در این مقاله از مدیرنو؛ به انگیزش در سازمان میپردازیم. از مدیریت انگیزش در رفتار سازمانی چه میدانید؟ چه انگیزههایی سبب میشود تا هرکسی به یک روش خاص فکر، احساس و رفتار نماید؟ چه عواملی کارکنان یک سازمان را برای انجام کار مشتاق و علاقهمند میسازد؟ آنها را به خلاق بودن و نوآوری تحریک نموده و موجبات موفقیت آنها را فراهم میآورد و یا آنها را به تولید وادار مینماید؟
اگرچه کوششهای انسانی اندکی بدون انگیزش پدید میآید ولی شاید همه رفتارهای آگاهانه از نوع رفتارهای برانگیخته هستند یا دلایلی برای رخ دادن آنها وجود دارد. کار مدیریت پی بردن و بهکار گرفتن انگیزههای کارکنان برای انجام دادن کار است.
انگیزش در سازمان
- ماهیت و تعریف انگیزش
- تعاریف انگیزش در سازمان
- ربط انگیزش و رفتار کارکنان
- نقش و اهمیت انگیزش
- فواید ایجاد انگیزه در کارمندان
- مدیریت انگیزش
انگیزش یک فرایند فیزیولوژیک اساسی محسوب میشود. کسانی که اهمیت تأکید بر انگیزش در رفتار سازمانی را نادیده میگیرند، بسیار اندکاند.
ماهیت و تعریف انگیزش
انگیزش یک رفتار و یک حادثه نیست که بتوان آن را بهطور مستقیم مشاهده کرد. بلکه ترکیبی از عوامل مختلف است که جنبههای خاص رفتار را توصیف میکند. خیلی وقتها با افرادی برخورد میکنیم که میگویند، انگیزهاش نیست! انگیزه این کار را ندارم و…
” انگیزه “ اصطلاحاً به نیرویی اطلاق میشود که از درون یک فرد را به سمت یک هدف سوق میدهد.
“انگیزش” به فرآیند یا جریانی اطلاق میشود که از طریق آن ما قادر به ایجاد انگیزه در دیگران میشویم. پس انگیزه بهصورت بالقوه در وجود آدمها هست و دیگران آن را برانگیخته میکنند.
تعاریف انگیزش در سازمان
- عبارت است از عامل و حالتی که افراد را به انجام رفتار خاصی در سازمان وادار مینماید.
- مجموعهای از فرایندهاست که موجب تحریک، جهتدهی و نگهداری رفتار انسان در جهت رسیدن به هدفی میشود.
- ازنظر رفتاری انگیزش غالباً به تلاشی که فرد از خود نشان میدهد، اطلاق میشود. ازنظر روانشناسی انگیزش عبارتست از تمایل یا تصمیم برای انجام دادن کار به نحو مطلوب.
بهطورکلی انگیزه با سه حوزه وسیع که به رفتار کارکنان مربوط است، سروکار دارد:
- سمتوسو: اینکه شخص میخواهد چهکاری انجام دهد.
- تلاش: اینکه او برای رسیدن به هدف تا چه اندازه تلاش میکند.
- پایداری: اینکه او تا کی تلاش خود را در این راه پی میگیرد.
نقش و اهمیت انگیزش
انگیزش نمایانگر نیروهایی مؤثر در فرد یا نیروهای درونی اوست که او را به رفتاری ویژه و هدفگرا برمیانگیزد. انگیزههای خاص کاری کارکنان در عملکرد کاریشان اثر میگذارد و یکی از وظایف مدیران جهت دادن انگیزش کارکنان در راستای تحقق اثربخش هدفهای سازمانی است.
فواید ایجاد انگیزه در کارمندان
انگیزهمند ساختن افراد برابر با کار بهتر و مطلوبتر است. برای دستیابی به این مهم باید نیازهای شخصی افراد را شناخت و زمینههایی مناسب برای ترغیب بهکار فراهم ساخت. هنگامیکه کارکنان باانگیزه باشند؛
- کارها در سطح مطلوب و مدتزمان پیشبینیشده انجام میگیرد.
- افراد از کار خود لذت میبرند و از انجام آن به خود میبالند.
- افراد با تلاش هر چه بیشتر بهکار مشغول میشوند چراکه کارشان را دوست دارند.
- افراد بر کارشان نظارت میکنند و نیاز به مراقبت فراوان نخواهد بود.
مدیریت انگیزش
مدیران به سه مهارت برای مؤثر بودن و اثرگذاری بر رفتار دیگران نیاز دارند. ازآنجا که مدیران کارها را از طریق دیگران انجام میدهند، ضروری است که ازنظر ایجاد روابط و برقرار کردن ارتباط، ایجاد انگیزه و تفویض اختیار از مهارت انسانی بالایی برخوردار باشند.
مهارت انسانی مهمترین مهارت یک مدیر است. مدیران به سه سطح مهارت زیر نیاز دارند:
۱- درک رفتار گذشته
اگر بخواهید کارها از طریق دیگران انجام شود باید بدانید که چرا آنان دست به رفتاری میزنند. درک رفتار گذشته زمینه دستیابی به چرایی رفتار آنان است که مطالعه همهجانبه آن برای شناخت انگیزه رفتار ضروری است.
2- پیش بینی رفتار آینده
درک رفتار گذشته بهتنهایی برای رشد مهارتهای انسانی میسر نیست. اگر عدهای را سرپرستی میکنید درک چرایی رفتار دیروز آنان و نیز توان پیش بینی چگونگی بروز رفتارشان در امروز، فردا، هفته بعد و… که تحت شرایط محیطی، متغیر میباشد، ضروری است.
3- هدایت، تغییر و کنترل رفتار
در نقش مدیر اگر نسبت به افرادی که مسئولیت آنان بر عهده شماست، تعهد، نوع رابطهشان با شما و انجام فعالیتهای روزانهشان علاقه نشان دهید، این علاقه شمارا به کنترل رفتار آنان علاقهمند میکند.
مدیر باید به یاد داشته باشد رفتار افراد واقعاً تحت تأثیر برخوردها و رفتارهای اوست. با انگیزه بودن، علاقهمندی و اشتیاق افراد به میزان انگیزه، شور و هیجان مدیر بستگی دارد. کارکنان با انگیزهتر و بهتر خواهند شد اگر:
- خود مدیر فردی با انگیزه باشد
- نسبت به افراد خود توجه داشته باشد و آنها را برای اصلاح کارهایشان یاری دهد.
- در تمام شرایط و موقعیتها رفتاری یکنواخت داشته باشد. یعنی با تمام توان همواره برای دستیابی به اهداف بکوشد، همیشه پیش از هر حرکتی و اقدامی
- اندکی تأمل به خرج داده کمی بیندیشد و سنجیده و حسابشده سخن بگوید و همیشه آرامش و بردباری خود را حفظ کند.
- باوجود مشکلات هرگز از تشویق دیگران منصرف نشود.
منبع: کتاب مدیریت انگیزش
برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با مدیریت کسب و کار به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید.
برای کسب اطلاعات بیشتر با ما در ارتباط باشید.
پیشنهاد مطالعه: