استراتژی در مدیریت به عنوان راهی برای هدایت سازمان به سمت آیندهای مطلوب و موفق با استفاده از منابع و توانمندیهای موجود، در نظر گرفته میشود. استراتژی یکی از اصول اساسی مدیریت بوده که واژگان، ابزارها و اصول خاص خودش را دارد. در دوره تغییرات سریع کسب و کار، درک ما به توسعه و اجرای راهبرد سازمانها باید همانند همه مسائل دیگر در مدیریت تکامل یابد.
در این مقاله از مدیرنو به تعریف استراتژی به زبان ساده و مفهوم استراتژی در مدیریت میپردازیم. هدف از این مقاله کمک به درک و تشریح انواع استراتژی به زبان ساده است که پیشنهاد میکنیم حتماً این مقاله را بخوانید.
استراتژی یا راهبرد چیست؟
تعریف ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯼ به زبان ساده
استراتژی در فارسی به عنوان “راهبرد” نیز شناخته میشود، به مجموعهای از تصمیمات و اقداماتی گفته میشود که به سازمانها، شرکتها یا افراد کمک میکند تا به اهداف بلندمدت و کلیدی خود دست یابند. راهبرد به معنای تعیین مسیر کلی برای دستیابی به اهداف و برنامهریزی برای استفاده بهینه از منابع در جهت رسیدن به این اهداف است. در واقع، راهبرد شامل برنامهریزی و انتخاب راهکارهای مناسب برای مواجهه با چالشها و فرصتهای موجود در محیط داخلی و خارجی است.
مفهوم لغوی استراتژی یا راهبرد چیست؟
کلمه ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯼ از کلمه یونانی استراتگوس (Strategos) گرفته شده. استراتگوس یا استراتژ به معنی لشکر بوده و به معنی فرماندهی ارتش هم به کار می رفت. به عنوان مثال: ارتش یونان باستان که از گروههای کوچک سربازان تشکیل شده بود، توسط افرادی به نام استراتگوس فرماندهی می شد.
مفهوم اصطلاحی استراتژی یا راهبرد چیست؟
فن و علم توسعه و به کارگیری قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ملت، هنگام جنگ و صلح، به منظور تأمین حداکثر پشتیبانی از سیاستهای ملی و افزایش احتمال دستیابی به نتایج مطلوب برای کسب حداکثر پیروزی و حداقل شکست. معنای قدیمی استراتژی به معنی به کارگیری همه امکانات کشور برای دست یافتن به هدفهای نظامی بود، اما کم کم استراتژی از بعد نظامی فاصله گرفت و در حال حاضر اهداف نظامی، بخشی از اهداف ملی یک کشور را تشکیل میدهند.

تعریف استراتژی در مدیریت به زبان ساده
تعریف استراتژی در مدیریت به زبان ساده، در واقع، یک نقشهراه کلی است که جهتگیریهای کلیدی و مسیر حرکت سازمان را تعیین میکند.
در تعریف دقیقتر، استراتژی در مدیریت به چند عنصر کلیدی اشاره دارد:
- تعیین اهداف و مقاصد: شامل مشخص کردن اهداف بلندمدت و میانمدت سازمان است، که باید به طور واضح و قابل اندازهگیری تعیین شوند.
- تحلیل محیط داخلی و خارجی: برای تدوین استراتژی مؤثر، نیاز است تا تحلیلهای دقیقی از محیط داخلی سازمان (قوتها و ضعفها) و محیط خارجی (فرصتها و تهدیدها) انجام شود. برای تحلیل دقیق قوتها و ضعفهای کسبوکارتان، مشاوره تخصصی مدیرنو به شما کمک میکند بهترین استراتژیها را انتخاب کنید و به اهداف خود برسید. با ما تماس بگیرید.
- انتخاب مسیر مناسب: با توجه به تحلیلهای انجام شده، شامل انتخاب مسیرها و اقداماتی است که بهترین نتیجه را برای دستیابی به اهداف تعیین شده فراهم کند.
- تخصیص منابع: شامل تخصیص منابع مالی، انسانی و فنی به بخشهای مختلف سازمان به گونهای است که اهداف استراتژیک تحقق یابند.
- اجرا و پیگیری: پس از تدوین استراتژی، مرحله اجرای آن آغاز میشود و نیاز است که فرآیند اجرا به دقت پیگیری شود تا مطمئن شویم که به درستی به مرحله عمل درآمده است.
