در این مقاله از مدیرنو؛ به اشتباهات رایج در برند سازی میپردازیم و در ادامه به 5 برند که از دنیای مردگان برگشتند اشاره خواهیم کرد. ایجاد یک برند کاری هیجان انگیز و در عین حال ترسناک است. تأسیس یک شرکت جدید با هویت و برندی جدید میتواند هیجان انگیز باشد، اما آمارها کمینگران کننده هستند. خودتان بهتر از هر کسی میدانید که بسیاری از کسب و کارها و برند های کوچک و نوپا در نهایت ورشکسته میشوند و شکست میخورند.
7 مورد از اشتباهات رایج در برند سازی
1- درک نکردن قدرت برند
یک برند قدرتمند از نظر ایجاد رابطه با مشتری به شدت سودمند است. برند چیزی است که مشتری را ترغیب میکند تا به شما اعتماد کند. و در نهایت از شما خرید کند.از نظر سئو (بهینه سازی موتور جستجو) هم ارزشمند است زیرا گوگل همیشه کسب و کارهای برند شده را بالاتر از بقیه قرار میدهد و کلیکهای بیشتر به این معنی است که مشتری بیشتری خواهید داشت. هیچوقت تصور نکنید که به برندینگ نیازی ندارید. بلکه باید جزء اولویت های شما باشد.
2- منتشر نکردن دستورالعملهای برند
دلیل اینکه شرکتهای بزرگ خیلی موفق هستند اینست که دستورالعملهای نوشته شده واضحی درمورد مدیریت برند خودشان دارند. در نتیجه یک هویت برند واقعی دارند. سعی میکنند که حتماً همه افرادی که در آن شرکت کار میکنند هم هویت برند را درک کنند. وقتی که راهبردهای هویت برندتان را ایجاد میکنید، حوزههای زیادی وجود دارد که باید درنظر بگیرید، مثل لوگو، رنگ و شعار.
3- پیچیده کردن نحوه برندینگ
همیشه موفقترین برندها، سادهترین ها هستند. به عنوان مثال کوکا کولا لوگویش را از اولین باری که ارائه شد یعنی قرن نوزدهم تغییر نداده است. به روز شده است اما رنگها و سبکها تقریبا به همان شکل ماندهاند. وقتی که فرآیند برندینگ را طی میکنید، این را در نظر داشته باشید که کاری که انجام می دهید، قابل فهم باشد. به جز چیزهایی که واقعا لازم هستند، متغیر دیگری اضافه نکنید. به عنوان مثال، استفاده بیشتر از دو رنگ، برند شمارا دچار پیچیدگی می کند. در نحوه برندینگ عناصر ساده و واضح بهترین راهکار هستند.
به عنوان مثال از خودتان بپرسید وقتی در حال طراحی لوگو هستید آیا بچهها میتوانند آن را نقاشی کنند؟ اگر پاسخ منفی است، پس خیلی پیچیده است و باید به دنبال لوگو ساده تری باشید.
4- اسیر برندینگ مبهم شدن
دام نحوه برندینگ مبهم جاییست که شرکتها دستورالعملی برای برندشان تعیین میکنند که هیچ چیز درمورد شرکت نمیگویند. این کار به داشتن شرکتی به شدت معمولی منجر میشود که خیلی زود از یاد میرود. احتمالاً قبلا چنین نمونه هایی از برند را در صنعت خودتان دیده باشید. راه حل دوری از نحوه برندینگ مبهم اینست که از کلیشهها فاصله بگیریم و زبانی واضح انتخاب کنیم که تصویر و ظاهری هماهنگ داشته باشد. برندهای مبهم تقریباً با احتیاط قدم برمی دارند، انگار میترسند به کسی توهین کنند.
با صدای بلند حرف بزنید و به برندتان و چیزی که هست افتخار کنید.
5- تقلب در برند
گاهی تصمیم میگیرید که دستورالعملهای واضحی برای مدیریت برند خودتان داشته باشید. بعد برای یک کمپین تصمیم میگیرید ذکاوت بیشتری به خرج دهید و تقلب کنید. هیچوقت دلیلی ندارد که از انتشار واضح دستورالعملهایتان دست بکشید. اگر دستورالعملها در یک حوزهی خاص نمیگنجد، مشکل آن ایده است نه دستورالعملها. دستورالعملهای مدیریت برند شما باید غیر قابل تغییر باشند. هیچوقت آنها را برای مقاصد نادرست دیگر دستکاری نکنید.
6- نگه نداشتن تداوم برند
با رشد کسبوکارتان، از شما انتظار میرود قسمتی از کارهای بازاریابیتان را به دیگران بسپارید تا از طرف شما انجام دهند. تعیین دستورالعملهای واضح فقط نصف راه است.باید حواستان باشد که از برند شما چطور استفاده میشود. موارد بسیار زیادی بوده است که شرکتها از دستورالعملهای برندشان فاصله گرفتهاند، فقط به خاطر اینکه پیمانکارها و افرادی که قراردادی برای آنها کار میکنند درست توجیه نشدهاند. هر کمپینی باید شخصاً توسط کسی اجرا شود که قبل از انتشار هرچیزی کاملاً برند را درک کرده است. حتی اشتباهات کوچک در تداوم برند ممکن است به اشتباهات بزرگ منجر شود.
7-انجام تغییرات برند به شیوه نامناسب
برندینگ دوباره (Rebranding) در بعضی مواقع ضروری است. مجبور نیستید دقیقاً به همان چیزی پایبند باشید که در روزهای اول کسبوکار تان آن ها را در نظر داشتید. قبول کردن هر از چند گاه تغییرات لازم و ضروری است تا بتوانید در صدر برند های روز دنیا قرار داشته باشید. اما نباید مردم را با تغییرات برندتان غافلگیر کنید.باید به مشتریان وفادارتان درمورد تغییرات و اینکه چه تاثیری روی آنها دارد آموزش دهید. به خصوص باید توضیح دهید که این تغییرات به چه علت صورت گرفته اند.
نتیجهگیری
مهمترین موضوع درمورد نحوه مدیریت استراتژی برندینگ موثر اینست که حتماً با خودتان صادق باشید و بدانید که در درجه اول چه مواضعی دارید. واقعیت اینست که نحوه مدیریت استراتژی برندینگ مشکل است. اما یکپارچه کردن شرکتتان با تمام پلتفرمها میتواند در پیشرفت شرکت شما اثر بسیار مهمی داشته باشد.
شرکت های بزرگی که ورشکست شدند و از دنیای مردگان برگشتند!
مثال شرکت های بزرگی که ورشکست شدند. به مثال هایی که در زیر از شرکت های بزرگی که ورشکست شدند آمده و روش هایی که برای نجات شرکت خود در پیش گرفتند دقت کنید:

