در این مقاله از مدیرنو به اینکه روش های رهبری اثربخش منابع انسانی در سازمان چیست پرداخته و به این سوال که چگونه رهبری تأثیرگذار باشیم پاسخ خواهیم داد. یکی از هیجانانگیزترین و گاهی اوقات یکی از گذارهای حیاتی در یک حرفه، زمانیست که شما از یک نقش معمولی در سازمان به سمت مدیر یا رهبر شدن، حرکت میکنید. در این مرحله افکار، گفتهها، عملکرد و نشانههای حضور شما در سازمان، میتواند تأثیر مستقیم بر کسانی داشته باشد که در حال حاضر تحت رهبری و مدیریت شما هستند. بنابراین بهعنوان یک مدیر جدید، باید بدانید که چگونه میتوانید حضوری مؤثر بر تیم و همکارانتان داشته باشید.
نکات رهبری و مدیریت در رهبری تأثیرگذار
در ابتدا، چند نکتهی مهم و کلی را بیان میکنیم. این نکات، سرنخهای تمامی اقدامات رهبری هستند:
- – اهداف بر اساس ارزشهای رهبری، طراحی و تعیین شود. اهداف فردی را در اولویت آخر قرار دهید. شما باید بدانید که بهعنوان رهبر، مسئولیتهای سازمانی و گروهی بسیاری دارید که باید آنها را در ارجحیت قرار دهید.
- – ارتباط و اعتمادی که با دیگران برقرار میکنید، از درونتان آغاز میشود. اینکه نقش خود را چگونه تعریف میکنید، خود را کجای سازمان میبینید، چه نقش معنوی و مادی برای خود قائل هستید و ارزشی برای که برای همکارانتان قائل هستید، در این راستا به شما کمک میکند.
- – بهعنوان یک مدیر و رهبر، به نوع و شیوهی رهبری که بهکار گرفتهاید و آنچه میخواهید باشید، بیندیشید و هدفی آرمانی را بهعنوان نقطهی عطف اقداماتتان در نظر بگیرید.
- – هوش هیجانی و آگاهی اقتضایی خود را افزایش دهید؛ این دو فاکتور اساسی در موقعیتهای بحرانی به شما کمک میکنند تا تصمیم و اقدام درست از خود نشان دهید.
هنگامیکه رام چاران، استیفن دروتر و جیمز نوئل، در کتاب “مسیر رهبری”، توضیح دادند که “اگرچه شاید مسیر طبیعی رهبری، آسان به نظر برسد؛ اما ازآنجایی که امکان دارد این مسیر، اولین سفر کاری شما باشد، شاید با دشواریها و پیچوخم بسیاری همراه شوید. تحول از یک نقش عادی به رهبری، بدون تحول در رفتار و ارزشها، میسر نخواهد بود. باهدف تحول به سمت رهبری، شما باید معتقد بهصرف وقت برای دیگران، برنامهریزی و مربیگری بوده و این اقدامات و اصلاحات را برای خود لازم بدانید. همچنین بدانید این فعالیتها برای موفقیت شما در این مسیر، حیاتی است.”
بیابید که چه عواملی برانگیزش شما مؤثر است که بر دیگران مؤثر نیست. قبل از شروع جلسات و تعاملات، از خود بپرسید:
- – مخاطب چه کسی است؟
- – در حیطهی موردبحث، چه چیزی امکان دارد موردتوجه قرار گیرد؟
- – بهترین انگیزهی گوش دادن به سخنرانیها چیست؟ چه چیزی افراد را به بهترین وجه، تحت تأثیر قرار میدهد؟
- – بهترین نتایج جلسه چه میتواند باشد؟
این سؤالات به ما یادآوری میکند در طول جلسه، به چه عواملی توجه کنیم؛ درصورتیکه متکلم بودیم، چه نکاتی را باید مدنظر قرار دهیم. نشان دهید میتوانید با انواع مختلفی از افراد، در قالب راههای ارتباطی و تکنولوژیهای مختلف، ارتباط مثبت برقرار کنید. همیشه بهصورت مستقیم، واضح و با احترام ارتباط برقرار کنید. شما در نقش جدیدتان (رهبری)، احتمالاً تعاملات بسیاری با سبکهای مختلف و سطح اهمیت مختلف خواهید داشت. برای اینکه حضوری مؤثر در نقش رهبری داشته باشید، ضروریست مهارت بسیاری در برقراری ارتباط روشن و مستقیم بهدست آورید. ارتباط روشن و مستقیم، هنگامی مؤثر و کارآمد خواهد بود که توأم با احترام و اعتماد باشد.
