در این مقاله از مدیرنو به نقش آموزش در ارتقای بهره وری نیروی انسانی در سازمانها با مطالعه کاربردی در هتلهای پنج ستاره در اردن میپردازیم. این مطالعه با هدف تعیین نقش آموزش در ارتقای بهره وری نیروی انسانی در سازمانها (بهرهوری، کیفیت خدمات و رضایت شغلی) در هتلهای پنج ستاره اردن متشکل از (191) کارمند شاغل در این هتلها انجام شد.
نتایج پژوهش نشان داد که آموزش بر هر سه معیار عملکرد کارکنان (بهره وری، کیفیت خدمات و رضایت شغلی) اثر مثبت دارد. همچنین دو متغیر سن و جنس بر رابطه بین متغیرها تأثیری ندارد.
سازمانها کسبوکار خود را در یک محیط کاملاً رقابتی که با تغییرات سریع در فناوری، محیطهای اقتصادی و سیاسی مشخصشده ، اداره میکنند (ایوانز و همکاران، 2002). همچنین با توجه به اهمیت نیروی انسانی که میتواند بهعنوان کلید اصلی موفقیت و ابزاری مهم برای دستیابی به اهداف و مقاصد سازمان در نظر گرفته شود، سازمانها باید کارکنان خود را در وضعیت “تکامل دائمی” نگهدارند تا بتوانند در چنین محیط رقابتی باقی بمانند و حرفی برای گفتن داشته باشند. ازاینرو نقش آموزش در سازمانها هر روز از اهمیت بیشتری برخوردار شده.
امروزه با توجه به رشد و توسعه سریع بازار و روش های فروش، هر سازمانی نیاز به آموزش و بروزرسانی پرسنل خود دارد. در این مورد به صفحه آموزش درون سازمانی مراجعه کنید.
تحولات سریع در محیط رقابتی
نقش آموزش در سازمانها بهعنوان موتوری برای ارتقای تواناییها، مهارتها و دانش کارکنان برای انجام کارآمدتر کارها در نظر گرفته میشود. طبق گفته (گومز-مجیا، و همکاران، 2007) آموزش را میتوان بهعنوان فرآیندی سیستماتیک و برنامه ریزی شده برای افزایش سطح مهارتها، تواناییها، دانش، نگرشها و رفتارها بهمنظور انجام کارآمد کارها تعریف کرد.
دل واله و همکاران (2009) بیان کرد که مهارتها، تواناییها و دانشی که مستلزم انجام یک شغل است از طریق آموزش در اختیار کارکنان قرار میگیرد. فرآیند آموزش به منابع انسانی کمک میکند تا به وظایف خاص و استانداردهای از پیش تعیینشده کار دست یابند (Sultana et al, 2012) و از طریق برآورده کردن بایدهای عملکرد شغلی، به دستیابی به اهداف و مقاصد سازمانی کمک کنند.
نقش آموزش در بهره وری عملکرد منابع انسانی (عملکرد کارکنان)
دستیابی به عملکردهایی با کیفیت خاص با استانداردهایی از پیش تعیین شده نیازمند داشتن دقت، صرف هزینه و به همراه داشتن سرعت مطلوب است (Sultana et al., 2012). در این پژوهش، اثربخشی برنامههای آموزشی را میتوان با ویژگیهای مختلف برنامههای آموزشی (تحلیل نیازهای آموزشی، طراحی برنامه آموزشی، مدت زمان آموزش و ارزیابی آموزش) مرتبط دانست که نقش مهمی در بهبود و بهره وری نیروی انسانی (بهره وری، کیفیت خدمات و رضایت شغلی) دارد.
کارکنان بهعنوان جریان خون، با ارزشترین داراییها و منبع اساسی مزیت رقابتی در سازمانها در نظر گرفته میشوند.
ازآنجاییکه سازمانها با کیفیت کارکنان خود اعتبار سنجی شده و ارزش رقابتی آنها به سرمایه انسانی آنها بستگی دارد، بنابراین نقش آموزش در سازمانها برای بهبود توانایی کارکنان در بازار رقابتی و دستیابی به بقا و رشد حیاتی است.
توسعه و آموزش کارکنان
نقش آموزش برای بهدست آوردن منابع انسانی واجد شرایط در سازمانها که از نظر فنی و اجتماعی شایستگی دارند و قادر به پیشرفت شغلی در پستهای تخصصی یا مدیریتی هستند نیز، ضروری است (مولینز، 2010؛ آنجلا، 2014). پیشرفت سریع فناوری و معرفی سریع محصولات و خدمات جدید نیازهای جدید را بهطور مداوم برای آموزش ایجاد میکند. به همین دلیل، نیاز دائمی به فرآیند توسعه و آموزش کارکنان وجود دارد.
برای کارکنان ضروری است که از عملکرد خاصی برخوردار باشند، زیرا اکثر عملکردهای کاری به مهارت و دانش خاصی نیاز دارند. علاوه بر این، داشتن حداقلهایی برای انجام درست امور محوله در محل کار ضروری است. بدون داشتن چنین دانشی، کارکنان درک قوی از مسئولیتها یا وظایف خود ندارند (الناگا و عمران، 2013). علاوه بر این، نقش آموزش در سازمانها به غلبه بر شکاف بین عملکرد فعلی و عملکرد استاندارد موردنیاز اشاره میکند (الناگا و عمران، 2013). یکی دیگر از فواید آموزش اینست که شکاف بین کارکنان، شیوههای شغلی و محتوای اصلی محیط شغلی آنها را پر کند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه بررسی عملکرد کارکنان به صفحه ارزیابی عملکرد کارکنان مدیرنو مراجعه کنید.
