در این مقاله از مدیرنو؛ در رابطه با تعارض و راههای جلوگیری و روشهای حل تعارض در سازمان و کسب و کار صحبت میکنیم. تو این مقاله شش تا نکته در رابطه با تعارض و روشهای حل تعارض در سازمان گفته میشه. نکاتی که خیلی تئوریک نیست و میتونه در حل تعارضهای سازمان ما راه گشا باشه.
روشهای ذکرشده در این مقاله میتونه به ما کمک کنه تا تعارضهایی که در محل کارمون داریم که عمدتاً هم نمیشه ازش فرار کرد رو بتونیم حل کنیم. ممکنه ما با یک نفر وارد چالش میشیم ممکنه حرف کسی رو متوجه نشیم و یا بالعکس کسی حرفا و دغدغههای مارو متوجه نشه. حالا این که شما در چه پستی و چه جایگاهی در سازمانتون هستین خیلی مهمه. این که اون فردی که باهاش درگیر تعارض شدید هم مهمه.
مبنای مقاله
ما مبنا رو بر این میذاریم که شما در رتبه سازمانی مشترک با یک نفر دیگه، در یک طبقه از سازمان، دچار مشکل میشید. یعنی شما کارشناسید با یک کارشناس دیگه، شما سرپرستید با یک سرپرست دیگه و یا شما مدیرید با یک مدیر دیگه، وارد چالش شدید. به همین خاطر به این مقاله از این زاویه نگاه کنید.
پیشنهاد مطالعه: چالش های مدیریتی و مهم ترین چالش های امروز مدیران چیست؟
البته یک نکتهی دیگه ای هم باید خدمتتون عرض کنم شما بهعنوان رهبر و مدیر سازمان می تونید این مقاله رو بخونید. می تونید از روشهای ذکرشده در اینجا برای حل تعارض در سازمان خودتون یا تعارض بین خودتون و پرسنلتون استفاده کنید. اما تعارضها عموماً ماحصل سوءبرداشتها و نارساییهای ارتباطیه.
ما توی تعارضها معمولاً حرف هم رو متوجه نمیشیم و یا زاویه دیدمون متفاوته. این تفاوتها که میتونه از پارامترهای مختلفی نشئت بگیره، ممکنه برای هرکسی در سازمان اتفاق بیوفته. اما من بهعنوان یک نیرو، یک کارشناس و یا بهعنوان یک فرد در سازمان، برای اینکه بتونم تعارض هارو مدیریت کنم باید از چه ابزارهایی استفاده کنم؟ میخواهیم توی این مقاله راجع به روشهای حل تعارض در سازمان صحبت کنیم و شش راهکار برای حل و برطرف کردن تعارضها ارائه بدیم.
پیشنهاد مطالعه: راهکارهای طلایی مدیریت تعارض در محل کار
روش های حل تعارض در سازمان و کسب و کار
گام اول؛ محیا کردن شرایط
گام اول در روشهای حل تعارض در سازمان اینه که من برای رفع تعارض باید شرایط رو محیا کنم. ما در هر تعامل و ارتباطی، برای هر بازخورد مثبت و مخصوصاً بازخورد منفی باید شرایط رو آماده کنیم. اینکه در یه شرایط مناسب بازخورد رو به افراد اعلام کنید باعث میشه که فرد نگاه آینده شما رو به بینه و حل چالش شما رو به بینه. پس با گارد کمتری مقابل شما قرار میگیره.
یک چیزی که در حل تعارض میتونه کمک کنه، اینه که بپذیرید شما هم در این چالش و مشکل سهم داشتید. شما هم اشتباه داشتید. اگه چنین پذیرشی رو نداشته باشید! با این ذهنیت وارد می شید که اون فرد مقصره. وقتیکه من این ذهنیت رو برای حل کردن تعارض در سازمان داشته باشم، اون تعارض حل نمیشه. چون ما نمیریم که اون تعارض رو حل کنیم. داریم میریم که طرف رو مجاب کنیم که اشتباه کرده و مقصره.
انتقال راه حل برد برد بهصورت حسی و گفتاری
نکته بعدی اینکه این حس رو حتی هم بهصورت حسی هم بهصورت گفتاری منتقل کنید. که دنبال یک راهحل برد برد هستید نه یک راه حل برد باخت.