حضور مؤثر و پویای رهبری نیز، ارتباط و تعامل را تقویت میکند. رهبری که حضوری فعال در سازمان داشته، بهصورت معقول در دسترس کارکنان باشد، در راستای هدف مشترک سازمان، پذیرای دیدگاهها، نظرات و انتقادات بوده و درهای ارتباطی را به سمت کارکنان باز گذاشته. از طریق این روش، بهترین نتیجه را از ارتباط دریافت میکند.
چند نکته برای تبدیل شدن به رهبری تأثیرگذار که بتوانید صدای دیگران را بشنوید و دیگران صدای شمارا بشنوند:
– باید بدانید که به چه میاندیشید.
اگر بهطور طبیعی قادر به شنیدن صدا، نظرات و انتقادات دیگران هستید، اکنون در شنیده شدن صدا و نظرات خود تلاش کنید. قبل از جلسات یا تعاملات مهم، چند نکته را برای خودتان یادداشت فرمایید. 3 تا 5 موردی که در مورد موضوع جلسه به آن معتقد هستید و میتواند در جلسه گفته شود، یادداشت شود. اینگونه میتوانید نظرات تدوینشده را در جلسه مطرح و صدایتان را به گوش همگان برسانید.
– گوش کنید، بپرسید و تصدیق کنید.
حین سخنرانی دیگران، با نهایت دقت، به آنها گوش کرده و با زبان بدن همچون تکان دادن سر به معنی تصدیق، به آنها بازخورد بدهید. از این طریق، فرد سخنران متوجه میشود که شما گوش میدهید و توجه نیز دارید؛ صرفاً یک شنونده نیستید. میدانید که شنیدن با گوش دادن تفاوت دارد. حتی اگر در قسمتهایی اختلافنظر دارید، نکات قابلطرح را یادداشت کرده و در موقع مناسبی همچون پرسش و پاسخ، بیان کنید.
– “چرا” ها را به اشتراک بگذارید.
بهعنوان یک مدیر جدید، حیاتی است که چراهایی را در مورد چشمانداز، اولویتها، بازخوردها و درخواستهایتان به اشتراک بگذارید. بهعنوانمثال، در سازمانی که به توسعهی حرفهای میاندیشد و در حال رشد میباشد، فرصتی برای پیشرفت هر تیم وجود دارد. شما بهعنوان مدیر جدید باید برای افراد سؤال ایجاد کنید. با طرح سؤال، سرنخهای پیشرفت را بهدستشان دهید: “من دوست دارم ببینم شما در چه موقعیتی هستید، من دوست دارم ببینم ما بهترین شرکت درزمینهی کاری خود میباشیم، در این مسیر، چه چیزهایی نیاز داریم؟”
– با ثبات و پایدار باشید
حتی در حضور تغییرات، اخبار بد و استرس نیز سعی کنید باثبات و پایدار، حضورداشته باشید. واقعیت اینست که اکثر ما در مواقعی که اوضاع خوب است، حضور خوبی داریم اما در مواقع بروز مشکلات، ناخودآگاه، از فعالیت و حضورمان کاسته میشود. بهتر است از خود بپرسید، دیگران چه بازخوردی میگیرند وقتی مرا بهعنوان مدیر، خسته و ناراحت ببینند؛ یا هنگامیکه خبر بدی برایم میآورند، از من چه عکسالعملی میخواهند. ضروریست تأثیرات موقعیتهای بد را بر افرادتان بشناسید.
ثبات حضور شما بهعنوان رهبر، میتواند حضور فعال اعضای تیم را افزایش دهد. تحقیق پروفسور “امی ادموندسون” نشان میدهد که تیمها میتوانند روند یادگیری و ارتقای عملکرد را با کمک رهبر، بهبود ببخشند که در این صورت، امنیت شغلی و مسئولیت روانی در آنها افزایش مییابد.
مدیر شدن، گذرگاهی مهم در مسیر رهبری شماست. اگر امیدوار هستید، این امیدواری را نشان دهید. هدف خود و تلاش برای رسیدن به آن را بروز دهید. اینگونه میتوانید حضور فعال خود را به نمایش بگذارید. این آسان است که تأثیر خود را بهعنوان یک مدیر، بر زندگی دیگران ببینیم.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید.
با ما در ارتباط باشید.
منبع: hbr