1- چاک تیلور
چاک تیلور نوعی کتانی ساق دارد است که توسط شرکت کانورس و مخصوص بازی های بسکتبال تولید شده بود. این شرکت برای تبلیغ محصول خود با بازیکن مشهور بسکتبال به نام چارلز هولیس (چاک تیلور) قرارداد امضا کرد. اگرچه این نوع کتانی ها قبل از امضای این قرارداد نیز تولید میشدند اما پس از اینکه چاک تیلور کفش مخصوص خود را طراحی کرد، فروش این محصول به شدت افزایش یافت.
او انعطاف پذیری کفش را بالا برد. دیری نپایید که اکثر بازیکنان حرفه ای بسکتبال به استفاده از این کفش روی آوردند. پس از مدتی این کفشها در المپیک هم مورد استفاده قرار گرفتند. حتی در جنگ جهانی دوم هم سربازان امریکایی در هنگام تمرین از این کفش ها استفاده میکردند. اما متأسفانه پس از چند دهه محبوبیت خود را از دست داد و شرکت های تولید کننده کفش مانند نایک بازار را در دست گرفتند و تا سال 1990 میتوان گفت که برند شرکت کانورس کاملاً در حال شکست انقراض بود.
در سال 2003 شرکت نایک این شرکت را در دست گرفت و با ایجاد کتانی جدید برای نوازندگان، هنرمندان و دیگر افراد مشهور، توانست بازار این محصول را دوباره احیا کند. از آن زمان تا کنون هیچ رقیب عمده ای برای محصولات آنها وجود نداشته است و آنها همچنان از موفقیت به دست آمده خود لذت میبرند.

2- لگو
لگو نوعی اسباب بازی پلاستیکی است. محصول اصلی این شرکت نوعی قطعات پلاستیکی رنگارنگ است که میتوان آنها را به یکدیگر متصل کرد. قطعات لگو را میتوان به روش های مختلفی به یکدیگر وصل کرده و چیزهایی مثل وسایل نقلیه، ساختمان و ربات ساخت. هر اسباب بازی را میتوان دوباره از هم جدا کرده و از قطعات آن برای ساخت چیزی دیگر استفاده کرد.
اما در سال 1990 شرکت لگو تصمیم گرفت به بازاری جدید وارد شود، و مجموعه جدید و پیچیده ای طراحی کرد که دارای قطعاتی خاص بود. این ایده از نظر تئوری بسیار خوب به نظر میرسید، اما متأسفانه این محصولات نتوانستند کودکان را تحت تأثیر قرار دهند، که باعث شد شرکت لگو صدها میلیون دلار ضرر کند. شرکت تصمیم گرفت به سراغ محصولات اصلی و قدیمیخود برود. و قطعات پلاستیکی ساخت و ساز را طوری طراحی کند که در رشد خلاقیت کودکان مؤثر باشد و حتی از تولید این اسباب بازی ها فراتر رفته و به تولید بازی های ویدئویی و فیلم های سینمایی نیز روی آوردند. حال موفقیت این برند نسبت به قبل چندین برابر شده.