گام دوم؛ تشریح تعارض و سوء برداشت
گام دوم در روشهای حل تعارض در سازمان اینه که خود اون تعارض و سوءبرداشت رو تشریح کنید. در اون جلسه، ما گاهی اوقات برداشتهای متفاوتی از یک تعارض داریم.
من وقتی برداشت متفاوتی از یک تعارض دارم قاعدتاً و عملاً زاویه دیدم با دیگری متفاوته. این باعث تعارض میشه. پس خواستم اینه که وقتی وارد حل کردن یک تعارض می شید قبل از هر اقدامی پیشنهاد میکنم این تعارض رو تشریح کنید. خیلی هم رک و صادقانه صحبت کنید. سعی نکنید از پیچیدگی استفاده کنید. سعی کنید با لحن کاملاً مناسب و بیطرفانه صحبت کنید.
نکته دوم
نکته بعدی در روشهای حل تعارض در کسب و کار و سازمان اینه که باید این اطمینان رو داشته باشم که وقتی دارم احساساتمو به طرف مقابل منتقل میکنم این احساسات بتونه به حل کردن تعارض کمک کنه. پس اگه فکر یا حس کردین که بیان احساسات اصلی شما، کمکی به حل تعارض نمی کنه یا حتی ممکنه کار رو سختتر کنه، یکم محتاطانه پیش برید.
نکته سوم
نکته بعدی اینه که سعی کنید در جلسهی حل تعارض، سمت مباحثی که شما رو داغ میکنه و کنترل شما رو از بین میبره نرید. پس من برای این که سمت اصطلاحاً دکمههای داغم پیش نرم، باید خودم بدونم کدوم حوزهها حوزههای حساس منه که سمتش نرم.
نکته چهارم
نکته بعدی در روشهای حل تعارض در کسب و کار و سازمان اینه که ما برای اینکه بتونیم خروجی مناسبی داشته باشیم، باید خاص بودن احساساتمون رو به طرف القا کنیم. یه جوری صحبت نکنیم که طرف نا امید به شه. جوری بیان کنیم که بدونه انگار راهی هست.
من اگه بیام به گم امیدی نیست به این رابطه یا دیگه امیدی ندارم به تو و توانمندی هات، یعنی دارم بن بست ایجاد میکنم. یعنی من به بن بست رسیدم. اولاً اینکه اگه همچین ادبیاتی تو ذهنتون میچرخه یعنی دیر دارین اقدام می کنین. اگه راهی برای حل کردن تعارض هست، از این کلمات استفاده نکنید. چون راه رو بیخود میبنده و کار رو سختتر میکنه.
سعی کنید زمانی که دارین در مورد احساساتتون یا اون تعارض حرف میزنید، بهجای اینکه اون فرد رو خطاب بدین و بیشتر از کلمات تو و شما استفاده کنید، به جاش در مورد خودتون صحبت کنید.
بهجای اینکه به طرف بگی تو مقصری و یه چنین رفتاری داشتی، از عباراتی مثل: من احساس بدی نسبت به این قضیه دارم. من حس میکنم داریم خوب پیش نمیریم. اینا کلید واژههای کوچک و حساس و بهشدت تأثیر گذاری هستن که وقتی میخواهید تعارض رو شرح بدین تو گام دوم میتونه یا کار رو براتون خیلی خوب کنه یا کار رو بهشدت سخت کنه. پس خیلی به این قضیه دقت کنید تا راه رو اشتباه نرید.
گام سوم؛ هدف مشترک
در گام شماره سوم از روشهای حل تعارض در کسب و کار و سازمان من دنبال اینم که به یک هدف مشترک برسم. اینکه به طرف منتقل کنم که آقا من هدفم اینه. میخواهم به این برسم. فکر و احساساتم رو به طرف منتقل کردم و انتظار دارم اون فرد هم در مورد احساسات و فکرش با من صحبت کنه.
اما نکته اینجاست
نه من می تونم به تمام احساسات و تفکرات طرف برسم و درکش کنم نه اون طرف میتونه. پس من می تونم در مورد دیدگاه هاش و نظراتش سؤال کنم. ممکنه خیلی هاش برای من قابلهضم هم نباشه. وقتی هم اون فرد داره راجع دیدگاه هاش و نظراتش صحبت می کنه لطفاً تمام و کمال گوش کنید.
