ورود/ثبت نام

تماس با ما
مرکز تخصصی مشاوره و آموزش کسب‌وکار

استراتژی های ریبرندینگ کسب و کار

در این مقاله میخوانید

سطح:

پیشرفته

ویدئو:

ندارد

پادکست:

ندارد
استراتژی های بازسازی برند و ریبرندینگ کسب و کار چیست می‌پردازیم. ریبرندینگ یعنی چه ؟ دلایل ریبرندینگ چیست

در این مقاله از مدیرنو؛ به اینکه استراتژی های بازسازی برند و ریبرندینگ کسب و کار چیست می‌پردازیم. ریبرندینگ یعنی چه ؟ دلایل ریبرندینگ چیست ؟ برای برندسازی مجدد چه اقداماتی لازم است؟ چه انتظاری از فرآیند دارید؟ و نتایج نهایی برندینگ مجدد کسب و کار چگونه باید باشد؟ اگر به فکر برندسازی مجدد یا زندگی جدیدی برای کسب و کار خود هستید، این مقاله می‌تواند به شما کمک کند تا به سؤالاتی از این‌ دست پاسخ دهید و مسیری هموار برای به‌دست آمدن نتایجی مناسب ایجاد کنید. در ادامه به راهکارهای اجرایی و گام‌به‌گام و مثال‌های اجراشده خواهیم پرداخت.

درحالی‌که بازسازی برند در هر شرکتی می‌تواند متفاوت باشد، مجموعه‌ای از استراتژی‌های برندسازی مجدد کسب و کار وجود دارد که ثابت‌ شده برای هر شرکتی، صرف‌نظر از اندازه یا صنعت آن، کارایی دارد.

بنر میان مقاله فروش

در این مقاله به بررسی دلایل رایج ریبرندینگ شرکت‌ها می‌پردازیم. سپس، شما را از طریق یک استراتژی تغییر نام تجاری هفت مرحله‌ای اثبات‌شده راهنمایی می‌کنیم که تمایزات و جایگاه یابی قوی، پیام‌رسانی واضح و هویت بصری تازه را ارائه می‌دهد. گام آخر، دو نمونه واقعی از شرکت‌هایی که برندینگ مجدد کسب و کار را اجرا کردند تشریح می‌کنیم.

با پاسخ به یک سوال اساسی شروع میکنیم: چرا بازسازی برند ضرورت دارد؟

ریبرندینگ چیست؟

تغییر نام تجاری یک استراتژی است که شامل تغییر تصویر شرکت یا سازمان با توسعه نام، نماد، لوگو و دارایی های بصری مرتبط مانند موارد بازاریابی است.

هدف از برندسازی مجدد ایجاد هویت برند جدید و متمایز در ذهن مصرف کنندگان، سرمایه گذاران، مشتریان بالقوه، رقبا، کارمندان و عموم مردم است.

هدف از برندسازی مجدد ( دلایل ریبرندینگ )

چه زمانی یک شرکت باید تغییر نام تجاری را در نظر بگیرد؟

تغییر نام تجاری می تواند پیچیده و خطرات و هزینه هایی را به همراه داشته باشد. اگرچه تغییر نام تجاری نیازی به بازنگری کامل برند ندارد (برای مثال، مجبور نیستید نام شرکت خود را برای برندسازی مجدد تغییر دهید)، باید هنگام تغییر نام تجاری، تغییرات معناداری برای ایجاد هویت برند جدید ایجاد کنید.

بنابراین به دقت ارزیابی کنید که آیا یک برند جدید برای شما مناسب است و آیا اکنون زمان مناسبی برای تغییر نام تجاری شماست. استراتژی تغییر نام تجاری مناسب می تواند انرژی جدیدی به کسب و کار شما وارد کند، اما باید مکمل استراتژی کلی کسب و کار و استراتژی بازاریابی شما باشد.

