-
10 درس بزرگ از بازاریابی اپل
- 1- کمپین بازاریابی خود را مانند بازاریابی اپل، ساده نگهدارید.
- 2- از معرفی محصول توسط افراد با نفوذ استفاده کنید.
- 3- به کار بردن بررسیها و نظرات مشتریان
- 4- به ارائه ارزشها و خدمات خاص تمرکز داشته باشید و نه قیمت کالا.
- 5- به یک چیز خاص و منحصربهفرد پایبند باشید.
- 6- تجارب خوب ایجاد کنید و نه فقط محصولات.
- 7- با استفاده از زبان مخاطبین، با آنها صحبت کنید.
- 8- هالهای راز آلود را در اطراف کاری که انجام میدهید ایجاد کنید.
- 9- جذابیت و گیرایی برای احساسات
- 10- از تصاویر استفاده کنید.
در این مقاله از مدیرنو؛ به بازاریابی اپل و 10 درس کاربردی آن میپردازیم. استیو جابز مؤسس اپل مدرک کارشناسی ارشد نداشت، او قطعاً یک مهندس هم نبود، اما در بازاریابی سرآمد بود و این مهارتهای بازاریابی او، اپل را به بالاترین جایگاه رساند و شرکت را از ورشکستگی نجات داد.
10 درس بزرگ از بازاریابی اپل
- کمپین بازاریابی خود را مانند بازاریابی اپل، ساده نگهدارید.
- از معرفی محصول توسط افراد با نفوذ استفاده کنید.
- به کار بردن بررسیها و نظرات مشتریان
- به ارائه ارزشها و خدمات خاص تمرکز داشته باشید و نه قیمت کالا.
- به یک چیز خاص و منحصربهفرد پایبند باشید.
- تجارب خوب ایجاد کنید و نه فقط محصولات.
- با استفاده از زبان مخاطبین، با آنها صحبت کنید.
- هالهای راز آلود را در اطراف کاری که انجام میدهید ایجاد کنید.
- جذابیت و گیرایی برای احساسات
- از تصاویر استفاده کنید.
بازاریابی اپل به معیاری تبدیلشده است که سایر شرکتها برای دستیابی به چنین مقام، شناخت و درآمدی تلاش میکنند تا خود را با این معیار محک بزنند. چه شما یک آژانس بازاریابی محتوایی بوده و یا یک محصول ارائه داده باشید، میتوانید چیزهای مهمی از شرکت اپل یاد بگیرید.
1- کمپین بازاریابی خود را مانند بازاریابی اپل، ساده نگهدارید.
کمپینهای بازاریابی پیچیده، با اطلاعات فراوانی که به مشتری میدهند آنها را دست پاچه و سردرگم کرده و مشتریان هم نیازی به اینگونه کمپینهای بازاریابی ندارند. اپل خیلی زود به این موضوع پی برد و تلاش کرد که بازاریابی آنها تا جایی که ممکن است ساده باشد. در بازاریابی اپل، معمولاً هیچ نوع اطلاعاتی درباره نحوه خرید محصولات وجود ندارد.
در عوض، تبلیغات و دیگر پیامهای بازاریابی بسیار ساده و صریح میباشند – معمولاً کالا را نشان داده و اجازه میدهند که خود کالا همهچیز را توضیح دهد. صداهای زرقوبرق دار را کنار گذاشتند و محتوا را به حداقل رساندند، و تنها گرافیک سادهای را به نمایش گذاشتند که پیامهای شمارا ترجمه میکند. هیچ نیازی به اصطلاحات فنی و تخصصی وجود ندارد، زیرا این اصطلاحات باعث میشود نتوانید پیام واقعی خود را به مخاطبانتان برسانید.
2- از معرفی محصول توسط افراد با نفوذ استفاده کنید.
اپل بودجه کافی برای نشان دادن محصولاتش در تلویزیون و فیلمهای سینمایی را دارا است، اما شما میتوانید از جاهای کوچکتر شروع کنید. هر بازاریابی میتواند کالای خود را در اختیار افراد تأثیر گذار قرار دهد که قادر هستند آن کالا و ویژگیهای آن را در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام یا اسنپ چت خود به اشتراک بگذارد. وقتی یک فرد تأثیر گذار کالای شمارا به اشتراک گذاشت و به دنبال کنندگان خود نشان داد که این محصول چقدر مفید است، آنگاه میتوان گفت که در مسیر درستی درحرکت هستید.