- بازنگری و اصلاح: محیط کسبوکار و شرایط میتوانند تغییر کنند، بنابراین لازم است که به طور منظم بررسی و در صورت نیاز اصلاح شود تا همچنان با شرایط جدید سازگار باشد.
پیشنهاد مطالعه :
استراتژی خوب چیست و چه نتایجی به همراه دارد؟
- مشخص میکند که سازمان چگونه مشتریان خودرا پیداکرده و آنها را حفظ میکند.
- مشخص کننده اینکه سازمان چگونه در ذهن مشتریان به نسبت رقبا متفاوت جلوه میکند.
- مجموعهای از اقدامات هماهنگ در جهت ایجاد مزیت رقابتی به نسبت رقبا برای مشتریان هدف میباشد.
- توضیح میدهد که سازمان چگونه در رقابت با رقبا عمل کرده و برنده خواهد شد.
- توضیح میدهد که کسب درآمد سازمان به چه شکل و از چه مسیرهایی است.
- فیلتری برای تصمیمات در سازمان بوده و مشخص میکند که چهکاری باید و چهکاری را نباید انجام داد.
- یک کتاب راهنما در جهت سرمایه گذاری ها، اهداف و اقدامات برای تمام افراد داخل سازمان است.
کتاب ” استراتژی خوب/استراتژی بد: تفاوت و اهمیت آنها ” نوشته ریچارد رومت، یک کتاب عالی در مورد استراژی میباشد که به همه مدیران توصیه میشود آن را بخوانند. این کتاب مفهوم استراتژی به زبان ساده را توضیح میدهد.
پیشنهاد مطالعه :
همچنین استراتژی خوب شامل:
1- تشخیص
تشخیص یعنی: یک ارزیابی و توضیح روشن از وضعیت موجود.
تصور کنید از چندین بیماری رنج میبرید و به دکتر مراجعه میکنید. پزشک قبل از تشخیص قطعی بیماری و انتخاب راه درمان زمانی را برای ارزیابی و بررسی عوامل مختلف در شما صرف خواهد کرد. مانند همین امر در سازمانها نیز اتفاق میافتد. یک تیم جهت ارزیابی و توصیف وضعیت فعلی سازمان و آیندهی مورد انتظار در بازار تشکیل میشود. در صورتی که نمیتوانید ایرادات سازمانتان را تشخیص دهید، میتوانید از تیم مشاوره مدیرنو کمک بخواهید که با حضور در سازمانتان، همه مشکلاتتان را استخراج نموده و برنامه جهت رفع آنها به شما ارائه خواهند نمود.
درصورتیکه نیاز به انجام این بررسی ها دارید؛ به صفحه ارزیابی سازمانی مدیرنو مراجعه فرمایید.
2- رویکرد کلی
همانطور که دکتر پس از اتمام تشخیص، روش کلی برای مقابله با بیماریهای شما را پیشنهاد میدهد، در سازمان نیز همین کار را با استراتژی انجام میدهیم. پس از ارزیابی بازار، مشتریان و وضعیت فعلی سازمان، باید یک رویکرد کلی تعریف کرد که به برنده شدن در رقابت در بازار هدف، کمک کند.
3- اقدامات منسجم
در مثال پزشک، درمان شما شامل مجموعهای از مراحل خاص و یا اقدامات طراحی شده متناسب با بیماری شما برای درمان و یا کاهش حداقلی آنست. در سازمان نیز اقدامات خاص و هماهنگ شده لازم، در جهت پیاده سازی رویکرد تدوین شده انجام میگیرد.
هرچند تشریح این مطلب ساده است، اما اجرا و توسعه یک استراتژی بههیچوجه ساده نخواهد بود.
اجرای استراتژی موفق نیاز به دانش و تجربه فراوان دارد که عمدتاً توسط مدیران و مشاوران مورد بحث قرار میگیرد. اما ضرورتی ندارد به علت حساس بودن این موضوع از آن دوریکنید. برعکس، مدیران و رهبران موفق دنیا تلاش میکنند تا استراتژی مناسب سازمان خود را ایجاد کرده و همواره درراه بهبود آن میکوشند. در این مسیر نیز میتوانید از راهنمایی، توصیهها و تجارب مشاوران مجموعه مدیرنو استفاده کرده و بهترین و مناسبترین استراتژی را برای سازمان خود تدوین نمایید.
