در این مقاله از مدیرنو به اصول بازاریابی دیجیتال میپردازیم و بیان میکنیم که اهمیت اصول بازاریابی در عصر دیجیتال در چیست. قبل از ورود به عصر دیجیتال زندگی بازاریابان بسیار راحت تر بود. در آن زمان در هر بازاری تنها تعداد کمی کانال تلویزیونی، چند ایستگاه رادیویی، تعداد انگشت شماری از مجلات پرفروش و یک یا دو روزنامه وجود داشتند. پیدا کردن مشتری آسان بود، فقط کافی بود بتوانید پیام خود را جالب و گیرا ایجاد کنید، و سپس میتوانستید کالای مورد نظر خود را بفروشید.
اما حالا تعداد بسیار زیادی کانال تلویزیونی، میلیونها وب سایت، و صدها و شاید هزاران نرم افزار مختلف وجود دارد. بازاریابی هرگز کار ساده ای نبوده است. اما تکنولوژی باعث بسیار سخت تر شدن این کار شده و همین امر اهمیت فراگیری اصول بازاریابی را بیش از پیش نموده است.
اهمیت و اصول بازاریابی دیجیتال
در گذشته بازاریابی یکی از نیازهای اساسی برای شناسایی کالا به دیگران بود و از مزایای برقراری ارتباط با دیگران به حساب میآمد اما اکنون برای تعامل با مشتری باید تجربه فراوانی داشته باشید. این بدان معنی است که ما باید بدنبال یادگیری مهارت ها و قابلیت های جدیدی من جمله اصول بازاریابی باشیم.
4 اصل مهم از اصول بازاریابی دیجیتال
1. اهداف کسب و کار خود را مشخص کنید (یکی از مهمترین اصول بازاریابی)
امروزه در عرصه بازاریابی تغییرات بسیاری رخ میدهد و همه در تلاش هستند خود را با این تغییرات و رویداد ها همگام کنند. در عین حال، هر بازاریاب حرفه ای برای پیشرفت کردن و همچنین ادغام رسانه در برنامه بازاریابی خود تحت فشار است.
اما یک استراتژی بازاریابی خوب به میزان واژگان جدید به کار رفته در آن بستگی ندارد، بلکه به چگونگی دستیابی به هدف مورد نظر وابسته است. در نتیجه، تعریف شما از قصد و هدفتان تأثیر زیادی بر موفقیت یا شکست شما دارد.
در مقاله ” با 5 قانون طلایی بازاریابی پیشرو شوید ” به قوانینی اشاره میشود که احتمالاً هیچ گاه تغییر نخواهند کرد. زیرا آنها به سختی در روانشناسی مشتری ریشه کرده و برای استراتژی های کسب و کار، توسعه ی محصول و خصوصاً برای رشد، پیامدهایی دارند که میتوانند مجموعه شما را در بازاریابی پیشرو نمایند.
متأسفانه اکثر بازاریاب ها تمایل دارند روشی شبیه به «یکی برای همه چیز» ایجاد کنند، تا بتوانند از آن برای مجموعه بزرگی از برندها استفاده کنند. یا اینکه برای نشان دادن اهداف بازاریابی خود مدلی بسیار پیچیده طراحی میکنند. ولی شیوه و اصول بازاریابی در اکثر کسب و کارها را میتوان فقط با ارزیابی سه معیار ساده به دست آورد. که عبارتند از: آگاهی، فروش، و حمایت (مثلا ارجاع یا پس فرستادن مشتریان).
برخی از برندها به خوبی شناخته شده نیستند، برخی دیگر در تبدیل آگاهی مردم به فروش دچار مشکل هستند و بعضی هم باید بر روی بخش حمایت از مشتریان خود کار کنند. اگرچه تمام کسب و کارها باید هر سه معیار ذکر شده در بالا را داشته باشند، اما بهتر است بر روی یک هدف اصلی متمرکز شوید در غیر این صورت استراتژی شما موثر نخواهد بود.
