نقش استراتژی تغییر در سازمان ها

وبینار آموزشی
شروع از 22 مهر

وبینار مهارت های ارتباطی و مذاکره

از اختلاف تا تعامل سازنده
روز
ساعت‌
دقیقه
ثانیه
تخفیف به پایان رسید.
پرسش 24 خدمتی رایگان

سطح:

تخصصی

ویدئو:

ندارد

پادکست:

ندارد
نقش استراتژی در سازمان

در این مقاله از مدیرنو؛ به اینکه استراتژی سازمانی چیست و استراتژی چه نقشی در تغییر سازمان ها و کسب و کار خواهد داشت می‌پردازیم. به قلم دکتر رضاییان، استراتژی ازنظر تئوری برنامه‌ای جامع برای عمل است که جهت‌گیری‌های عمده سازمان ها را معین می‌کند و رهنمودهایی برای تخصیص منابع در مسیر نیل به اهداف بلندمدت سازمان، پیش پای مدیران قرار می‌دهد.

بنر میان مقاله منابع انسانی

استراتژی سازمانی چیست

انتخاب استراتژی کاری پیچیده و حتی مخاطره‌آمیز می باشد. زیرا هر استراتژی سازمان را به یک محیط رقابتی خاص هدایت می‌کند و چگونگی برنامه‌ریزی مدیران برای تطبیق قوت‌ها و ضعف‌های کسب و کار با فرصت‌ها و تهدیدات محیطی را معین می‌سازد. استراتژی در ادبیات مدیریت ، به‌خصوص در ادبیات حوزه برنامه‌ریزی استراتژیک ، چنان برای مدت‌های طولانی و با تأکید بسیار تکرار شده که مدیران ارشد گمان می‌کنند وظیفه آنها صرفاً فرموله کردن و وظیفه دیگران صرفاً اجرا کردن این استراتژی در سازمان است. در واقع، طبق این تعریف، مدیریت ارشد صرفاً فکر می‌کند و دیگران (طبق آنچه به آنها ابلاغ‌شده) عمل می‌کنند.

“استراتژی کسب و کار یک باور هست و نه یک تئوری” باوری که باید در ذهن کلیه مدیران جای بگیرد.

اما وجود این تئوری در منابع مکتوب، برای اداره سازمان کفایت نمی‌کند. بیش از ۹۰ درصد از استراتژی‌ها با شکست مواجه می‌شوند و از دستیابی به اهداف اساسی خود بازمی‌مانند.

دو دلیل عمده برای این مشکل اساسی وجود دارد:

  • اول این که سازمان‌ها معمولاً با قابلیت‌های مدیریتی اداره می‌شوند. حال‌آنکه پیاده سازی استراتژی سازمانی بیش از آنکه نیازمند مدیریت باشد نیازمند راهبریست.
  • دلیل دوم این امر شکافیست که بین لایه استراتژیک (راهبری) و لایه عملیاتی (مدیریتی) سازمان‌ها هست. لذا لازم دیده می‌شود توسط اقداماتی فراگیر در سراسر سازمان، استراتژی شرکت به واحدهای عملیاتی نفوذ کرده و به ‌عنوان دستورالعمل روزانه، موردتوجه قرار گیرد.

شاید به نظر ناراحت‌کننده بیاید، اما پابرجا بودن یک کسب‌وکار تا ابد تضمین‌شده نیست. تقریباً تمام کارآفرینان در یک برهه با وظیفه‌ی مدیریت کسب‌وکار در حال مرگ روبه‌رو می‌شوند. هر کسب‌وکاری در طول دوره‌ی وجودی خود با یک تجربه نزدیک به مرگ مواجه خواهد شد. در مقاله ” ۷ استراتژی اساسی برای مدیریت کسب‌وکار در حال مرگ ” به این موضوع می‌پردازیم.

 

ده اصل اساسی استراتژی سازمانی از نگاه ویلیام کُهن

  • کاملاً به یک هدف معین و روشن متعهد باشید.
  • ابتکار عمل را در دست بگیرید و آن را حفظ کنید.
  • صرفه‌جویی در منابع برای تجمیع و تمرکز
  • از موقعیت‌یابی استراتژیک بهره ببرید.
  • کارهای غیرمنتظره انجام دهید.
  • همه‌چیز را ساده بگیرید.
  • همزمان راه‌حل‌ها و جایگزین‌های چندگانه فراهم کنید.
  • استفاده از مسیرهای غیرمستقیم برای دستیابی به هدف
  • اعمال زمان‌بندی و ترتیب گذاری
  • از موفقیت خودتان بهره‌برداری کنید.

 

در ادامه به چند روش عملی اشاره می‌کنیم:

1- استراتژی کسب و کار را نمی‌توان از بیرون خرید و یا به واحد مطالعات برنامه‌ریزی در شرکت سفارش داد.

نقش مشارکت افراد کلیدی در فرآیند خلق استراتژی سازمان یک ضرورت اساسی میباشد. منظور از افراد کلیدی، افرادیست که درروند تولید خدمت یا کالا، از دانش لازم در حوزه فعالیتشان برخوردارند و درروند امور کاری نقش مؤثری دارند. حتی یک سرکارگر می‌تواند بادانش فنی خودش، به‌عنوان یک نقش کلیدی در سازمان شناخته شود. باید از این فرد به‌عنوان منبع اطلاعات داخلی، درروند تصمیم‌گیری‌ها کمک گرفت.