1- شرکت ها باید دوباره برندسازی کنند تا جان تازه ای به برندسازی قدیمی بدهند

شاید کسب و کار شما مدت زیادی است که وجود داشته است. اگر چنین است، پالت رنگ دهه 90 شما ممکن است برند شما را به پایین بکشاند و کسب و کار شما را قدیمی به نظر برساند. و شاید نام تجاری شما با فرهنگ شرکت مدرن شما سازگاری نداشته باشد. تکامل مواد نام تجاری شما برای همگام شدن با روندهای طراحی و فناوری که به سرعت در حال تغییر هستند، می تواند دشوار باشد.

با این حال، برای رقابت در فضای کسب‌وکار مدرن و اجتناب از از دست دادن سهم بازار، یک چیز واضح است: کسب‌وکارها باید سازگار شوند یا عقب بمانند. مدرن کردن تصویر برند شما برای چرخش کسب و کار و تسریع رشد مهم است. هر روز که با هویت نام تجاری قدیمی به فعالیت ادامه می دهید، شما را بیشتر از رقبای خود عقب می اندازد. این امر به ویژه در هنگام رقابت در سایت های رسانه های اجتماعی مانند اینستاگرام با مارک های حرفه ای طراحی شده که در بین مارک های عمومی برجسته هستند، صادق است.

وقتی نام تجاری شما دیگر متناسب با برند شما نیست، باید استراتژی جدیدی برای تکامل برند خود ایجاد کنید. حتی موفق‌ترین کسب‌وکارها، به‌ویژه زمانی که شناخت برند کاهش می‌یابد، برندسازی می‌کنند و مخاطبان هدف آنها به نفع رقبا هستند. شرکت‌های هوشمند برند خود را تغییر می‌دهند، زیرا می‌دانند که طراحی خوب می‌تواند کسب‌وکار شما را بسازد یا شکست دهد.

2- شرکت ها باید زمانی که از ماموریت اصلی خود فراتر می روند نام تجاری خود را تغییر دهند

شاید کسب و کار شما شروع به فروش تیشرت های شخصی کرده باشد، اما اکنون می خواهید سهم بازار و محصولات خود را با افزودن لیوان های قهوه سفارشی و سایر محصولات گسترش دهید. اگر استراتژی برندسازی و برند شما حول محور تیشرت ها می چرخد، احتمالاً مخاطبان هدف شما نمی دانند که می توانند به دنبال لیوان هم باشند. این یک بحران هویت ایجاد می کند که به راحتی می توانید آن را حل کنید.

بنابراین، مرتباً از خود بپرسید که آیا نمایه مشتری شما تغییر کرده است یا خیر، و در صورت تغییر، نام تجاری خود را برای هدف قرار دادن یک پروفایل مشتری جدید تغییر دهید.

این یک مشکل رایج است. ما به مشتریان توصیه می کنیم که مطمئن شوند نام تجاری آنها خیلی باریک یا تحت اللفظی نیست. به این ترتیب، از محدود کردن خود به فرصت‌های رشد آینده جلوگیری می‌کنید.

3- شرکت ها باید نام تجاری خود را تغییر دهند تا شهرت ضعیف خود را افزایش دهند

اخیراً در مورد تلاش‌های موفق اوبر برای تغییر نام تجاری نوشتیم. اوبر با واکنش گسترده مخاطبان هدف خود در مورد فرهنگ شرکت سمی خود و نحوه برخورد با رانندگان خود مواجه شد. این شرکت شروع به واگذاری سهم بازار به Lyft، رقیب اصلی خود کرد.

بازنگری کامل برند اوبر برای قطع رابطه با شهرت بدش، غلبه بر بحران هویت و نشان دادن تعهد به فرهنگ جدید و بهبود یافته ضروری بود. داستان برند جدید اوبر بر چگونگی تغییر فرهنگ و تمرکز مجدد آن بر رانندگان و مسافران متمرکز بود.

اگر کسب‌وکار شما برای غلبه بر شهرت منفی خود تلاش می‌کند، یک تغییر نام تجاری می‌تواند به مصرف‌کنندگان کمک کند تا شما را در یک نور جدید ببینند و وفاداری به برند را دوباره افزایش دهند. در این حالت، شناخت برند ممکن است کاهش نیابد، اما برند مجدد، شناخت منفی برند را به شناخت برند خنثی یا مثبت تبدیل می‌کند.