3- فولکس قورباغه ای یا فولکس واگن بیتل
فولکس بیتل ماشینی با دو در و چهار نفر سرنشین است. فولکس بیتل خودرویی اقتصادی بود که توسط شرکت آلمانی فولکس واگن تولید میشد. این خودرو یکی از محبوبترین و مشهورترین خودروها در زمان خود بود که هزینه کمیدر بر داشت و عموم مردم میتوانستند از آن استفاده کنند. در آن سالها فروش این ماشین بسیار بالا بوده و بیش از 15 میلیون فروش داشت.
اما محبوبیت آن به سرعت فروکش کرد. چند سال بعد بیتل به کلی از بازارها ناپدید شد. تا دهه ها خبری از آن نبود. اما پس از تجدید حیات، فولکس واگن تصمیم گرفت خودروهای خود را برای جذب مخاطبان جدید دوباره طراحی کند. آنها مدل های قدیمیرا با ظاهری جذاب و جدید ترکیب کرده و توانستند فروش خودرو بیتل را دوباره احیا کنند. هم اکنون بیتل فولکس واگن دوباره محبوبیت خود را به دست آورده.

4- استار باکس
استار باکس یکی از بزرگترین شرکتهای زنجیره ای کافی شاپ است.این شرکت 23768 شعبه در سراسر جهان دارد. شرکت استار باکس نماینده دومین موج قهوه در جهان است و کیفیت و مزه قهوه های آنها با بقیه کافی شاپ ها متفاوت است. اما استار باکس همیشه در بازار جهانی تا این اندازه مشهور نبود و جایگاه ثابتی نداشت. در ابتدا شرکت فقط دانه های قهوه میفروخت. پس از سالها فروش نسبتا کم، آنها تصمیم میگیرند برند خود را تغییر دهند. در نهایت توانستند با استفاده از کمپین های ریبرندینگ در سراسر جهان شعبات مختلفی از کافی شاپ های خود را تأسیس کنند. هنوز هم در حال رشد و توسعه شرکت خود هستند.

5- اپل
اپل یکی از شرکتهای بسیار مشهور جهان است. اپل در ابتدا با کامپیوترهای اپل 2 و اپل 3 به شهرت رسید و فروش زیادی کسب کرد. اما به دلیل اختلاف هایی که در شرکت وجود داشت استیو جابز مجبور به استعفا شد. پس از آن شرکت دچار مشکل شد. فروش شرکت بسیار کم شده بود، نام تجاری شرکت در حال محوشدن از بازار بود و محصولاتشان منسوخ شده به حساب میآمدند و محبوبیت چندانی نداشتند. اما با بازگشت استیو جابز به شرکت همه چیز عوض شد. او شرکت را بازسازی کرد و آن را به شرکت بزرگ و قدرتمندی که امروزه همه با آن آشنا هستند تبدیل کرد.
نتیجه گیری
داستان های ذکر شده الهام بخش هستند. باید بدانید که هر اتفاقی برای شرکت شما بیافتد، شانسی برای بازسازی و نجات آن وجوددارد. شاید بتوانید موقعیت خود را از قبل هم بهتر کنید. حال چند نکته زیر را یادآور میشویم.
اگر چیزی درست کار نمیکند آن را تغییر دهید. این نکته کاملا واضح است. اما بسیاری از کارآفرینان آن را فراموش میکنند. اگر کسب و کارتان درست پیش نمیرود و فروشتان کم است، باید تغییراتی در آن ایجادکنید. اگر میخواهید در آینده موفق شوید و شرکت خود را گسترش دهید پس اکنون باید تغییرات را در آن ایجادکنید.
یکی از نکات کلیدی اینست که نسبت به دیگر شرکتها متفاوت و متمایز باشید. بسیاری از کسب و کارها تنها به این دلیل که نسبت به دیگر برندها متمایز نیستند، رفته رفته کوچک میشوند و فروش آنها کاهش مییابد. اگر بتوانید راهی برای متمایز بودن از سایر برندها پیداکنید، شاید با ایجاد برندی جدید یا پیدا کردن مشتریانی جدید، آنگاه بتوانید جانی تازه به شرکت خود بدهید.
با هنجارها مقابله کنید و کور کورانه از آنها تبعیت نکنید. اکثر برندهایی که در بالا به آنها اشاره شد به دلیل عدم پیروی از منطق معمول توانستند شرکت خود را احیا کنند. از سرپیچی از هنجارها نترسید.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد به صفحه مشاوره مدیریت استراتژیک مدیرنو مراجعه فرمایید.
با ما در ارتباط باشید.
منبع: forbes
برچسب ها: اشتباهات رایج در برند سازی, شرکت های بزرگی که ورشکست شدند, چرا برندها در سال ۲۰۲۵ با آشفتگی و عدم قطعیت مواجهاند؟, شرکت های معروف ورشکسته ایران و جهان.