اهداف راهبردی چیست؟
اهداف راهبردی به اهداف بلندمدت و کلاننگرانهای اطلاق میشود که یک سازمان یا پروژه برای تحقق چشمانداز و رسالت خود تعیین میکند. این اهداف، جهتگیری اصلی و مسیر کلی را مشخص کرده و به عنوان مبنای تصمیمگیریهای راهبردی و برنامهریزیهای کلان عمل میکنند. اهداف راهبردی معمولاً با تحلیل عمیق بازار، شناسایی نقاط قوت و ضعف، و بررسی فرصتها و تهدیدها تعیین میشوند و شامل معیارهایی برای اندازهگیری موفقیت در سطح کلان هستند. هدف اصلی آنها فراهم کردن چارچوبی برای برنامهریزی و هماهنگی فعالیتها به منظور دستیابی به اهداف بلندمدت و تحقق رشد پایدار و مداوم سازمان است.
پیشنهاد مطالعه :
طرح راهبردی چیست؟
طرح راهبردی سندی جامع و نظاممند است که به تفصیل استراتژیها، اهداف بلندمدت، و مسیرهای اجرایی برای دستیابی به اهداف کلان یک سازمان یا پروژه را بیان میکند. این طرح شامل تحلیل وضعیت فعلی، شناسایی نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها، و تعریف اولویتها و اقدامات کلیدی است. طرح راهبردی معمولاً شامل چندین بخش اصلی میشود: تحلیل محیطی (تحلیل SWOT)، تعیین اهداف راهبردی، تدوین استراتژیها و برنامههای عملیاتی، و روشهای ارزیابی و کنترل. هدف اصلی این طرح، فراهم کردن نقشهراهی است که جهتگیری و برنامهریزیهای آینده را هدایت کرده و منابع و تلاشها را به سوی تحقق اهداف بلندمدت هماهنگ سازد.

تفاوت بین استراتژی و تاکتیک چیست؟
قبل از اینکه به جزئیات ساخت یک راهبرد بپردازیم، درک تفاوت استراتژی با تاکتیک حیاتی است. در حالی که هر دو اصطلاح اغلب به جای یکدیگر اشتباه گرفته می شوند، آنها دو چیز کاملاً متفاوت هستند:
- استراتژی به اهداف بلند مدت یک سازمان و نحوه برنامه ریزی برای دستیابی به آنها اشاره دارد. به عبارت دیگر مسیر رسیدن به چشم انداز تعریف شده را نشان می دهد.
- تاکتیک به اقدامات خاصی اشاره دارد که برای رسیدن به اهداف تعیین شده در راستای استراتژی انجام می شود.
به عنوان مثال، راهبرد شرکت A ممکن است تبدیل شدن به ارزان ترین ارائه دهنده در بازار گوشی های هوشمند باشد. سپس مدیران آنها باید با تامین کنندگان مذاکره کنند تا هزینه قطعات الکترونیکی مورد استفاده در تولید را کاهش دهند. این یک تاکتیک برای دستیابی به استراتژی تعیین شده است.
یا همانطور که کمدین و نویسنده انگلیسی فرانک مویر می گوید: راهبرد خرید یک بطری شراب خوب زمانی است که کسی را برای شام بیرون می آورید. تاکتیک این است که آنها را بنوشند.
تفاوت استراتژی و هدف چیست؟
تفاوت اصلی بین “استراتژی” و “هدف” در اینست که هدف به نتیجه نهایی یا دستاوردی خاص اشاره دارد که یک فرد یا سازمان قصد دارد به آن برسد، مانند افزایش فروش به میزان 20 درصد یا کاهش هزینهها به نصف. در مقابل، استراتژی مجموعهای از اقدامها و برنامههای عملیاتی است که به منظور دستیابی به این اهداف طراحی و اجرا میشود. به عبارت دیگر، هدف معین میکند که به کجا میخواهیم برسیم، در حالی که استراتژی توضیح میدهد که چگونه و با چه روشهایی قرار است به آن مقصد برسیم. هدف نقطه نهایی است و استراتژی مسیر رسیدن به آن هدف را تعیین میکند.
