مخفف عبارت زیر است:
- مشتریان: چه کسی از کسب و کار سود میبرد؟
- بازیگران: بازیکنان در این پروسه چه کسانی هستند؟
- فرآیند تبدیل: تحول در هسته سیستم چیست؟
- جهان نما: تصویر بزرگ چیست و چه تأثیراتی دارد؟
- مالک: مالک سیستم تحت تأثیر چه کسی است و چه ارتباطی با آنها دارد؟
- محدودیتهای محیطی: محدودیتها چیست و چگونه بر راهحل تأثیر میگذارند؟
4. مسکو (MoSCoW):
موسکوو با ارائه چارچوبی، هر تقاضا را نسبت به بقیه ارزیابی کرده و الزامات را اولویتبندی میکند. این فرآیند شما را وادار میکند تا در مورد ضرورت واقعی هر عنصری سوال بپرسید. آیا کالایی مورد نیاز است یا باید؟ آیا تقاضا چیزی است که میتواند محصول را بهتر کند یا چیزی است که در آینده ایده خوبی خواهد بود؟
5. MOST (ماموریت، اهداف، استراتژیها و تاکتیکها):
MOST یک چارچوب قوی برای تجزیه و تحلیل کسبوکار است که یکی از بهترین تکنیکها برای درک توانایی و هدف سازمان در نظر گرفته میشود. این تکنیک شامل انجام یک آنالیز داخلی دقیق و کامل از اهداف سازمان و نحوه نزدیک شدن به آنها است. MOST مخفف عبارات زیر است:
- ماموریت: هدف سازمان چیست؟
- اهداف: اهداف کلیدی که به دستیابی به ماموریت کمک میکنند چیست؟
- استراتژی ها: گزینههای موجود برای دستیابی به اهداف چیست؟
- تاکتیکها: روشهایی که سازمان برای اجرای استراتژیها دنبال میکند چیست؟
6. تجزیه و تحلیل PESTLE
کارشناسان از مدل PESTLE (گاهی اوقات PEST نامیده میشود) برای شناسایی عوامل محیطی که میتوانند روی شرکت آنها تأثیر بگذارند و بهترین روش برای تصمیمگیری استفاده میکنند. این تأثیرات عبارتند از:
- سیاسی: حمایت مالی و یارانهها، ابتکارات و سیاستهای دولتی.
- اقتصادی: هزینههای نیروی کار و انرژی، تورم و نرخ بهره.
- جامعه شناسی: آموزش، فرهنگ، رسانه، زندگی و جمعیت.
- فناوری: فناوریهای جدید اطلاعات و سیستمهای ارتباطی.
- حقوقی: مقررات دولتی و ملی و استانداردهای استخدامی.
- محیط زیست: زباله، بازیافت، آلودگی و آب و هوا.
با بررسی و مطالعه این عوامل، تحلیلگران درک بهتری از نحوه تأثیرگذاری آنها بر روندهای کسب و کار خود به دست می آورند. این درک، به نوبه خود، توسعه استراتژیها را برای تحلیلگران آسانتر میکند.
از این روش با ترکیب های متفاوت و شبیه به همی نیز نام آورده می شود که همگی آنها به دلیل مخفف بودن کلمات یکی می باشند و تفاوتی ندارند . اگر می خواهید دلیل این تفاوت را بدانید.
7. تجزیه و تحلیل SWOT:
SWOT یکی از محبوب ترین تکنیک ها در تجزیه و تحلیل کسبوکار است. SWOT نقاط قوت و ضعف را در ساختار شرکت شناسایی کرده و آنها را به عنوان فرصتها و تهدیدها معرفی میکند. این دانش به تحلیلگران کمک میکند تا تصمیمات بهتری در مورد تخصیص منابع و پیشنهاداتی برای بهبود سازمان بگیرند.
چهار عنصر SWOT عبارتند از:
- نقاط قوت: ویژگیهای کسب و کار که باعث برتری آن نسبت به رقبا میشود.
- نقاط ضعف: ویژگیهای کسبوکار که در مقایسه با رقبا، ضرری برای سازمان ایجاد میکند.
- فرصتها: عناصر موجود در محیط که کسب و کار میتواند از آنها بهرهبرداری کند.
- تهدیدها: عناصری در محیط که میتوانند کسب و کار را مختل کنند.
SWOT یک تکنیک ساده و همه کاره است که در انالیز سریع یا عمیق هر سازمانی به همان اندازه مؤثر است. همچنین برای ارزیابی سایر موضوعات مانند گروه ها، عملکردها یا افراد مفید است.
8. شش کلاه فکری
این فرآیند تجزیه و تحلیل کسبوکار با تشویق ایدهها و دیدگاههای مختلف، خط فکری گروه را هدایت میکند. “شش کلاه” عبارتند از:
- سفید: روی داده ها و منطق شما تمرکز میکند.