این همکاری درروند تدوین استراتژی سازمان ، سبب ایجاد احساس تعلق در افراد می‌شود. لذا احتمال عملی شدن بندهای استراتژی افزایش می‌یابد. شرکت افراد در فرآیند خلق استراتژی باعث ایجاد تغییر و تحول در سازمان می‌شود. بنابراین مشارکت نه تنها در توسعه قابلیت‌های خلق استراتژی و تفکر استراتژیک افراد، بلکه در امکان پیاده‌سازی برنامه‌ها نیز نقش اساسی خواهد داشت.

 

2- مینتزبرگ معتقد است که استراتژی چیزی نیست که در جلسات رسمی برنامه‌ریزی حاصل شود.

این امر پدیده‌ای خودجوش میباشد و حاصل اجرای یک فرآیند مشخص قدم‌به‌قدم نمی‌باشد و آن را نمی‌توان از اجرای یک سری دستورالعمل مشخص استخراج کرد.

گری همل نیز با نظر مینتزبرگ مبنی بر “خودجوش بودن استراتژی” موافق بوده، اما تاکید داردکه طبیعت خودجوش بودن، مانع از مشارکت ما در فرآیند خلق آن نمی‌شود. به زبان ساده‌تر، هدف افراد، باید برگرفته از استراتژی کسب و کار باشد. حتی کوچک‌ترین اقدام در شرکت، باید به‌عنوان قدمی در مسیر نیل به اهداف استراتژیک برداشته شود.

 

3- اگر هدف خلق استراتژی را “تحول” بدانیم، در این صورت نمی‌توانیم نسبت به کیفیت اجرای آن بی‌تفاوت باشیم.

از طرفی دستیابی به تحول در سازمان بدون تحقق تحول در عوامل ایجاد آن یعنی انسان‌ها، امری ناشدنیست. بر این اساس می‌توان گفت ارزش واقعی خلق استراتژی در فرآیند آن حاصل می‌شود و نه صرفاً در محصول نهایی آن یعنی “استراتژی” و این به فرهنگ سازمان اشاره دارد. لذا توجه مدیران عالی را به فرهنگ‌سازی در کسب و کار معطوف می‌کند. چیزی که به‌عنوان فرهنگ بین افراد وجود داشته باشد، نیازی به دیکته کردن ندارد.

 

چطور نشان می‌دهید که تحت تأثیر استراتژی در سازمان عمل می‌کنید؟

اگر مدیر تأسیسات بتواند به‌صورت استراتژیک عمل کند، همه می‌توانند این کار را کنند. بنابراین اگر نتوانید انقلاب استراتژیکی کنید تا حوزه‌ی خودتان را با استراتژی شرکت هماهنگ سازید چه میشود؟

بهترین کار بعدی اینست که حتماً به زبان اولویت‌های تازه حرف بزنید. بنابراین اگر اولویت جدید درباره‌ی تمرکز بر مشتری است، همه‌ی کارهایی را که بر مشتری تمرکز دارند برجسته کرده و نشان دهید چطور مشغول افزایش آن تمرکز در واحد خودتان هستید. صحبت کردن به این شیوه، موسیقی گوش‌نوازی برای مدیران ارشد خواهد بود که معمولاً از اینکه ایده‌های آن‌ها به‌طور کامل درک یا اجرا نمی‌شوند، ناخرسندند. شما ظاهری متفاوت خواهید داشت و از همتایان خود به دلایلی متمایز خواهید شد.

 

مثالی ساده:

شما مدیر تأسیسات یگ بنگاه خدماتی حرفه‌ای هستید. مدیرعامل جدید به این نتیجه رسیده که ضروریست بنگاه بیشتر بر مشتری تمرکز داشته باشد و بیشتر کار جمعی کند. حالا این موضوع چه ربطی به شما دارد؟ شما معمولاً نگران چیزهایی هستید که موردتوجه مشتری نیستند؛ مثل دستگاه قهوه، نظافت دفتر و اینکه میزها کجا باشند.

اما شما متفاوت هستید. متوجه می‌شوید که فرصت دارید تا تفاوت ایجاد کرده و بدرخشید. بنابراین با تغییر آرایش دفتر، کار را شروع می‌کنید. برای تشویق اینکه کارکنان با مشتری وقت صرف کنند، بحث اشتراک میز را مطرح میکنید. به این معنا که میز به تعداد کارکنان نگذارید. برای تشویق محیط کاری دوستانه‌تر، دفاتر خصوصی مدیران اجرایی را با یک فضای دارای طرح باز جابه‌جا می‌کنید. بعد با قسمت آی تی کار میکنید تا به‌جای رایانه‌های رومیزی، از رایانه‌های دستی استفاده شود تا مدیران اجرایی بتوانند سفر کنند و وقت بیشتری را با مشتریان صرف کنند. در اصل شما یک انقلاب استراتژیک را عملی میکنید و در تمام شریان‌های سازمانتان به جریان می‌اندازید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید. با ما در ارتباط باشید.

کلیدواژه ها: استراتژی سازمانی, استراتژی سازمان, استراتژی تغییر در سازمان, استراتژی کسب و کار

اشتراک گذاری با دوستان
در حال ثبت نام
عضویت
اطلاع از
0 نظر
جدیدترین
قدیمی ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرات
0
علاقمندیم نظراتتان را بشنویمx
وبینار مهارت های ارتباطی و مذاکره | از 22 مهر
پرسش 24

پرسش

24

خدمتی رایگان برای کارکنان