تفاوت راهبرد و راهکار چیست؟
تفاوت بین “راهبرد” و “راهکار” در مقیاس و زمانبندی آنها نهفته است. “راهبرد” به برنامهریزی کلان و بلندمدت برای دستیابی به اهداف بزرگتر و استراتژیک اشاره دارد و معمولاً شامل تحلیلهای جامع و طراحی اقدامات اساسی برای جهتدهی به سازمان یا پروژه در مسیر درست است. به عبارت دیگر، راهبرد نقشهراه کلی است که جهتگیری کلی را تعیین میکند. در مقابل، “راهکار” به اقدامها و تدابیر خاص و عملیاتی اشاره دارد که برای حل مشکلات یا چالشهای فوری و کوتاهمدت به کار میرود و میتواند بخشی از اجرای راهبرد کلان باشد. به بیان ساده، راهبرد یک برنامه کلی و بلندمدت است، در حالی که راهکار به روشهای خاص و عملیاتی برای دستیابی به نتایج فوری و حل مسائل جاری مربوط میشود.
پیشنهاد مطالعه :
تفاوت استراتژی و استراتژیک چیست؟
استراتژی و استراتژیک دو واژهای هستند که در زمینههای مختلف مدیریتی و برنامهریزی به کار میروند و تفاوتهای کلیدی دارند. “استراتژی” به مجموعهای از اقدامات و برنامههای کلی اشاره دارد که به منظور دستیابی به اهداف بلندمدت و تحقق چشماندازهای یک سازمان یا پروژه تدوین میشود. این رویکرد معمولاً شامل تحلیلهای عمیق، پیشبینیهای آینده و انتخاب بهترین مسیرها برای موفقیت است. از سوی دیگر، “استراتژیک” به ویژگی یا رویکردی اطلاق میشود که به نحوه تفکر و عمل در زمینههای بلندمدت و کلاننگرانه مربوط میشود. به عبارت دیگر، استراتژیک بودن یعنی داشتن نگرش و شیوهای که به تحلیل و اجرای استراتژیها کمک کند و به تصمیمگیریهای جامع و مؤثر در زمینههای مختلف بپردازد.

موقعیت استراتژیک یعنی چه؟
موقعیت استراتژیک (Strategic Position) به جایگاه و موقعیتی اشاره دارد که یک سازمان، شرکت، یا فرد در مقایسه با رقبا و در بازار به طور کلی دارد. این موقعیت به معنای توانایی یک نهاد برای بهرهبرداری از فرصتها و مواجهه با تهدیدات محیطی، همچنین استفاده مؤثر از منابع و توانمندیها به منظور رسیدن به اهداف استراتژیک خود است.
اجزای موقعیت استراتژیک:
- تحلیل محیط داخلی: شامل بررسی نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان است. این تحلیل کمک میکند تا شناسایی کنیم که سازمان در چه زمینههایی قوی است و در چه زمینههایی نیاز به بهبود دارد.
- تحلیل محیط خارجی: شامل تحلیل فرصتها و تهدیدات محیط بیرونی است. این تحلیل به شناسایی عوامل خارجی مانند تغییرات اقتصادی، رقابت، تغییرات فناوری، و روندهای اجتماعی کمک میکند که میتوانند بر عملکرد سازمان تأثیر بگذارند.
- موقعیت رقابتی: تحلیل نحوه قرارگیری سازمان در مقایسه با رقبا. این شامل ارزیابی جایگاه سازمان در بازار، سهم بازار، و قدرت رقابتی آن است.
- استراتژیهای کلیدی: تعریف و تعیین استراتژیهایی که سازمان برای بهبود موقعیت استراتژیک خود در نظر دارد، شامل انتخاب بازار هدف، توسعه محصولات یا خدمات جدید، و بهبود فرآیندها و کارایی.
- مزیت رقابتی: شناسایی و تقویت مزیتهای رقابتی که به سازمان این امکان را میدهد تا از رقبا پیشی گیرد و در بازار متمایز شود. این مزیت میتواند شامل نوآوری، کیفیت برتر، قیمتگذاری مناسب یا خدمات ویژه باشد.
پیشنهاد مطالعه :
مثالهایی از موقعیت استراتژیک:
- موقعیت رهبری هزینه: سازمانی که با توانایی تولید و ارائه محصولات یا خدمات با هزینه کمتر از رقبا، توانسته است سهم زیادی از بازار را به دست آورد.
- موقعیت تمایز: سازمانی که با ارائه محصولات یا خدمات منحصر به فرد و با کیفیت بالا، توانسته است نام تجاری خاصی ایجاد کند و مشتریان وفادار زیادی جذب کند.