3- به کار بردن بررسیها و نظرات مشتریان
اپل به خوبی توانست بررسیها و نظرات مشتریان را جمع آوری کند و شما هم میتوانید این کار را انجام دهید. یک نسخه اولیه و یا یک نسخه رایگان از محصول را میتوان با بررسیای که در شبکههای اجتماعی یا وبسایت بررسیها و نظرات نوشته میشود، مبادله کرد. در بسیاری از مواقع، مشتریان خوشحال میشوند که در صورت درخواست از آنها، بررسی خود را ارائه دهند. دادن یک کوپن تخفیف نیز در این مواقع تأثیر بسیار خوبی خواهد داشت.
مطمئن شوید که در نظرات عنوانشده، نام شخص و تصویرش آمده باشد. اگر یک رابطه B2B برقرار است، باید مطمئن شوید که برای اعتبار بیشتر لینکی به وب سایت شما نیز بدهند.
پیشنهاد مطالعه :
4- به ارائه ارزشها و خدمات خاص تمرکز داشته باشید و نه قیمت کالا.
بخش بزرگی از استراتژی بازاریابی اپل این است که آنها هرگز درگیر جنگهای قیمتی نمیشوند. آنها به قیمت گذاری خود وفادار هستند اگرچه قیمتهای آنها معمولاً بسیار بیشتر از رقبای دیگر است. تنها دلیل اینکه آنها قادر به انجام چنین کاری هستند، این است که ارزشها و خدمات خاصی را ارائه میدهند که هیچکدام از رقبا قادر به شبیه سازی آن نیستند – محصولات زیبایی که بهمحض خارج شدن از جعبه کار میکنند.
اپل بر روی ارائه تجربه کاربری عالی با ویژگیهای جالب و کاربردهای گسترده نیز تمرکز نموده و خودشان کلاس محصول را بالا بردهاند. شرکت اپل قبل از ارائه هر دستگاهی به بازار مطمئن میشود این احساس در مشتری القا شود که محصول اش ارزش پرداختن قیمت بالا را دارد. فقط بر روی چیزهایی تمرکز کنید که در بازار شمارا از بقیه جدا میکند.
5- به یک چیز خاص و منحصربهفرد پایبند باشید.
مشتری میخواهد بداند که آیا شما نماینده چیزی خاص و منحصر به فرد هستید – مشتریان برای خرید راحت و استفاده از محصولات شما باید بتوانند ارزشهای اصلی را در عمل مشاهده کنند. این ارزشها فراتر از محصولاند و هر چیز دیگری که به آن مربوط است باید واضح و آشکار باشد. پیامها باید ارزشهای شمارا در بسته بندی، فروش، تبلیغات و… تکرار کنند. پیامهای مداوم باور و اعتقاد مخاطبان شمارا تقویت میکند؛ اینکه همیشه میتوان روی برند شما حساب کرد که چیزی را که به آن پایبند است را ارسال میکند.
6- تجارب خوب ایجاد کنید و نه فقط محصولات.
هرکسی میتواند کالا یا محصولی را ایجاد کند. اما هرکسی قادر نیست تجربهای بهیادماندنی به مشتری بدهد که او را مجاب میکند دوباره برای خرید محصولات شما برگردد. از رونمایی محصولات که همانند رفتن به یک کنسرت موسیقی است. تبلیغاتی به سبک فیلمهای سینمایی، تا مغازهها و فروشگاههای آنلاین که انقلابی در تجربه خرید هستند. اپل این ایدهها را برای تجربه مشتریان ایجاد کرده.
هنر داستان سرایی برای ایجاد تجربه و اضافه کردن ابعاد حسی برای رساندن کلی مطلب، یکی از راهها ایجاد تجربه ایست که در خاطر مشتریان میماند. این کار مشتری را در کاری که انجام میدهند غرق میکند. باعث میشود کمتر احساس کنند که در حال خرید یک کالا هستند. در عوض، بازاریابی اپل توانست جستجو و خرید کامپیوترها، تبلتها و دیگر دستگاهها را هیجان انگیز کند.
برخی بازاریابی را با ترویج اشتباه میگیرند. ترویج زمانی مؤثر است که شما یک محصول عالی داشته باشید و بخواهید نسبت به توسعه آن اقدام نمایید. یک مروج خوب، شخصی ست که بتواند یک محصول ضعیف را هم به فروش برساند. اما بازاریابی از سلسله اقداماتی نشأت میگیرد که هر بخش آن دارای قوانین خاص خود است.
7- با استفاده از زبان مخاطبین، با آنها صحبت کنید.