اما تصور نکنید که می توانید به سادگی نام شرکت خود را تغییر دهید و استراتژی برند شما کامل خواهد شد. تغییر نام تجاری بسیار بیشتر از تغییر نام یک شرکت است. تغییر نام تجاری مستلزم این است که نگاهی تازه به استراتژی کلی کسب و کار خود بیندازید.

برای یک شرکت غیرعادی نیست که به سرعت نام خود را افزایش دهد، استراتژی خود را تغییر دهد و به دنبال یک نام تجاری جدید و منحصر به فرد باشد که بتواند به رشد کسب و کار و به دست آوردن سهم بازار کمک کند.

4- شرکت ها باید برای متمایز شدن بهتر از رقبا، برند خود را تغییر دهند

کسب و کارهای جوان اغلب اهمیت نام تجاری را درک نمی کنند و برای ساختن برند اولیه خود به الگوهای عمومی یا طرح های غیر سفارشی روی می آورند. یک لوگوی عمومی، مانند لوگوی که از یک تولید کننده لوگو آنلاین یا فروشگاه لوگو دریافت می کنید، به کسب و کار شما آسیب می رساند. برندسازی عمومی مشکل‌ساز است زیرا باعث می‌شود کسب‌وکارها با نام‌های مشابه و طرح‌های لوگوی تقریباً یکسان با دیگران رقابت کنند. زمانی که بسیاری از برندها یکسان به نظر می رسند، تشخیص نام تجاری دشوار است.

اگر مشتریان و مشتریان بالقوه شما نتوانند برند شما را از رقبای شما متمایز کنند، ایجاد وفاداری به برند غیرممکن است، به خصوص اگر محصولات ارائه شده شما یکسان یا مشابه باشد. استراتژی‌های تغییر نام تجاری به ندرت در برنامه‌های تجاری گنجانده می‌شوند، زیرا کارآفرینان پیش‌بینی نمی‌کنند که نیاز به برندسازی مجدد داشته باشند. اما، بسیاری از کسب‌وکارها در ساختن هویت اولیه برند خود کوتاه می‌آیند و باید برای تکامل و رشد برند خود را تغییر دهند.

با پیروی از یک استراتژی تغییر نام تجاری هوشمند، تغییر نام تجاری می تواند به کسب و کار شما اجازه دهد تا با نمایش چیزهایی که شرکت شما را متفاوت و بهتر می کند، از رقبای شما متمایز شود. تغییر نام تجاری به شما امکان می دهد داستان برند قوی تری را بیان کنید.

گوگل با نام Backrub شروع به کار کرد. Accenture به عنوان مشاور Andersen شروع به کار کرد.

5- شرکت‌ها باید زمانی که کسب‌وکارشان تکامل می‌یابد، برند خود را تغییر دهند

گاهی اوقات، یک کسب و کار فرصتی برای گسترش یا هدف قرار دادن یک بازار جدید، گسترش عرضه محصولات خود و افزایش سهم بازار خود ارائه می دهد. وقتی این اتفاق می افتد، مهم است که مشتریان و مشتریان جدید شما بتوانند با برند شما ارتباط برقرار کنند.

دلایل دیگری که شرکت ها باید تغییر نام تجاری را در نظر بگیرند

دلایل عمده دیگری وجود دارد که ممکن است در استراتژی بازاریابی خود به تغییر نام تجاری خود فکر کنید. این شامل:

6-ادغام و تملک.

زمانی که دو شرکت با هم ادغام می شوند، باید تصمیم بگیرند که فعالیت کنند یا به برندها بپیوندند. اگر بخواهند برندها را ترکیب کنند، می توانند تصمیم بگیرند که تحت یک هویت برند موجود فعالیت کنند یا یک هویت نام تجاری ترکیبی جدید ایجاد کنند تا اعتماد ایجاد کنند، شناخت برند جدید ایجاد کنند و از سردرگمی جلوگیری کنند. گاهی اوقات، یک تغییر نام تجاری جزئی به اندازه کافی خوب است.

