در این مقاله به اینکه اصول و مهارت و تکنیک های مدیریت زمان چیست میپردازیم. چرا به مدیریت زمان نیاز داریم ؟ چطور با مدیریتزمان صحیح از روش ماتریس آیزنهاور ، از آن جلو بزنیم. برای خیلیها پیش امده با تمام مشغلهای که دارند و کارهایی که انجام دادند، در پایان شب میبینند که هنوز کاری انجام ندادند! دلیل این اتفاق این است که مدیریتزمان درستی ندارند. در اینجا اصول و تکنیک های مدیریت زمان به روش ABCDE رو برایتان شرح میدهیم .
مدیریت زمان چیست ؟
مزایای یادگیری تکنیک های مدیریت زمان
- استرس کمتر
- تعادل کار و زندگی بهتر
- آزادی زمان بیشتر
- تمرکز و دقت بیشتر
- سطوح بالاتر بهره وری
- تعلل کمتر
- همه چیز ساده تر و راحت تر است.
- حواس پرتی کمتر
- افزایش انرژی
- زمان فکر کردن
اهمیت مدیریت زمان چیست؟
- وظایف “فوری” توجه فوری شما را می طلبد، اما اینکه آیا واقعاً به آنها توجه می کنید ممکن است مهم باشد یا نباشد.
- وظایف “مهم” اهمیت دارند و انجام ندادن آنها ممکن است عواقب جدی برای شما یا دیگران داشته باشد.
فوریت و/یا اهمیت یک کار مطلق نیست. فقط شما می توانید تصمیم بگیرید که واقعا چه چیزی مهم یا فوری است.
مثلا:
- جواب دادن به تلفن ضروری است. اگر این کار را انجام ندهید، تماسگیرنده زنگ میزند و نمیدانید چرا آنها تماس گرفتهاند و ممکن است مهم باشد. اما از طرفی ممکن است پیام خودکار تبلیغاتی باشد که میخواد تبلیغ نمایشگاه یا بیمه یا هر مورد دیگری را به شما بکند.
- رفتن منظم به دندانپزشک مهم است. اگر این کار را نکنید، ممکن است به بیماری لثه یا سایر مشکلات مبتلا شوید. اما با این حال فوری نیست و اگر آن را برای مدت طولانی رها کنید، ممکن است فوری شود زیرا ممکن است دندان درد بگیرید.
- بیرون آوردن فرزندانتان از مدرسه هم ضروری و هم مهم است. اگر در وقت مناسب آنجا نباشید، آنها در زمین بازی یا کلاس درس منتظر خواهند بود. همچنین ممکن است معلمانی که با فرزندانتان منتظر رسیدن شما هستند را ناراحت کنید.
- خواندن ایمیل های غیرکاری یا بررسی فیس بوک و اینستاگرام و توئیتر نه فوری است و نه مهم. پس چرا این اولین کاری است که هر روز انجام می دهید؟
این تمایز بین فوری و مهم، کلید اولویت بندی وقت و حجم کاری شما، چه در محل کار، چه در خانه و چه هنگام مطالعه است. این شما را قادر میسازد تا دریابید که ابتدا چه کاری انجام دهید، و چه کارهایی را میتوان تا بعد باقی گذاشت یا اصلاً انجام نداد. به عنوان مثال، اگر یک کار فوری اما غیر مهم را ترک کنید، ممکن است متوجه شوید که آن کار غیر ضروری می شود. استفاده از ماتریس اولویت آیزنهاور می تواند در اصول مدیریت زمان به شما کمک کند تا وظایف خود را در دسته های مناسب سازماندهی کنید:
با استفاده از ماتریس اولویت آیزنهاور
- کدام یک از وظایف من باید ظرف 48 ساعت آینده انجام شود؟ اینها وظایف “فوری” هستند.
- از میان کارهای فوری، کدام یک مهمتر هستند؟ این ایده خوبی است که وظایف خود را به ترتیب اهمیت فهرست کنید، نه اینکه به آنها تمایز مطلق «مهم/غیر مهم» بدهید.
- از بین کارهای غیر فوری، کدام یک مهمتر هستند؟ مجدداً، بهتر است به جای تمایز مطلق، آنها را به ترتیب فهرست کنید.
اکنون با پیروی از ماتریس آیزنهاور، از پاسخ به این سؤالات استفاده کنید تا وظایف خود را به کادرهای ماتریس اولویت اختصاص دهید:
- هر جعبه نباید بیش از هفت یا هشت وظیفه داشته باشد.
- با کادر «اکنون انجام دهید» شروع کنید.
- مهمتر از همه، چیزهای فوری یا مهم را فقط به این دلیل که ناخوشایند هستند به تعویق نیندازید. آنها برای به تعویق انداختن وضعیت بهتری نخواهند داشت.