اپل مشتاقانه به بررسی مشتریان خود پرداخته و میداند چگونه با آنها به زبان خودشان صحبت کند. که این کار رابطه عمیقتری را ایجاد کرده و باعث فروش بیشتر میشود. بازاریابی اپل با اجتناب از شرایط و توضیحاتی که فقط باعث سردرگمی و دستپاچگی میشود، توانسته راهی را برای رسیدن به مشتریانش پیدا کند. آنهم در سطحی که دیگر رقبا هنوز نتوانستهاند به آن پی ببرند.
به بررسی مشتریان خود بپردازید. اینکه چگونه با یکدیگر تعامل دارند و چگونه در شبکههای اجتماعی صحبت میکنند. سپس دربارهی آن جنبهها و خدمات محصول خود صحبت کنید که مشتریان بیشتر به آنها علاقهمند اند. از کلماتی استفاده کنید که مشتریان هدف استفاده میکنند.
8- هالهای راز آلود را در اطراف کاری که انجام میدهید ایجاد کنید.
یکی از بهترین روشهای بازاریابی اپل این بود که رمز و رازی درباره اینکه چه کارهایی میخواهند با راه اندازی محصول انجام دهند، ایجاد میکرد. اطلاعیهها و خبرهایی را پخش میکردند که کارهای آنها را تا زمان پرده برداری نهایی از محصول مخفی نگه میداشت. این کارها باعث شد مشتریان به طرفدارانی متعصب تبدیل شوند. کاری کرد که مشتریان بهجای اینکه فکر کنند آیا اصلاً نیازی به محصول ارائهشدهی اپل دارند یا نه. و هر چیزی را که اپل به بازار میفرستد بخرند.
اما اپل در برخی از پخش کردن اطلاعات و شایعات گام را فراتر نهاد. در زمان معرفی محصول خود جنبه مبهم بیشتری را ایجاد کرد. آنها واقعاً میدانند که چگونه باید مخاطبان خود را به جنب و جوش بیاورند.معمولاً بازاریابان همه چیز را درباره یک محصول به مشتریان خود میگویند. اما روش بازاریابی اپل به این صورت است که با ندادن اطلاعات، هیجان بیشتری ایجاد شود. این امر باعث میشود که همه به حدس و گمان روی بیاورند.
9- جذابیت و گیرایی برای احساسات
یکی مهمترین دلایلی که اپل توانست مشتریان خود را به پیروان بی قید و شرط تبدیل کند این بود که آنها توانستند به سطوح عاطفی افراد رخنه کنند. تبلیغات اپل بهجای پرداختن به حجم حافظه و عمر باطری، افراد خوشحالی را نشان میدهد که با آی پد (iPad) و آی پادهای (iPod) خود ساعات خوشی را میگذرانند.
هرچقدر که محتوای بصری آنها جذابیت و گیرایی بیشتری برای احساساتی مانند شادی و لذت داشته باشد. این احتمال بیشتر میشود که این محتوا با دیگران به اشتراک گذاشته شود. و درنتیجه جنبشهای ویروسیای که اپل به دنبال آن هست به وجود آیند. هر شرکت یا کسب و کاری در صورت استفاده از تصاویر قوی ، زبان حاوی احساسات و لحن مثبت بهعنوان پایهی محتوای خود قادر به انجام این کار است.
10- از تصاویر استفاده کنید.
ما در دنیای محتوا زندگی میکنیم. جایی که افراد در تمام مواقع با کلمات بمباران میشوند. به همین دلیل هست که فیلمها و کلیپها اینقدر محبوب شدهاند. در این کلیپها کلمات کمتر و تصاویر بیشتری وجود دارد که تأثیر بیشتری بر تجربهی مشتریان میگذارد. اپل حتی تبلیغی داشت که فقط از 10 کلمه در آن استفادهشده بود. زیرا آنها فهمیده بودند که کلمات، مخصوصاً کلمات اضافه و بیشازحد، برای مشتریان دلچسب نبوده و آنها را جذب نمیکند. در هنگام ایجاد کمپین بازاریابی، کلمات کمتر معنای بیشتری برای مخاطبان دارد. مخصوصاً وقتیکه تصاویری ارائه شوند که در سطوح عاطفی عمیقتر طنین انداز میشوند.
استفاده از این استراتژیهای بازاریابی منجر به رشد بیشازپیش و فروش این شرکت در سراسر جهان شده. هر شرکتی که این درسها را در استراتژی بازاریابی خود بهکار گیرد و از این تاکتیکها برای محصولات و خدمات جدید و موجود خود استفاده کند، میتواند به همین نتایج دست یابد.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد به صفحه آموزش بازاریابی و فروش حضوری و تلفنی مدیرنو مراجعه فرمایید.
با ما در ارتباط باشید.
منبع : entrepreneur