7- تغییر موقعیت بازار.

اگر به دلیل تغییر قیمت، کیفیت محصولات، پیشنهادات محصول یا مخاطبان هدف، کسب و کار خود را به دنبال بخش دیگری از بازار تغییر دهید، باید برای به دست آوردن سهم بازار، یک برند جدید را در نظر بگیرید. تغییر موقعیت در بازار یک دلیل متداول برای برندسازی مجدد است زیرا مواد بازاریابی قدیمی و طراحی بصری شما بی فایده یا بسیار کمتر موثر خواهد بود اگر نام تجاری خود را تغییر دهید.

8- بازارها یا مکان های جدید.

اگر در حال گسترش به بازارهای جغرافیایی جدید، به ویژه بازارهای بین المللی هستید، باید در نظر بگیرید که آیا نام تجاری شما برای آن بازارهای جدید مناسب است یا خیر. گاهی اوقات، برای فروش محصولات یا خدمات در بازارهای جدید باید یک نام تجاری و لوگوی جدید ایجاد کنید.

9- ماموریت یا چشم انداز جدید برای کسب و کار شما.

اگر ماموریت، چشم انداز یا ارزش های شما تغییر کرده است، باید برند خود را دوباره ارزیابی و اصلاح کنید.

10-غلبه بر بحران روابط عمومی.

اگرچه این به ندرت ایده خوبی است، یک تغییر نام تجاری می تواند به شما کمک کند تا بر بحران هویت روابط عمومی غلبه کنید که برند موجود شما را خدشه دار کرده و سهم بازار شما را کاهش داده است. Comcast این کار را زمانی انجام داد که نام تجاری Xfinity را برای غلبه بر بحران هویت با برند اصلی خود ایجاد کرد. اوبر اخیراً این کار را برای غلبه بر تبلیغات بد در مورد تجارت مدیریتی خود انجام داد. هنگام تغییر نام تجاری برای غلبه بر بحران روابط عمومی، یک تغییر نام تجاری جزئی به ندرت کافی است.

دلایلی که شرکت ها نباید ریبرندینگ انجام دهند

همچنین دلایل خوبی وجود دارد که نباید برند خود را تغییر دهید:

  • عدم تمایل به برندسازی مجدد تمام دارایی های بصری شما. اگر فقط یک نام تجاری و لوگوی جدید می خواهید و آماده به روز رسانی دارایی های بصری شرکت خود به برند جدید نیستید، مشتریان و مشتریان احتمالی خود را گیج خواهید کرد.
  • از برند موجود خود خسته می شوید. کسالت به ندرت دلیل خوبی برای تغییر نام تجاری است. مانند کوکاکولا، برخی از موفق‌ترین برندهای جهان برای چندین دهه یک برند ثابت را حفظ کرده‌اند. ثبات یکی از دلایلی است که مشتریان عاشق یک برند می شوند، بنابراین مراقب باشید که همه چیز را تغییر دهید، فقط به این دلیل که می خواهید چیز جدیدی ببینید.
  • مدیریت جدید می خواهد اثری از خود بر جای بگذارد. یک مدیر عامل جدید یا مدیر ارشد بازاریابی ممکن است فکر کند که تغییر نام تجاری راه حلی سریع برای نشان دادن این است که شرکت در حال گرفتن مسیر جدیدی است. اما این به ندرت مفید است، مگر اینکه تغییر نام تجاری با تغییرات بزرگ نهادی همراه باشد که این جهت جدید را منعکس می کند.

ریبرندینگ کسب وکار

کمپین 7 مرحله ای ریبرندینگ چیست

اگر بدون برنامه وارد فرآیند برندسازی مجدد شوید، می‌تواند باعث بالا رفتن اشتباهات و هزینه‌های سازمانی‌تان شود. در صورتیکه، به‌طور هدفمند و برنامه‌ریزی‌شده قدم در این مسیر بگذارید و پایه‌های مستحکمی ایجاد کنید، روند اجرای تغییرات می‌تواند روان و هیجان‌انگیز باشد.

