-
اشتباه در روابط رهبران و مدیران و کارکنان
- فراموش کردن فردیت
- صحبت کردن همیشگی درباره خود
- فکر کردن به پاسخ خود قبل از تمام شدن صحبت دیگران
- استفاده از زبان بدنی که با کلماتتان متناقض است
- اجتناب از تماس چشمی
- مسابقه برای پایان
- صحبت کردن از روی متن
- وفق دادن خود با شرایط به جای صادق بودن
- قطع کردن صحبت دیگران
- بر زبان آوردن کلمه “من” به جای ” ما”
- استفاده از اصطلاحات مخصوص یک صنف
- از اعضای تیم میپرسند که آیا متوجه حرفشان میشوند
در این مقاله از مدیرنو؛ به 13 اشتباه ارتباطی در روابط مدیران و کارکنان میپردازیم. ارتباط یک هنر است. برخی از بزرگترین رهبران در تاریخ به دلیل تواناییشان در الهام بخشیدن به دیگران از طریق کلامشان و نیز قابلیت گوش دادن به حرفهای تیم خود مورد احترام قرارگرفتهاند. از طرف دیگر، روسایی که محبوب نیستند باعث میشوند که تیم شان احساس نالایقی، کم ارزشی، و پشیمانی داشته باشند.
اشتباه در روابط رهبران و مدیران و کارکنان
آیا تاکنون از کار یکنواخت و روزانهی خود یک قدم فراتر گذاشتهاید تا مهارتهای ارتباطی خود را ارزشیابی کنید؟
اگر با خود فکر میکنید چرا من این کار را انجام دادم یا چرا آن حرف را زدم، کنترل خود را از دست ندهید. این فقط بدان معناست که باید لحن صحبت و زبان بدن خود را باهم هماهنگ کنید تا به تیم خود احساس ارزش و احترام را انتقال دهید تا موفقتر و محترمتر باشند.
پیشنهاد مطالعه :
فراموش کردن فردیت
وقتی که ارتباط بین افراد برقرار میشود انجام کارها بسیار آسانتر میگردد. زمانهایی را به صحبت درباره کسبوکار و زمانهایی را به صحبت درباره زندگی اختصاص دهید. تفاوت این دو را بدانید و در این صورت، جادوی واقعی ارتباطات را تجربه خواهید کرد.
صحبت کردن همیشگی درباره خود
رهبران و مدیران دوست دارند در مورد خودشان سخن بگویند. اعتمادبهنفس یکی از لازمههای رهبر است اما متأسفانه اغلب میتوان آن را به عنوان عدم گفتگوی محترمانه با دیگران تفسیر کرد. یک گام به عقب بگذارید تا تشخیص دهید که مکالمات دو روش دارند. اگر در مورد موفقیتها و دستاوردهای خود حرف بزنید خوب است، اما نشان دهید که به فردی که با او در حال صحبت هستید علاقه دارید و واقعاً به حرفهایش گوش دهید.
پیشنهاد مطالعه :
فکر کردن به پاسخ خود قبل از تمام شدن صحبت دیگران
این طبیعت انسان است که دلش میخواهد حرفهایش شنیده و درک شود. به عنوان رهبر، ما دوست داریم در بحثها شرکت کنیم و هنگامیکه دیگران در حال حرف زدن هستند به دنبال راه حل باشیم.
امکان دارد این یک روش عجولانه برای انجام مکالمات باشد، اما روشی نیست که به گوینده اجازه دهد احساس کند که حرفهایش شنیده میشوند. سرعت خود را کم کنید و واقعاً گوش دهید در این صورت میتوانید چیزهای جدیدی یاد بگیرید.
استفاده از زبان بدنی که با کلماتتان متناقض است
بسیاری از رهبران و مدیران به زبان بدن خود توجه نمیکنند که ممکن است سرد و بیاحساس باشد. برای مثال، امکان دارد یک رهبر خواستار کسب بازخورد صادقانه باشد، اما اگر سینهی خود را سپر کند و دست به سینه بایستد نمیتواند بازخورد صادقانهای دریافت نماید.
اجتناب از تماس چشمی
حفظ تماس چشمیبا اربابرجوعها، پرسنل، و یا فروشندگان همیشه مهمتر از ایمیلی که باید بنویسید یا تماسی که باید برقرار کنید، است. ذهن حاضر شما باارزشترین داراییتان است. با استفاده از برنامهی تمرکز نظیر Headspace، افکار خود را آرام کنید، برای مثال در برنامهی فوقالذکر، میتوانید اتاقی را خلق کنید که در آن حاضرید، تماس چشمیدارید، و واقعاً به حرفهای دیگران گوش میدهید.