هیچکسی توی دنیا تو اون لحظه مهمتر از اون فرد نباید براتون باشه. چون شما رفتین تعارض رو حل کنید. پس گوش کنید و قضاوت و پیشبینی نکنید. سعی کنید بفهمید این احساسات و جملاتش از کجا میاد.
لطفاً هرجایی فهمیدید یا سوءبرداشت بوده، کاتش نکنید. نپرید تو حرف طرف. ریشهیابی کنید و سعی کنید در انتها جوابهای کافی براش به یارید. خیلی هم دنبال دفاع از خودتون نباشید. تو این مرحله هم بپذیرید و احتمالاً اون طرف از یک سری نارساییهایی به این نقطه رسیده. پس باید بپذیرید که یک اتفاقهایی افتاده که شما به این نقطه رسیدید.
گام چهارم؛ توافق
اما گام چهارم نیتتون باید توافق باشه. با همین نیت هم وارد اون جلسه حل تعارض بشید. وقتی نیتتون توافق باشه دنبال خوبیهای اون طرف هم میگردید. از طرفی زمینههای اختلاف هم که توی گامهای قبلی کاملاً مشخص کردیم. وقتی من نقاط اشتراک و نقاط اختلافمو با اون فردی که باهاش وارد تعارض شدم رو به خوبی بشناسم، این خودش پنجاه درصد مسیر برای حل تعارضه. که نشون میده شما برای حل تعارض اومدین و میخواهید فقط اون اختلافات رو حل کنید.
گام پنجم؛ مشخص کردن راه حل ها
اما گام پنجم شما وقتی تا اینجا اومدی هم شناختین تعارضه چیه، هم باهم صحبت کردین و هم احساساتت رو مطرح کردی. حالا وقت مشخص کردن راه حلهاست. ما میتونیم راه حلهایی که میتونه نسبت به چالشمون کمککننده باشه رو تو این مرحله مشخص کنیم و راجع بهشون به نتیجه برسیم. ما تو این مرحله دنبال تعداد راه حلها و روشهای حل تعارض هستیم که میتونه بهمون تو این چالش کمک کنه.
گام ششم؛ اجرا
گام ششم در روشهای حل تعارض در کسب و کار و سازمان اینه که حالا من شناختم. تعارض رو تشریح کردم. چشماندازها و راه حلها هم مشخص شد. دیگه الان وقت اجراست. بیایم یه برنامه عملیاتیای تعیین کنیم که اقدامات هر دو طرف و زمان بندیش مشخص باشه.
برای اینکه در این جلسه به این نقطه رسیدید که خیلیها به این نقطه نمیرسند، از طرف مقابلتون تشکر کنید. سعی کنید برای اینکه به چالشهای اینچنینی برنخورید، به طرف پیشنهاد بدین که بازهم تو فواصل زمانی مشخص و تعیینشده باهم گفتوگوهای سازندهای داشته باشید که در موردشون حرف بزنید.
کاربرد دانستن روشهای حل تعارض
ما فرض رو رو این گذاشتیم که شما وقتی دارین این مقاله روشهای حل تعارض در سازمان و کسب و کار رو می خونید، در محیط کاری به مشکل خوردین و میخواهید این تعارضها رو حل کنید. ولی این موردها با کمی تغییرات برای زندگی شخصی و رابطههای شخصی هم کاربرد داره. پس ما برای این که رابطه سالمی داشته باشیم، رابطهای که تعارضهای کمتری داشته باشه، تعارضهای سازندهای داشته باشه، باید همیشه تلاش کنیم باهم صحبت کنیم.
من وقتی نگرش مثبتی نسبت به تعارض دارم. بپذیرم که تعارض بخشی از یک رابطه سالمه، میتونم خیلی راحت و با دست بازتر نسبت به اون تعارض اقدام کنم. توی موقعیتهای بحثبرانگیز و تنشزا این پذیرش من، کار رو راحت میکنه.
قبول کنیم یک رابطه سالم رابطه ای هست که توش تعارض داره. تعدد و تکرر اشتباهات و زاویه دید و نگرش آدما وجود داره. دو آدم متفاوت دو دنیای متفاوتن. در هر نوع ارتباطی میتونن به تعارض بخورن. بهترین راه و بهترین توصیه اینه که برای ساختن یک رابطه خوب باید همیشه تلاش کنید.
پس هوشمندانه عمل کنید.