- قرمز: از شهود و احساسات درونی استفاده میکند.
- سیاه: نتایج منفی بالقوه را در نظر بگیرید و چه چیزی ممکن است اشتباه باشد.
- زرد: روی نکات مثبت تمرکز کنید. دیدگاه خوشبینانه را حفظ کنید.
- سبز: از خلاقیت استفاده میکند.
- آبی: تصویر بزرگ را در نظر میگیرد.
تکنیک شش کلاه فکری اغلب همراه با طوفان فکری استفاده میشود و به عنوان ابزاری برای هدایت فرآیندهای ذهنی تیم عمل میکند و باعث میشود آنها دیدگاههای متفاوتی را در نظر بگیرند.
پیشنهاد مطالعه: دلایل کند بودن رشد کسب و کار شما
9. چرا:
تکنیک 5 چرا فقط “چرا” را در یک سری سوالات اصلی به کار می گیرد. این رویکرد به تحلیلگران تجاری کمک میکند تا ابتدا منشاء یک مشکل را مشخص کنند. در گام اول پرسیدن چرایی وجود موضوع اصلی، سپس با پرسیدن “چرا” های بعدی آن را دنبال کنید.
مثال: مسئله: مشتری از تحویل برخی از چاپگرهای سه بعدی خودداری میکند.
- چرا؟ زیرا مدلهای ارسالی اشتباه است.
- چرا؟ زیرا اطلاعات محصول در پایگاه داده نادرست بود.
- چرا؟ زیرا منابع کافی برای نوسازی نرم افزار پایگاه داده تخصیص داده نشده.
- چرا؟ چون مدیران ما فکر نمیکردند این موضوع در اولویت است.
- چرا؟ زیرا هیچ کس از تعدد این مشکل آگاه نبود.
10. اقدام متقابل:
گزارشدهی موارد را بهبود بخشیده و مطمئن شوید که مدیران گزارشها را میخوانند و بودجه مناسبی را برای نوسازی نرمافزار پایگاه داده اختصاص میدهند.
تجزیه و تحلیل نیازهای غیرعملکردی:
تحلیلگران این تکنیک را برای هر پروژهای که در آن راهحل فناوری جایگزین، تغییر یا ساخته میشود، اعمال میکنند. این آنالیز، ویژگیهای مورد نیاز برای یک سیستم جدید یا اصلاح شده را تعریف و ثبت میکند و اغلب با الزاماتی مانند ذخیرهسازی داده یا عملکرد سروکار دارد.
آنالیز نیازهای غیرعملکردی معمولاً شامل موارد زیر است:
- ورود به سیستم
- کارایی
- قابلیت اطمینان
- امنیت
انالیز نیازهای غیرعملکردی معمولاً در مرحله تجزیه و تحلیل کسبوکار اجرا میشود و در مرحله طراحی عملی میشود.
نتیجهگیری
تجزیه و تحلیل کسبوکار فرآیندی کلیدی برای رشد و بهبود هر کسبوکاری است. با استفاده از روشهای تحلیلی مانند SWOT، PESTEL و ابزارهایی مانند Power BI و Tableau، میتوان تصمیمات بهتری گرفت و ریسکها را کاهش داد. تکنیک ها و ابزارهای تحلیل کسب و کار به شما این امکان را میدهد که فرصتهای جدید را شناسایی، فرآیندهای داخلی را بهبود و عملکرد کلی سازمان را افزایش دهید.
آیا می خواهید تجزیه و تحلیل مناسبی از کسب و کار خود داشته باشید؟
ما در مدیرنو به همراه کارشناسان متخصص در حوزههای زیرساختها و سیستم سازی، منابع انسانی، بازاریابی و فروش در کنار شما هستیم تا تحلیل مناسبی از کسب و کار خود داشته باشید. آنالیز یک مهارت ضروری برای مدیران و تصمیمگیران است. در این مسیر از دانش مشاور ارشد و موسس مدیرنو، جناب آقای علی معبودی برای پیادهسازی استراتژیهای متناسب با سازمان شما استفاده میکنیم.
اگر تاکنون کسبوکار خود را آنالیز نکردهاید، همین امروز شروع کنید و از مزایای آن بهرهمند شوید. اگر مدیر کسب و کاری هستید و نیاز به ارزیابی عملکرد سازمانی و یا مشاوره کسب و کار برای بهبود فرایندهای سازمان خود دارید با ما در تماس باشید.
02126248779
منابع: adaptiveus، simplilearn، هیئت تحریریه مدیرنو
برچسب ها: چگونه کسب و کار خود را تحلیل کنیم؟، تحلیل محیط کسب و کار ایران.