در این مقاله از مدیران نواندیش؛ به اینکه چرا استخدام خانواده و دوستان ایده خوبی نیست میپردازیم. استخدام یک دوست یا عضو خانواده وقتیکه شما در حال افتتاح شرکت خود هستید وسوسه برانگیز است. شما به آنها کمک میکنید که شاغل شوند و باکسانی همکاری میکنید که از قبل آنها را به خوبی میشناسید، بنابراین این یک رابطهی برد- برد محسوب میشود.
اما معمولاً اینطور نیست! در این مقاله به سه مطلب اشاره میکنیم که هنگام استخدام دوستان و یا خویشاوندان رخ میدهد. استخدام دوستان یا افراد خانوادهی خود برای اینکه به شما کمک کنند تا تجارت کوچکتان را راه بیندازید میتواند یک موضوع خوب باشد. بهویژه اگر آنها واقعاً علاقه مند باشند به شما کمک کنند تا تجارت خود را به مرحلهی اجرا درآورید. وقتیکه شما هنوز به سودآوری نرسیدهاید آنها حاضرند بدون حقوق و یا با دستمزد کم برای شما کار کنند.
اما همه میدانیم که این وضعیت برای همیشه نمیتواند ادامه پیدا کند. یا شرکت شما به دلیل آنکه درآمد کافی ندارد تا به کارمندان پرداخت کند با شکست مواجه میشود، یا وقتیکه شرکت شروع به سوددهی مینماید لازم است که به آنها دستمزد بیشتری داده شود. در هر دو صورت اوضاع باید تغییر کند.
اما در بلند مدت، آیا مناسب است که دوستان و اعضای خانوادهی خود را استخدام کنید؟
سه دلیل عمده این است که آنها اغلب…
انتظار آزادی بیشتری دارند.
وقتیکه شما دوستان یا اعضای خانوادهتان را استخدام میکنید شاید بعضیاوقات آنها انتظار آزادیهای شغلی و شخصی داشته باشند که در روابط معمولی بین کارمند- رئیس این انتظارات را ندارند.
مرخصی، ضربالاجلهای ازدسترفته، تأخیر، زودتر به خانه رفتن یا حتی یک سطح اختیار بالاتر و تصمیم گیری فراتر ازآنچه مقام و رتبهی آنها بهصورت نرمال به آنها اجازه میدهد، تنها چند مورد از این انتظارات بالقوه هستند که به ذهن میرسند.
البته نمیگوییم که این اتفاق همیشه رخ میدهد، اما احتمال بیشتری وجود دارد که این اتفاق بیافتد.
مراقب باشید، این میتواند یک افت باشد و میتواند منجر به هرجومرج در داخل سازمان بشود.
ورودی ناخواستهای را ارائه میدهند.
شما رئیس هستید و این مسئله که تجارت شما چطور بهپیش رود دست خودتان است.
دوستان و اعضای خانوادهتان که برای شما کار میکنند ممکن است نصیحتهای ناخواستهای را پیشنهاد کنند که نادیده گرفتن آنها میتواند سخت باشد و مخالفت با آنها سختتر است. فقط به خاطر اینکه آنها دوستان و اعضای خانوادهتان هستند به این معنا نیست که شما باید به نصیحت آنها گوش کنید یا به آن اعتنا نمایید، اما ساکت کردن آنها بدون ترس از رنجاندنشان سخت میشود.
اگر آنها فقط کارمندانتان بودند و شما آنها را نمیشناختید این موضوع را تحمل میکردید؟ نه، بنابراین امکان دارد شما خود را مجبور کنید که آنها را همانند کارمندان دیگر تلقی نمایید و این کار بسیار سخت است. اگر نمیتوانید، آنوقت امکان دارد نیاز باشد به بخش کاری رابطهی خودتان خاتمه دهید.
ممکن است آنها به تعهدات بهصورت واقعی نگاه نکنند.
خیلی اوقات امکان دارد خانواده و دوستان به توافقها، تعهدات، و مهلتها بهطورقطعی نگاه نکنند. آنها اغلب این موارد را بیشتر بهعنوان پیشنهادات در نظر میگیرند. نتیجهی نهایی چه خواهد شد؟ اگر شما در مورد کارهای مهم به آنها اعتماد کرده باشید هزینههایی برای اربابرجوعتان دارد.
این موضوع را همانند فرزند نوجوانتان در نظر بگیرید که چراغ اتاق را روشن میگذارد، یا وقتی در راهرو با چمدان بزرگی قدم میزند مراقب نیست که به دیوار اصابت نکند چرا؟ چون آنجا را خانهی خودش نمیداند. قبضها را پرداخت نمیکند و در بیشتر موارد، نقش زیادی در خانه ندارد. خانه و هزینههای مربوط به آن اغلب برای یک نوجوان همان مفهومی را که برای والدینش دارد را نخواهد داشت.
کارمندان واقعی بهغیراز افراد خانواده و دوستان، شمارا بهعنوان یک قدرت مدیریتی میبینند. فارغ ازآنکه چقدر سخت تلاش میکنید تا آنها را قانع کنید، دوستان و افراد خانوادهتان اغلب شمارا اول بهعنوان دوست خود میبینند نه یک قدرت مدیریتی!
خلاصه:
کار کردن با افرادی که ازلحاظ شخصی به شما نزدیک هستند میتواند سخت باشد.
بهویژه اگر آنها به شما کمک کرده باشند از گرفتاری دربیایید و اکنون شما یک رفتار زیانبار را مشاهده میکنید که بر تجارتتان اثر میگذارد اما اگر بخواهید شرکت خود را حفظ کنید، و مشتریانتان را حفظ کنید، باید یک اقدام جدی را انجام دهید.
منبع: businessknowhow