1. با چرایی کسب و کارتان شروع کنید.

استراتژی ریبرندینگ باید با درک کامل چرایی کسب و کار شروع شود. چرایی می تواند: نیاز به بالا بردن سرعت رشد یا نیاز به رقابت با رقبای بزرگتر و معتبرتر باشد.اگر چرایی کسب و کارتان را روشن نکنید، در معرض خطر هدر دادن مقدار زیادی از منابع سازمانتان هستید. برخی از دلایل اصلی دیگر برای برندسازی مجدد کسب و کار عبارتند از:

  • باید در یک سطح بالاتر یا در یک بازار جدید رقابت کنید.
  • برند شما دیگر نشان دهنده شخصیت شما نیست.
  • شرکت شما از برند موجود (چهارچوبهای تعیین شده) جدا شده.
  • وجود دلیل قانونی (جدا شدن از شریک) که شما را مجبور به تغییر می‌کند.
  • نیاز به تمرکز و ساده کردن پیام خود دارید.
  • سازماندهی و تشکیل مجددا تیم بازاریابی.
  • در حال راه اندازی خط خدمات یا محصولات جدید هستید.

تغییر نام تجاری می‌تواند برای هر کسب‌وکاری که در تلاش برای مدرن‌سازی، متمایز کردن خود از رقبای خود، یا حتی فرار از شهرت ضعیف است، شگفت‌انگیز باشد. همانطور که در تغییر نام تجاری Dunkin’ Donuts، Weight Watchers، Uber، Unilever اتفاق افتاد.

2. تحقیق در مورد شرکت و مشتریان هدف

وقتی در مورد تغییر برند کسب و کارتان مصمم و شفاف هستید، گام بعدی؛ انجام تحقیقات بازاریابی مستقل در مورد شرکت و مشتریانتان است. اگر می‌خواهید وارد بازار جدیدی شوید، این تحقیق باید شامل مشتریان هدف جدید شما نیز باشد. هدف اینست که درک عمیقی از برند (کسب و کار) و شایستگی‌های خود داشته باشید.

بدون این تحقیق، شما فقط از منظر داخلی عمل خواهید کرد، که می‌تواند چنین برداشت اشتباهی باعث تلفات و هزینه‌های زیادی شود. باید به خاطر داشته باشید که تقریباً همه شرکت‌ها نقاط کوری دارند که دید بازار آنها را تحریف و منحرف می‌کنند. بدون انجام تحقیقی عینی، شما برندی را بر اساس فرضیات نادرست خواهید ساخت.

 

3. استفاده از از جایگاه یابی و پیام‌رسانی برای جذب استراتژی برند خود

در حین معماری جایگاه یابی و پیام رسانی شرکت، جوهره استراتژی برند خود را نیز کشف خواهید کرد.

جایگاه یابی در بازار، شرح مختصری از جاییست که در بازار قرار می‌گیرید. به‌عنوان‌مثال: ممکن است کسب‌وکار شما به‌عنوان یک شرکت نوآور یا ارائه‌دهنده پایین‌ترین قیمت یا بالاترین کیفیت محصولات و خدمات در بازار شناخته‌شده باشد. به چنین موقعیتی که کسب‌وکارتان بنا بر تصمیم‌ها و اقدامات شما برای خودساخته، جایگاه یابی گفته می‌شود.

ایجاد تعادل در جایگاه یابی امری ضروری است و باید مشخص کنید که، به‌عنوان یک شرکت چه کسی هستید و می‌خواهید چه کسی شوید.

مشخص شدن جایگاه‌یابی می‌تواند بسیاری از تصمیمات بعدی شمارا هدایت کند. بعد از مشخص شدن جایگاه کسب‌وکارتان باید بتوانید از جایگاه خود حمایت کنید، در غیر این صورت برند شما توخالی خواهد بود.