-
در مرحله بعد، به وظایف کمتر فوری اما همچنان مهم نگاه کنید. تصمیم بگیرید که قرار است در مورد آنها چه کاری انجام دهید، و سپس زمانی را در دفتر خاطرات خود در نظر بگیرید تا آنها را انجام دهید، یا در نظر بگیرید که آنها را به شخص دیگری واگذار کنید.
-
وظایف فوری اما آسانتر/کمتر مهم را محول کنید.
-
حالا کارهای غیر فوری و غیر مهم را حذف کنید.
-
در نهایت، کار را انجام دهید. لیست «اکنون انجام دهید» خود را شروع کنید. وقتی آن را تمام کردید، به کار یا وظایف برنامه ریزی شده بروید.
اگر وظیفه شما خوردن قورباغه است، بهتر است این کار را اول صبح انجام دهید. و اگر وظیفه شما خوردن دو قورباغه است، بهتر است اول بزرگترین قورباغه را بخورید. مارک تواین
به یاد داشته باشید که شما و سلامتی شما مهم هست. فقط به این دلیل که کارهای زیادی برای انجام دادن دارید، به این معنی نیست که انجام برخی ورزشها، پیادهروی 10 دقیقهای یا وقت گذاشتن برای خوردن درست مهم نباشد. شما نباید سلامت جسمی یا روانی خود را به نفع فعالیت های “فوری” تر نادیده بگیرید.
فوریت و/یا اهمیت یک وضعیت ثابت نیست. شما باید لیست وظایف خود را به طور منظم مرور کنید تا مطمئن شوید که هیچ چیز نباید به سمت بالا منتقل شود زیرا فوری و/یا مهم تر شده است.
اصول و تکنیک های بیشتر در مدیریت زمان چیست؟
1) آراسته باشید
2) از فهرست «کارها» استفاده کنید
3) لحظه خود را انتخاب کنید
4) معطل نکنید، اما باز خودتان بپرسید چرا انجامش نمیدهید
5) سعی نکنید چند کار را انجام دهید
6) صبح زود بیدار شدن
اولین پیشنهاد اینست که صبح زود از خواب بیدار شوید. راه حل صبح زود بیدار شدن هم کار پیچیدهای نیست، شبها زودتر بخوابید. بدن ما بین ۶ تا ۸ ساعت خواب نیاز دارد. وقتیکه این میزان را خوابیده باشید انرژی بهتری برای انجام دادن کارهای روزانه دارید. پس بهترین راه زود بیدار شدن، زود خوابیدن است.
برای خیلیها خواب سرصبح یکی از بهترین لذتهاست و حاضر نیستند با چیزی عوضش کنند. به این افراد پیشنهاد میکنیم درد را تبدیل به لذت کنند. فرض کنید به شما گفتند فردا ساعت چهار صبح برویم شمال ، خرجتان هم با آنها. بیشتر افراد رأس ساعت ۴ با ساکشان آماده رفتن هستند و هیچ بهانهای هم ندارند.
7) همیشه برای انجام هر کاری باید چرایی داشته باشید
نیچه فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی و آهنگساز آلمانی میگه: آن کسیکه «چرایی» برای زیستن دارد، با هر «چگونهای» خواهد ساخت. با داشتن چرایی برای هرکاری، به راحتی کارهای بی اهمیت را کنار میگذارید.
8) داشتن هدف
پیشنهاد سوم اینست که برای کارهایی که انجام میدهید هدف داشته باشید. وقتیکه هدفمند به سرکار بروید نتیجه بهتری هم از کارتان میگیرید. چرایی میتواند همان هدف ما باشد.
سرصبح اگر به خیابان نگاه کنید مردمی را میبینید که باعجله به سمت محل کارشان میروند. اگر از آنها بپرسید هدف شما از اینکه سرکار میرید چیست، بیشترشان جواب میدهند برای کسب درآمد، برای اینکه اموراتم بچرخد یا خرج زندگیم را بدست بیاورم. دروغ هم نمیگویند. ولی چرا بعضیها پول بیشتری بهدست میاورند؟ چرا یه تعداد معدود، از کاری که انجام میدهند خوشحالتر هستند و زندگی شادتری دارند؟ دلیلش این است که برای کاری که انجام میدهند، چرایی دارند و هدفمند کار میکنند.
هدف باید “کمبود” داشته باشد. «ک» کوتاهمدت، «م» میانمدت، «ب» بلندمدت، «و» واضح و «د» دور از دسترستان باشد.
وقتیکه از این افراد میپرسید چرا سرکار میروی، جوابهای متفاوتی دریافت میکنید. میگویند امروز دارم میرم سرکار که فلان کار را انجام بدم و چه اشتیاقی هم برای انجام دادن ان کار دارند. افراد موفق معمولاً اصول روزانه و هفتگی برای مدیریت زمان دارند که در ادامه بیشتر توضیح میدیم.