مسابقه برای پایان
ما تمایل داریم اولین چیزی را که میشنویم باور کنیم، بدون آنکه به عواقب آن فکر کنیم. بنابراین، وقتی شما تحت فشار زمانی شدیدی قرار دارید و توسط افراد باهوش احاطهشدهاید، نتیجهگیری سریع، آسانترین راه حل است. این امر جالب و هیجانانگیز است که وقتی این اتفاق میافتد هرکس چقدر سرعت عمل دارد.
صحبت کردن از روی متن
ارتباط، بخش مهمیاز رهبری است. بنابراین رهبران و مدیران اغلب پاسخهایی از قبل آمادهشده دارند که برای تضمین پیام رسانی سریع و ثابت به وجود آمده است. اما به هر حال، اگر همانند یک روزنامهنگار در هنگام صحبت با کارمندان خود متن نوشته باشید، اشتباه است.
مردم میتوانند حدس بزنند چه موقع پاسخهای فکر شده به آنها نمیدهید و این امر موجب میشود که ریاکار به نظر برسید. هر وقت که میتوانید رک و صادق باشید و این امر موجب میشود کارمندانتان به سوی شما بیایند.
وفق دادن خود با شرایط به جای صادق بودن
رهبران و مدیران نیاز دارند تا در مکالمات خود صریح باشند. وقتی که رهبران به خود اجازه میدهند که با شرایط انطباق یابند و آن چه را که واقعاً نیاز است بر زبان نمیآورند، کاراییشان کم میشود. صریح بودن و صداقت موثرترین راهبرد مکالمهای برای رهبران محسوب میشود.
قطع کردن صحبت دیگران
خیلی اوقات، من افرادی را در مقام رهبر میبینم که قبل از تمام شدن حرف دیگران در حرف آنها میپرند یا صحبتشان را قطع میکنند. نیاز است زمانی را اختصاص دهید که اعضای تیم تشویق شوند تا نظرات خود را بیان نمایند. برخی از بهترین ایدهها به واسطهی به اشتراکگذاری تخصص و نگرشهای فردی ایجادشدهاند، اما اگر میخواهید یک مکالمهی واقعی داشته باشید باید اجازه دهید افراد صحبت خود را تمام کنند.
بر زبان آوردن کلمه “من” به جای ” ما”
رهبر بودن به نمایندگی تیم مربوط میشود. طبیعتاً شما باید به نمایندگی از تیم خود صحبت کنید نه از جانب خودتان. این نشان میدهد که شما برای تیم خود ارزش قائلید و این نظر جمعی شرکت است به جای اینکه نظر شخصیتان باشد.
استفاده از اصطلاحات مخصوص یک صنف
اصطلاحات مخصوص یک صنف جایگاه خود را دارد. اما من معتقدم که ایدهها میتوانند به صورت ساده، به اختصار و به زیبایی بیان شوند. نیاز نیست که مکالمهی خود را با الفاظ کلیشهای، ناهنجار و بیمعنا که درک و ارتباط متقابل را سخت میکند به پیش ببرید. استفاده از این اصطلاحات باعث نمیشود که باهوش به نظر برسید. بلکه موجب میشود از نظر دیگران مانند فردی به نظر بیایید که سعی میکند اصالت خود را پنهان کند.
از اعضای تیم میپرسند که آیا متوجه حرفشان میشوند
تغییر یک عادت خوب به بد آسان است. پرسیدن از اعضای تیم در خصوص اینکه آیا آنها میفهمند شما چه میگویید زمانی موثر است که در حال بیان یک مطلب جدید هستید، اما اگر در مورد امور معمولی از آنها این سؤال را بپرسید همه برداشت بدی از شما خواهند داشت.
گله و شکایت
رهبر نباید شکایت کند. قانون جذب همیشه کاربرد دارد و یک شکایت منفی میتواند به سرعت شما را به سمت سقوط بکشاند. گله و شکایت مشکلات را حل نمیکند، اما همکاری باعث حل مشکلات میشود.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد به صفحه آموزش مدیران و مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید.
با ما در ارتباط باشید.
منبع: success