 

معماری پیام رسانی کسب و کار چیست؟

به اینکه جنس و ویژگی‌های پیام‌های ارسالی شما به هر یک از مخاطبان اصلیتان چه باشد، معماری پیام‌رسانی کسب‌وکار گفته می‌شود. پیام‌های ارسالی از هر نقطه کسب‌وکار باید با تصویر کلی برند شما سازگار و قابل پشتیبانی باشد.

 

4. هویت برند خود را بسازید.

هویت برند بخشی از استراتژی ریبرندرینگ شماست که در آن عناصر بصری را تغییر یا توسعه می دهید تا با برند شما مطابقت داشته باشد.

نام شرکت (در صورت نیاز)، لوگو، رنگ ها، طراحی ست‌های اداری، لوازم‌التحریر و موارد مشابه می‌تواند بخشی از این تغییرات باشند. این عناصر را می‌توانید در یک سند یا کتابچه‌ای تحت عنوان “کتابچه هویت برند” تدوین نمایید. چنین سندی، مجموعه‌ای از پارامترهای پیاده سازی و اجرای برندسازی مجدد کسب و کار شمارا ارائه می‌دهد تا در مسیر به بیراهه نروید.

ذکر نکته‌ای خالی از لطف نیست: بسیاری این عناصر را با برند شما اشتباه می‌گیرند. در صورتی که برند شما شهرت و دیده شدن شماست، نه نام شرکت یا لوگوی آن. هویت برند شما نوعی مختصر نویسی بصری برند شماست.

 

5. ساخت وب سایت و شبکه های اجتماعی

وب سایت شما مهمترین ابزار ارتباطی و توسعه ای کسب و کار شماست.

سایت شما مکانی است که می‌توانید داستانی جذاب برای هر یک از مخاطبان خود تعریف کنید. وب‌سایت اولین جاییست که یک مشتری یا حتی کارمند احتمالی، برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شما به آن مراجعه می‌کند.

اغراق نیست اگر بگوییم: وب سایت و شبکه های اجتماعی قلب شرکت‌های مدرن هستند. همه استراتژی‌های تغییر نام تجاری در نهایت شامل وب‌سایت شما نیز می‌شود. وب‌سایت کسب‌وکارتان بر اساس چارچوب معماری پیام‌رسانی شما ساخته می‌شود.

 

6. ابزارهای بازاریابی

در این مرحله از برندینگ مجدد کسب و کار، همه ابزارهای بازاریابی را که برای انتقال پیام‌های برند و خدمات خود به آنها نیاز دارید، توسعه خواهید داد. به الگوهای پیشنهادی به مشتریان، کاتالوگ‌ها، بروشورهای تک‌برگ و غرفه‌های نمایشگاهی فکر کنید. اینها ابزارهایی هستند که برای انتقال پیام خود از آنها استفاده خواهید کرد.

ابزارهای بازاریابی‌تان باید در استراتژی ریبرندینگ شما تثبیت شوند.

 

7. طرح ساخت برند

عنصر نهایی برندینگ مجدد کسب و کار ، تدوین برنامه ای برای ترویج و تقویت برند جدیدتان است.

یکی از مهمترین بخش های ریبرندینگ ، استقبال کارکنانتان از برند و سبک و سیاق جدید است. برندینگ مجدد کسب و کار از درون به بیرون اجرا خواهد شد، یعنی ابتدا باید کارکنان و فرهنگ سازمانی مجموعه شما این واقعیت را بپذیرد که؛ برندسازی مجدد برای کسب و کارتان ضروری است.

علت شکست تعداد زیادی از استراتژی‌های برندینگ مجدد کسب و کار اینست که؛ مدیران سعی می‌کنند روند را کوتاه کنند. داشتن چنین نگرشی با هر دلیل و منطقی می‌تواند نهایتاً سرمایه‌ها و منابع سازمان را هدر دهد.

پیشنهاد می کنیم با یک استراتژی ریبرندینگ صحیح شروع کرده و از یک مشاور با تجربه کمک بگیرید، تا احتمال شکستتان به حداقل برسد.

