۵ راه ساده در برنامه ریزی هدف های زندگی» مهمترین علت تنظیم هدف برای این است که شما را وادار به حرکت می کند. ارزش این بسیار بیشتر از چیزی است که دریافت می کنید. به همین خاطر اهداف قدرتمند هستند- آنها بخشی از اجزای سازنده زندگی ما اند.
تنظیم کردن اهداف باعث ایجاد تمرکز می شود، به رویاهای ما شکل می دهد و توانایی صیقل دادن اعمالی را دارد که برای رسیدن به آرزوهای زندگی مان نیاز داریم.
اهداف هیجان انگیز اند زیرا برای زندگی ایجاد جهت و تمرکز می کنند. اهداف باعث می شوند در مسیرهایی رشد کنیم که قبلا در آن نبوده ایم. به منظور رسیدن به اهداف ما باید بهتر شویم، ما باید تغییر و رشد کنیم.
یک هدف قدرتمند سه مؤلفه دارد:
باید الهام بخش باشد.
باید قابل باور باشد.
باید قابل عمل باشد.
[boc_message type=”e.g. information, success, attention, warning_msg”]زمانی که اهداف به شما الهام ببخشد، زمانی که آنها را باور کنید و به آنها عمل کنید، شما به آنها رسیده اید. [/boc_message]
اساس شناخت جایی که می خواهیم به آن برویم شناخت جایی است که از آن آمده ایم و جایی است که در آن هستیم. همچنین مشخص می شود چقدر خوب به چیزهایی که قبلاً برای آن برنامه ریزی کردیم رسیده ایم. این ذات ارزیابی و تأمل است. ما نیاز داریم بدانیم چگونه به چیزی که انجام داده ایم بنگریم و سپس از آن بعنوان زمینه ای برای کاری که پس از آن می خواهیم انجام دهیم استفاده کنیم.
فرایند ارزیابی نسبتا ساده است اما می تواند کمی متفاوت باشد. نقطه ی مهم داشتن یک فرایند است. در اینجا فرایند ارزیابی و تأمل روی اهداف آمده است:
-
یک مکان ساکت پیدا کنید.
تأمل به دور از حواس پرتی ها به بهترین حالت انجام می شود. به ذهن فضای تفکر می دهد.
-
زمانبندی منظم داشته باشید.
خواه هفته ای یکبار است، ۲ هفته یک بار، ماهی یک بار یا هر فصل، مطمئن شوید که در فواصل منظم برای ارزیابی و تأمل زمانبندی منظم دارید.
-
به کاری که انجام داده اید و جایی که هستید نگاه کنید.
خاص باشید. قابل اعتماد باشید. بی رحمانه صادق باشید!
-
آن را روی کاغذ بنویسید.
یادداشتی تهیه کنید. در مرحله بعدی ارزیابی، این به شما شانس دیدن دقیق جایی که آخرین بار بودید را میدهد و آن را تا حد ممکن قابلمشاهده میسازد.
-
به جلو نگاه کنید و اهداف بعدی را تنظیم کنید.
خود را مطابق با چیزی که برایتان انجام میشود منعطف کنید.
این فرایند اصلی ارزیابی و بازتاب است. اگر قبلاً این کار را نکردهاید، این به حرکت کردن شما کمک میکند. ایدهی کلی خود را دنبال کنید و برای ارزیابی و برای سنجش و بازتاب زمان تعیین کنید.
هدف سنجش دو قسمتی است.
اول، به شما یک مسیر هدفمند میدهد تا به کارهایی که انجام دادید بنگرید و دیدگاهی که برای زندگی خود دارید را دنبال کنید.
دوم، جایی که هستید را به شما نشان میدهد، بنابراین میتوانید تعیین کنید که نیاز دارید به کجا بروید. به عبارت دیگر، به شما پایهای برای کار میدهد.
همهی ما این نقلقول را شنیدهایم که زندگی بدون تجربه ارزشی ندارد. فرآیند ارزیابی و تأمل ما را باکسی که هستیم و چیزی که شدهایم رودررو میکند. مهمتر از آن، به ما اجازه میدهد رویا بسازیم و برای چیزی که میخواهیم باشیم یک دیدگاه خلق کنیم.
فقط زمانی خارج از فعالیت های روزمره میتوانیم در اعماق خود به سکوت و تمرکز برسیم که برای یافتن اینکه که هستیم و چه کسی میتوانیم باشیم کمک میکند. کسانی که هیچ کاه زمانی برای سنجش و تأمل صرف نمیکنند به زندگی ضربه میزنند، با اجبار فرهنگ، شرایط، فشارهای اجتماعی و متأسفانه ضعفهای فردی زندگی میکنند. در مقابل، کسانی که برای سنجش خود وقت صرف میکنند، درمییابند که در طوفان به مانند درخت بلوط هستند: آنها یک زیربنای مستحکم دارند، میدانند کجا می روند، چگونه میخواهند بروند و نهایتاً برای آنها اهمیتی ندارد در این مسیر چه چیزی پیش میآید.