نقش آموزش در سازمانها
طبق نظر آپیا (2010)، کیفیت منابع انسانی یک سازمان برای موفقیت آن ضروری است. بنابراین هر سازمانی باید درصدد ارتقای کیفیت کارکنان خود باشد. یکی از راههای رسیدن به این هدف آموزش است. ازاینرو، تجهیز این داراییهای منحصربهفرد از طریق آموزش مؤثر برای به حداکثر رساندن عملکرد شغلی ضروری است.
هوگر (2012)، اظهار داشت که اهمیت آموزش را تنها با درک روشنی از تأثیر مستقیم آن بر عملکرد کارکنان میتوان برآورد کرد.
بهبود عملکرد کارکنان منجر به بهبود عملکرد سازمان نیز میشود. امروزه تقریباً همه به اهمیت آموزش افراد در مورد موفقیت و رشد سازمانها اذعان دارند.
شکست سازمانها در برنامههای آموزشی میتواند مشکلات زیادی را به همراه داشته باشد. اوتوکو و همکاران (2013) معتقد است که بسیاری از سازمانها ناموفق هستند چون کارکنان آنها بهاندازه کافی در مهارتهایی که در واقع در عصر اطلاعات مهم هستند آموزش نمیبینند. برنامههای آموزشی به ایجاد دانش کارکنان با فناوری پیشرفتهتر و کسب شایستگیها و مهارتهای قدرتمند بهمنظور رسیدگی به کارکردها و مبانی تجهیزات فنی جدید کمک میکند (فاروق و خان، 2011).
بنابراین، نقش آموزش در سازمانها برای بالا بردن عملکرد کارکنان حیاتی بوده و درصورتیکه کارکنان آموزش ببینند، از مهارتهای لازم برای انجام کار مطلع و قادر به استفاده از فناوریها و روشهای جدید انجام کار خواهند شد (خان، 2012).
موفقیت آموزش مستلزم تعیین ابعاد برنامه آموزشی است.
بسیاری از این ابعاد را میتوان برای دستیابی به موفقیت در فرآیند آموزش در نظر گرفت. این ابعاد همچنین طیف گستردهای از فرآیند آموزشی را پوشش میدهند، مانند: نیازهای آموزشی، طراحی برنامه آموزشی, مدتزمان آموزش، ارزیابی آموزش، روشهای آموزش شغلی، انواع برنامههای آموزشی و مشوقهای آموزشی.
موفقیت کلی یک سازمان در تحقق اهداف استراتژیک، بهشدت به سطح عملکرد کارکنان و بهره وری نیروی انسانی بستگی دارد (کیروجا EK و موکورو، 2013).
عملکرد کارکنان و بهره وری نیروی انسانی یک واحد سازنده مهم سازمان و از عواملی است که مبنای عملکرد بالا قرار میگیرد که باید توسط سازمانها تحلیل شود (عباس و یعقوب، 1388).
یک سیستم کاری با کارایی بالا مجموعه مناسبی از کارکنان، فناوری و ساختار سازمانی است.
مجموع این آیتم ها باعث میشود از منابع و فرصتهای سازمان در تحقق اهداف خود بهطور کامل استفاده شود (Noe, et al., 2010). به گفته نوئه و همکاران. (2010)، عملکرد بالاتر در سطح فردی باید به عملکرد بالاتر برای کل سازمان کمک کند. بر این اساس، کارکنان برای ارائه عملکرد خوب، ابتدا باید دانش و مهارتهای مورد نظر برای شغل را داشته باشند.
سپس، آنها باید آنچه را که باید انجام دهند درک کنند و انگیزه افزایش تلاش برای انجام آن را داشته باشند. و در نهایت، کارکنان باید در محیطی کار کنند که به آنها امکان انجام چنین کاری را بدهد (کیروجا و موکورو، 2013). الناگا و عمران (2013) نشان دادند که دلایل مختلفی برای عملکرد ضعیف کارکنان وجود دارد. شکی نیست که کمبود دانش و مهارت در بین کارکنان وجود دارد.
سخن پایانی:
امروزه نقش آموزش منابع انسانی در سازمانها و بهره وری نیروی انسانی قابل کتمان نیست. اما باید توجه داشت صرف هزینه برای آموزش پرسنل نمیتواند نتیجه قابل قبولی را رقم بزند. سازمانهای زیادی بهصورت سالانه اقدام به برگزاری آموزشهای حین کار میکنند، اما عمدتاً به نتایج قابل قبولی دست پیدا نمیکنند.
همانطور که در بالا عنوان شد، موفقیت برنامه آموزشی منوط به بررسی پارامترهایی مثل: نیازهای آموزشی، طراحی برنامه آموزشی, مدت زمان آموزش، ارزیابی آموزش، روشهای آموزش شغلی، انواع برنامههای آموزشی و مشوقهای آموزشی میباشد. پس میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش بدون تحلیل و بررسی نمیتواند بر بهره وری نیروی انسانی و بهره وری در سازمانها اثر بگذارد.
کلیدواژه: بهره وری در سازمانها ، بهره وری نیروی انسانی ، نقش آموزش در بهره وری ، نقش آموزش در سازمانها، نقش آموزش در ارتقای بهره وری نیروی انسانی در سازمانها
منبع: هئیت تحرریه مدیرنو ،researchgate