 

مثال هایی از برندینگ مجدد کسب و کار

مثال 1: گروه حسابداری جونز

استریکلند و جونز یک شرکت حسابداری با سه دفتر در منطقه تایدواتر ویرجینیا بود. به‌تازگی یکی از دو شریک شرکت را ترک کرده بود و استیون جونز به‌عنوان مالک باقی‌مانده، می‌خواست شرکت را مجدداً طراحی کرده و آن را برای رشد در جایگاهی بهتر قرار دهد.

در طول مرحله تحقیق، متوجه شدیم که بیشترین ارزش دریافتی مشتریان از شرکت، دوستانه و در دسترس بودن آنهاست. ما تصمیم گرفتیم جایگاه و تمرکز جدید آنها را روی ارتباط‌دهنده عالی بودن، قرار دهیم. درحالی‌که ارتباطات ممکن است یک ویژگی منحصربه‌فرد در میان شرکت‌های حسابداری نباشد. هیچ‌یک از رقبای آنها نیز چنین تمرکزی نداشتند.

برای پررنگ کردن این مفهوم، ما دو کار انجام دادیم: شعار «بیایید از موفقیت صحبت کنیم» را توسعه دادیم و لوگویی ایجاد کردیم که گفتگو کردن را در خود جای داده بود. آنها با هم پیام روشنی را ارائه کردند که هر کسی می‌توانست آن را درک کند. از طرفی، مجموعه‌ای از لوازم‌التحریر و ابزارهای جدیدی ایجاد کردیم که می‌توانستند از آنها برای انتقال پیام خود به بازار استفاده کنند.

 

مثال 2: S&ME

S&ME یک صد شرکت مهندسی عمران برتر با بیش از 30 دفتر در سراسر شرق ایالات متحده بود، اما هیچ پیام یا نام تجاری واحدی نداشتند. وقت آن رسیده بود که مثل رهبرشان نگاه کنیم، صدا کنیم و رفتار کنیم.

تحقیقاتی انجام شد که بینش‌هایی را ارائه داد که بر اساس آن می‌توانیم یک برند جدید و یکپارچه بسازیم. خروجی این تحقیقات این بود که: بزرگ‌ترین دارایی آنها تطبیق‌پذیری آنها باشد، و جایگاه آنها را بر اساس همین مفهوم ایجاد کردیم. برای انتقال چنین جایگاهی به بازار و مشتریان، شعاری را خلق کردیم: «ساخته‌شده برای تطبیق‌پذیری».

در مرحله بعد، ما لوگوی شرکت را دوباره طراحی کردیم تا هویت بصری جدید آنها را تثبیت کند و بر خلاف رقبایشان، ظاهری مدرن به آنها ببخشیم. لوگوی جدید دارای حروف S، M و E است که فقط با دو شکل اصلی ساخته‌شده‌اند، بیانی تحت‌اللفظی از تطبیق‌پذیری!

رنگ سبز روشن را به‌عنوان رنگ جدیدی برایشان انتخاب کردیم. نهایتاً، ما یک وب‌سایت قدرتمند جدید با کارایی بالا را طراحی و راه‌اندازی کردیم که شامل جایگاه جدید سازمان است و شرکت را برای رشد آماده می‌کند.

تغییر هرگز آسان نیست، اما اگر با استراتژی و نگرش درست به آن نزدیک شوید، می‌تواند بسیار سرگرم کننده باشد.

کلام آخر

در واقع، برندینگ مجدد کسب و کار می‌تواند یکی از هیجان‌انگیزترین و پربارترین ابتکاراتی باشد که شرکت شما انجام خواهد داد. فرصت‌هایی را که هرگز نمی‌دانستید وجود دارند را کشف خواهید کرد و به تیم، مشتریان فعلی و مشتریان احتمالی خود دلیل کاملاً جدیدی برای باور دوباره خواهید داد.

برای دریافت مشاوره برای تغییرات مورد نیاز در کسب و کارتان با ما تماس بگیرید و یا

به صفحه مشاوره برندینگ و تبلیغات مراجعه نمایید.

منابع: hingemarketing و crowdspring و هیات تحریریه مدیرنو

عضویت
Notify of
0 نظر
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرات
0
عاشق نظراتتان هستیمx