- موقعیت تمرکز: سازمانی که بر روی یک بازار خاص یا نیش بازار تمرکز کرده و به طور ویژه نیازهای آن بخش از بازار را برآورده میکند.
اهمیت موقعیت استراتژیک:
موقعیت استراتژیک به سازمانها کمک میکند تا نقاط قوت خود را در برابر نقاط ضعف رقبا شناسایی کنند و فرصتهای بازار را به خوبی درک کنند. این موقعیت همچنین به سازمانها امکان میدهد تا استراتژیهای مؤثرتری برای رسیدن به اهداف خود تدوین کنند و به طور کلی عملکرد بهتری در بازار داشته باشند.

انواع استراتژی چیست؟
انواع استراتژیهای مختلفی وجود دارند که سازمانها و شرکتها میتوانند برای دستیابی به اهداف و مقاصد خود استفاده کنند. استراتژیها به طور کلی به دستههای مختلفی تقسیم میشوند، و انتخاب هر یک بستگی به شرایط خاص سازمان، صنعت و محیط کسبوکار دارد. در زیر، انواع مختلف استراتژیها را معرفی میکنم:
1. استراتژیهای کلان (Corporate Strategies):
- استراتژی رشد (Growth Strategy): هدف آن افزایش حجم فعالیتها و توسعه سازمان است. این میتواند شامل توسعه بازار، گسترش محصولات یا خدمات جدید، و یا ادغام و اکتساب شرکتهای دیگر باشد.
- استراتژی تثبیت (Stability Strategy): هنگامی که سازمان در وضعیت مطلوبی قرار دارد و نیازی به تغییرات بزرگ ندارد، استفاده میشود. تمرکز بر حفظ وضعیت کنونی و بهینهسازی عملکرد فعلی است.
- استراتژی کاهش (Retrenchment Strategy): زمانی که سازمان با مشکلات جدی مواجه است و نیاز به کاهش هزینهها و فعالیتها دارد، استفاده میشود. این ممکن است شامل کاهش اندازه شرکت، فروش داراییها، یا خروج از بازارهای خاص باشد.
2. استراتژیهای کسبوکار (Business Strategies):
- استراتژی رهبری هزینه (Cost Leadership Strategy): تمرکز بر ارائه محصولات یا خدمات با هزینه کمتر از رقبا به منظور جذب بازار گستردهتر و کسب سهم بازار بیشتر.
- استراتژی تمایز (Differentiation Strategy): تمرکز بر ایجاد محصول یا خدمات منحصر به فرد که به طور قابل توجهی از محصولات رقبا متمایز است و میتواند قیمت بالاتری را توجیه کند.
- استراتژی تمرکز (Focus Strategy): تمرکز بر یک بخش خاص از بازار یا نیش بازار به منظور ارائه محصولات یا خدمات ویژه برای آن بخش. این راهبرد به دو نوع تقسیم میشود:
– تمرکز بر هزینه (Cost Focus): کاهش هزینهها و قیمتگذاری رقابتی در یک بخش خاص از بازار.
– تمرکز بر تمایز (Differentiation Focus): ارائه محصولات یا خدمات متمایز و با کیفیت بالا در یک بخش خاص از بازار.
پیشنهاد مطالعه :
3. استراتژیهای عملیاتی (Operational Strategies):
- استراتژی نوآوری (Innovation Strategy): تمرکز بر توسعه و معرفی محصولات و خدمات جدید و نوآورانه برای پیشی گرفتن از رقبا و جذب مشتریان جدید.
- استراتژی کیفیت (Quality Strategy): تمرکز بر ارتقاء کیفیت محصولات یا خدمات برای ایجاد رضایت مشتری و کسب شهرت برند مثبت.
- استراتژی خدمات مشتری (Customer Service Strategy): تمرکز بر ارائه خدمات عالی به مشتریان به منظور افزایش وفاداری و ایجاد تجربه مثبت برای مشتریان.
4. استراتژیهای رقابتی (Competitive Strategies):
- استراتژی دفاعی (Defensive Strategy): به منظور حفظ سهم بازار و مقابله با تهدیدات رقبا، معمولاً شامل اقدامات پیشگیرانه و بهبود فرآیندها و محصولات است.
- استراتژی حمله (Offensive Strategy): تلاش برای کسب سهم بازار بیشتر و پیشی گرفتن از رقبا از طریق اقدامات تهاجمی مانند کاهش قیمت، تبلیغات گسترده، و ورود به بازارهای جدید.