پیشنهاد مطالعه :
9) بهره برداری از مغز
بهترین کارایی مغز و بدن ما سرصبح است. «سحرخیز باش تا کام روا شوی».
نکته اینجاست که مغز احساسی ما همینجوری بیکار ننشسته که ما با یک هدف، از خواب سر صبحمون بزنیم و بیدار شویم.
مغز انسان از سه قسمت تشکیلشده
- مغز منطقی: که حساب و کتابها و تصمیمات هوشمندانه را میگیرد.
- مغز احساسی: همانطور که از اسمش پیداست کارهای احساسی و لذت بردن به عهدهاش هست و تصمیماتی که همراه با احساس است را میگیرد.
- مغز ابتدایی: که کارش زنده نگهداشتن ماست.
مغز منطقی ما در اینجا تصمیم گرفته که زود از خواب بیدار شود تا ما به کارها و اهدافمان برسیم. اما مغز احساسی ما میگوید بخواب و لذت ببر و این دو با همدیگه سر جنگ دارند. اگر مغز منطقی برنده شود، طولی نمیکشد که شما مجدد برمیگردید به حالت قبل و نمیتوانید بهراحتی از خواب بیدار شوید.
حالا باید کاری کرد که مغز احساسی هم لذت ببرد. بهتره ببینیم از چه چیزی لذت میبرید. اگر یک فنجان قهوه دوست دارید به مغز احساسیتان قول بدهید اگر ۶ صبح بیدار شود، بهش یه فنجان قهوه جایزه میدید و بعد از گرفتن جایزه میبینید که هر روز ساعت ۶ بیدار هستید.
پس نتیجه میگیریم که:
مغز منطقی با مغز احساسی رو با همدیگر آشتی بدید، اما فراموش نکنید که برای مدیریتزمان ابتدا نیاز به یک هدف جامع دارید که عاشقش باشید و جلوتر که میروید مغز احساسیتان هم از انجام هدفتان لذت میبرد و حالا اگر صبح زود بیدار نشید اذیت خواهید شد. با خرید این وقتها برای خودتان میتوانید از زمان جلوتر باشید. و زمانیکه وقت اضافه میاورید، میتوانید به گذراندن در کنار خانواده و مواردی که برایتان لذتبخش است بگذرانید.
اگر زندگینامه آدمهای موفق را مطالعه کنید، میبینید که همه شان صبح زود از خواب بیدار میشوند و برنامهریزی روزانه دارند.
10) روزی چند دقیقه زودتر بیدار شدن
برای زود بیدار شدن بهتره روزی چند دقیقه زودتر بیدار شوید تا بدنتان با این تغییر هماهنگ شود. هر کاری را اگر کوچک کنید به راحتی میتوانیم انجامش دهید.
مهارت و اصول مدیریت زمان به روش برایان تریسی
برایان تریسی، برای مهارت مدیریت زمان ، روش ABCDE را پیشنهاد میکند.
تکنیک های مدیریت زمان به روش برایان تریسی به این صورت است که در دفتر برنامهریزی روزانه باید به کارها اولویت دهید که ابتدا به کارهای مهمتر برسید که اینجا کارهای مهمترو با A علامتگذاری میکنیم.
- A برای کارهایی که خیلی مهم و اورژانسی هستند و انجام ندادنش پیامد منفی دارد. مثل قرار ملاقات، دستوراتی که مدیر میدهد.
- B برای کارهای مهمی که فوریتی ندارند و میتوانید عقب بندازید. مانند سمینارها، ارائه گزارش و ورزش کردن.
- C کارهایی که انجام دادن و ندادنش پیامدی ندارد و انجامش معمولاً مفرحه، مثل صحبت با همکاران، چک کردن پیامهای شخصی.
- D کارهایی که میتوانید به دیگران بسپارید که برایتان انجام دهید.
- E برنامهای که باید از بین ببریدش. این را در دفترتان مینویسید و علامت میزنید که دیگه انجامش ندهید و خوبی نوشتنش این است که دیگر مغز شما درگیر انجام دادنش نیست و از شما انرژی نمیگیرد.
کلام اخر در رابطه با مهارت و اصول مدیریت زمان
بنابراین میتوانید با استفاده از اصول و تکنیک های گفته شده مخصوصا ماتریس آیزنهاور به یک مهارت مدیریت زمان و برنامه ریزی درست در زندگی شخصی و کاریتان برسید و نه تنها دیگه با کمبود وقت مواجه نمی شوید بلکه میتوانید وقت بخرید و ازش جلو برنبد.
برای دریافت اطلاعات بیشتر خصوص دریافت مشاوره به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید.
با ما در ارتباط باشید.
پیشنهاد مطالعه :
منابع: skillsyouneed و هیئت تحریریه مدیرنو