2. برای شناسایی، ارزیابی و ایجاد فرصت های نو از تیم های خلاق استفاده کنید
کسانی که در زمینه بازاریابی فعالیت میکنند افرادی بسیار پر مشغله ای هستند. آنها باید بازار را به طور مداوم زیر نظر داشته باشند، فرصت های کسب و کار را شناسایی کنند، با افراد تولید کننده همکاری داشته باشند و کمپین های تبلیغاتی را اداره کنند. به نظر غیر منطقی میرسد که انتظار داشته باشیم آنها به مجموعه ای وسیع از تکنولوژی های پیشرفته و تاکتیک های جدید نیز آشنایی داشته باشند مخصوصاً که بسیاری از آنها کاربرد چندانی ندارند.
در نتیجه یکی از موارد ضروری برای اصول بازاریابی اینست که تیمی را برای شناسایی فرصت های نو و در حال ظهور، ملاقات با صاحبان کسب و کارهای جدید، و اجرای برنامه های آزمایشی به منظور ارزیابی توانایی های آنها اختصاص دهید. البته بسیاری از آنها شکست میخورند. اما آن تعداد اندکی که موفق میشوند تمام خسارات وارده را جبران کرده و از بسیاری جهات میتوانند به شما کمک کنند.
هنگامی که یک فرصت نو ظهور، ابتدا در برنامه آزمایشی به خوبی اجرا شود، آنگاه میتوان آن را تقویت کرده و به عنوان یک تاکتیک مناسب برای رسیدن به هدف هایی نظیر آگاهی، فروش و حمایت، در فرایند استراتژیکیِ عادی استفاده کرد.
3. استراتژی و نوآوری جدا از یکدیگر هستند
متأسفانه در بسیاری از سازمان ها، استراتژی و نوآوری معمولا در یک گروه قرار میگیرند. زیرا اینگونه تصور میشود که هر دو اینها توسط افراد باهوش انجام میشوند. در نتیجه هنگامی که شرکت ها به دنبال نوآوری میروند، اصولا بهترین افراد خود را که در کارهایشان موفق بوده و نتایج خوبی به دست آورده اند، به این کار اختصاص میدهند.
به همین دلیل، تیمهای نوآور معمولاً از مدیران ارشد تشکیل شدهاند. به دلیل اهمیت فراوان نوآوری برای آینده شرکت (و همچنین به دلیل نفوذ زیاد مدیران ارشد) معمولا منابع کافی در اختیار این تیم ها قرار میگیرد. از طرفی آنها برای رسیدن به موفقیت در این تیم گماشته شده اند و به هیچ عنوان شکست خوردن آنها قابل قبول نیست.
باید توجه داشت که استراتژی اساساً با نوآوری فرق دارد. یک استراتژی خوب دستیابی و رسیدن به اهدافی خاص را میسر میکند. اما نوآوری بر ایجاد چیزهای جدید متمرکز است و متأسفانه (حداقل در ابتدا) به خوبیِ روش های استاندارد عمل نمیکند. در حقیقت نوآوری در کسب و کار ریسک بالایی بدنبال دارد.
بنابراین باید از همان ابتدا خود را برای شکست احتمالی آماده کنید. به همین دلیل است که شرکت های سرمایه گذاری در زمینه فن آوری انتظار دارند اکثر سرمایه گذاری هایشان با شکست مواجه شود. اما شکست نباید هزینه زیادی به همراه داشته باشد و به عبارتی باید کمترین هزینه ممکنه را در بر داشته باشد، تا بتوان منابع را به حداقل رساند.
در مقاله ” 6 اشتباه مرگبار بازاریابی ” از مدیرنو، شما را با 6 اشتباه رایجی آشنا میکنیم که اغلب بازاریابان حتی آنهایی که کاملا خود را حرفه ای میدانند در ملاقات های حضوری با خریداران مرتکب شوند.
4. در بازار خود یک سیستم مدیریت دارایی های دیجیتالی (Open Asset) ایجاد کنید
در گذشته توجه اصلی در بازاریابی و فروش ایجاد کمپین های تبلیغاتی گیرا و جذاب بود. این کمپین ها توجه مصرف کننده را به خود جلب میکرد و آگاهی آنها را نسبت به یک محصول خاص تحت تأثیر قرار میداد. هنگامی که توجه مشتریان احتمالی به سمت محصولات شما جلب می شد، میتوانستید با استفاده از فروش مستقیم و تبلیغات برای خرده فروشی قرارداد خود را ببندید.