5. استراتژیهای بینالمللی (International Strategies):
- استراتژی جهانی (Global Strategy): ارائه محصولات یا خدمات مشابه در بازارهای مختلف جهانی با تمرکز بر استانداردسازی و کاهش هزینهها.
- استراتژی محلیسازی (Localization Strategy): تطبیق محصولات یا خدمات با نیازها و ترجیحات خاص هر بازار محلی برای افزایش جذابیت و پذیرش در آن بازار.
- استراتژی چندملیتی (Multidomestic Strategy): استفاده از رویکردهای مختلف در هر کشور برای پاسخگویی به نیازها و شرایط خاص آن کشور.
6. استراتژیهای رشد و توسعه (Growth and Development Strategies):
- استراتژی توسعه بازار (Market Development): ورود به بازارهای جدید با محصولات یا خدمات موجود.
- استراتژی توسعه محصول (Product Development): توسعه و ارائه محصولات یا خدمات جدید به بازارهای موجود.
- استراتژی تنوع (Diversification): ورود به صنایع یا بازارهای جدید که با فعالیتهای اصلی سازمان تفاوت دارند. این میتواند شامل تنوع مرتبط (در حوزهای مرتبط با فعالیتهای فعلی) و تنوع غیرمرتبط (در حوزهای غیرمرتبط با فعالیتهای فعلی) باشد.
پیشنهاد مطالعه :
7. استراتژیهای دیجیتال و فناوری (Digital and Technology Strategies):
- استراتژی دیجیتال (Digital Strategy): شامل بهرهبرداری از فناوریهای دیجیتال برای بهبود عملیات، افزایش تعامل با مشتریان، و گسترش بازار است. این میتواند شامل استفاده از رسانههای اجتماعی، بازاریابی دیجیتال، و فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و دادههای کلان باشد.
- استراتژی تحول دیجیتال (Digital Transformation Strategy): تغییرات گسترده در ساختار و فرآیندهای سازمان با استفاده از فناوریهای دیجیتال به منظور بهبود کارایی و نوآوری. که ممکن است شامل بهروزرسانی سیستمهای IT، پذیرش فناوریهای ابری، و بهبود فرآیندهای کاری باشد.
- استراتژی امنیت سایبری (Cybersecurity Strategy): برنامهریزی و اقداماتی برای حفاظت از دادهها و سیستمهای سازمان در برابر تهدیدات و حملات سایبری. این شامل استقرار تدابیر امنیتی، آموزش کارکنان، و بهروزرسانی مداوم زیرساختهای امنیتی است.
8. استراتژیهای منابع انسانی (Human Resource Strategies):
- استراتژی جذب و استخدام (Recruitment and Talent Acquisition Strategy): تمرکز بر جذب و استخدام بهترین استعدادها برای ارتقای عملکرد سازمان. شامل بهبود برند کارفرما، استفاده از ابزارهای مختلف جذب، و ایجاد برنامههای کارآمد برای استخدام است.
- استراتژی توسعه و آموزش (Training and Development Strategy): برنامهریزی و اجرای برنامههای آموزشی و توسعهای برای ارتقاء مهارتها و توانمندیهای کارکنان. این میتواند شامل دورههای آموزشی، کارگاهها، و فرصتهای یادگیری مستمر باشد.
- استراتژی مدیریت عملکرد (Performance Management Strategy): سیستمهایی برای ارزیابی و مدیریت عملکرد کارکنان به منظور بهبود کارایی و دستیابی به اهداف سازمان. شامل تعیین اهداف، ارزیابی عملکرد، و ارائه بازخورد سازنده است.
پیشنهاد مطالعه :
9. استراتژیهای بازاریابی (Marketing Strategies):
- استراتژی بازار هدف (Target Market Strategy): شناسایی و تمرکز بر بازارهای خاص که سازمان قصد دارد به آنها خدمات ارائه دهد یا محصولات را عرضه کند. این شامل تجزیه و تحلیل نیازهای مشتریان و تدوین استراتژیهای متناسب با آنها است.
- استراتژی برندینگ (Branding Strategy): ایجاد و تقویت هویت برند به منظور ایجاد تصویری مثبت و متمایز از سازمان در ذهن مشتریان. این شامل توسعه نام تجاری، لوگو، و پیامهای بازاریابی منسجم است.
- استراتژی تبلیغات و ترفیع (Advertising and Promotion Strategy): برنامهریزی و اجرای کمپینهای تبلیغاتی و ترفیعی برای جذب توجه مشتریان و افزایش فروش. این شامل انتخاب رسانههای تبلیغاتی، طراحی پیامهای تبلیغاتی، و ارزیابی اثربخشی کمپینها است.
10. استراتژیهای کسبوکار بینالمللی (International Business Strategies):
- استراتژی ورود به بازارهای خارجی (Market Entry Strategy): انتخاب و پیادهسازی روشهای مختلف برای ورود به بازارهای بینالمللی، مانند صادرات، سرمایهگذاری مشترک، یا خرید شرکتهای خارجی.
- استراتژی جهانی (Global Strategy): استفاده از رویکرد یکسان در بازارهای مختلف بینالمللی، به منظور ایجاد یک هویت جهانی و بهرهبرداری از مقیاس اقتصادی. معمولاً شامل استانداردسازی محصولات و فرآیندها است.
- استراتژی چندملیتی (Multinational Strategy): تطبیق محصولات و خدمات با نیازها و شرایط محلی هر کشور به منظور جلب رضایت مشتریان محلی و افزایش تأثیرگذاری در بازارهای مختلف.
11. استراتژیهای توسعه پایدار (Sustainability Strategies):
- استراتژی توسعه پایدار (Sustainable Development Strategy): تمرکز بر اجرای فعالیتها و کسبوکار به شیوهای که نیازهای کنونی را برآورده کرده و در عین حال به حفظ منابع و محیط زیست برای نسلهای آینده توجه کند. این شامل اقدامات برای کاهش اثرات زیستمحیطی، مصرف مسئولانه منابع، و ارتقاء مسئولیت اجتماعی است.
- استراتژی مسئولیت اجتماعی شرکت (Corporate Social Responsibility Strategy): فعالیتها و برنامههایی که به ارتقای تأثیرات مثبت اجتماعی، اقتصادی، و محیط زیستی سازمان کمک میکنند. این شامل فعالیتهای خیرخواهانه، حمایت از جوامع محلی، و ارتقاء رفتارهای اخلاقی در کسبوکار است.
پیشنهاد مطالعه :
12. استراتژیهای مالی (Financial Strategies):
- استراتژی مدیریت نقدینگی (Liquidity Management Strategy): برنامهریزی و اجرای تدابیر برای مدیریت جریان نقدی و اطمینان از توانایی سازمان در پرداخت بدهیها و تأمین نیازهای مالی جاری.
- استراتژی سرمایهگذاری (Investment Strategy): تصمیمگیری در مورد تخصیص منابع مالی برای پروژهها و فرصتهای سرمایهگذاری به منظور دستیابی به بازده مطلوب و رشد پایدار.
- استراتژی تأمین مالی (Financing Strategy): انتخاب روشهای مناسب برای تأمین مالی پروژهها و فعالیتهای سازمان، شامل استفاده از بدهی، سرمایهگذاریهای خارجی، و سایر منابع مالی.
سخن پایانی:
در این مقاله سعی شد، مفهوم و تعریف استراتژی به زبان ساده را تشریح کرده و توصیه هایی اجرایی برای تدوین و اجرای آن ارائه نماییم. توجه و عمل به توصیه ها میتواند شما را در راه خلق استراتژی خوب و اثرگذار برای سازمانتان کمک نماید. استراتژیهای مختلف برای رسیدن به اهداف خاص و مقابله با چالشهای متفاوت به کار میروند. انتخاب و اجرای یک راهبرد مناسب برای هر سازمان نیاز به تحلیل دقیق از وضعیت داخلی و خارجی و بستگی به وضعیت فعلی آن، شناسایی اهداف بلندمدت، منابع، و درک عمیق از نیازها و رفتارهای بازار و شرایط محیطی داخلی و خارجی دارد. یک راهبرد موفق باید انعطافپذیر باشد تا بتواند با تغییرات محیطی و نیازهای بازار سازگار شود.
اگر برای سیستم سازی در سازمان خود نیاز به یک تیم متخصص دارید تا در کمترین زمان ممکن به شما کمکم کنند کافیست با تیم مشاوره کسب و کار مدیرنو در ارتباط باشید .
برگرفته از: liveabout و consulterce و هیئت تحریریه مدیرنو
برچسب ها: تعریف استراتژی به زبان ساده, مفهوم استراتژی در مدیریت