اما حالا این مدل دیگر کارایی ندارد. امروزه احتمال اینکه کمپین های تبلیغاتی منجر به فروش شوند بسیار کم است. بیشتر این امکان وجود دارد که منجر به یک جستجوی اینترنتی شوند که به این وسیله رفتار و نظرات مشتریان نسبت به محصولات شما قابل ردیابی بوده و رقبای شما این محصولات را مورد هدف قرار دهند.
برندهای موفق همانند یک سکوی پرتاب به سمت موفقیت هستند. وظیفه آنها چیزی بیشتر از مجاب کردن مشتری به خرید است. آنها باید این افراد را تشویق به مشارکت کنند. تمرکز و توجه به کارهای گروهی به ایجاد گروه های خلاق و فعال شتاب میدهد. در عصر دیجیتال، برندها از مجموعهای از باورها و اهداف تشکیل شدهاند.
چرا اصول بازاریابی دیجیتال اهمیت دارد؟
از دلایل مهم بودن اصول بازاریابی در عصر دیجیتال می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- مخاطبان گستردهتر
با روشهای سنتی بازاریابی، تلاشهای شما محدود به جمعیت خاصی میشود، اما با یادگیری اصول بازاریابی دیجیتال، حضور شما در سطح جهانی احساس میشود و از این رو به مخاطبان بیشتری دسترسی پیدا میکنید.
2- رقابت با کسب و کارهای بزرگ
در حال حاضر فرصتهای بازاریابی تنها به کسبوکارهای بزرگ محدود نمیشود، بلکه هر کسی میتواند با بکارگیری اصول بازاریابی دیجیتال از روشهای آن به نفع خود استفاده کند. امروزه برندهای کوچ نیز فرصت حضور در بازارهای جهانی را دارند.
3- دستیابی به مشتریان بالقوه
در گذشته دسترسی شرکتها به مشتریان بالقوه دشوار بود، اما با تلاشهای بازاریابی دیجیتال، شناسایی و دستیابی به مخاطبان هدف آسانتر شد، از طرفی با هدف قرار دادن مخاطبان بالقوه به نتایج بهتری خواهید رسید.
4- ردیابی و پیگیری بهتر و دقیق تر
روشهای بازاریابی سنتی به سختی قابل پیگیری بوده و ردیابی اینکه چند نفر یک بیلبورد خاص را دیدهاند و در نهایت خرید کردهاند دشوار بود. با بکارگیری اصول بازاریابی دیجیتال، این امکان با ابزارهای مختلفی وجود دارد که به ردیابی حضور در رسانه های اجتماعی، فعالیت وب سایت و … کمک می کند.
5- بازگشت سرمایه
بر اساس گزارش لیتموس، بازگشت سرمایه به واسطه بازاریابی ایمیلی 42٪ یا 42 برابر است. یعنی به ازای هر دلاری که برندها در بازاریابی ایمیلی سرمایه گذاری می کنند، در ازای آن 42 دلار دریافت می کنند. این مقدار بازگشت سرمایه عدد بسیار بزرگی است. بنابراین سرمایه گذاری در فرصت ها و به کارگیری بازاریابی دیجیتال و رشد کسب و کار خود تصمیم بسیار خوبی خواهد بود.
کلام آخر
بازاریابی در عصر دیجیتال تمام تکنیک های بازاریابی مدرن را تشکیل می دهد و یک روند رو به رشد بازاریابی است. به همین دلیل است که یادگیری در مورد اصول بازاریابی دیجیتال حائز اهمیت می باشد. اصول بازاریابی دیجیتال راههای بسیاری را برای سازمانهای مختلف باز کرده است، و هر برندی مجبور است از تکنیکهای اصول بازاریابی دیجیتال برای رهبری موفقیتآمیز کسب و کار خود استفاده کند.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد به صفحه آموزش درون سازمانی مدیرنو مراجعه فرمایید.
با ما در ارتباط باشید.
منبع: forbes , mygreatlearning , هیئت تحریریه مدیرنو
کلیدواژه ها: اصول بازاریابی, اصول بازاریابی دیجیتال