کارفرمایان چه نقشی در انگیزه کارکنان دارند؟ » انگیزه عبارتست از اشتیاق ذاتی کارکنان و بهرهگیری از آن برای انجام فعالیتهای مربوط به کار. انگیزه یک نیرو و اشتیاق درونی است که موجب تصمیمگیری فرد برای اقدام به عمل میشود. هر فردی انگیزه دارد. هر کارمندی فعالیتها، رویدادها، افراد و اهدافی در زندگی خود دارد که به او انگیزه میدهند.
انگیزه فردی تحت تأثیر عوامل بیولوژیکی، فکری، اجتماعی و عاطفی است. همچنین، انگیزه یک نیروی محرک ذاتی است که میتواند تحت تأثیر عوامل خارجی قرار بگیرد.
چگونه انگیزه کارکنان را تشویق کنیم؟
مهم ترین وظیفه کارفرمایان ایجاد انگیزه در کارکنان در محل کار است. برای ایجاد یک محیط کار که کارمند در مورد کار خود با انگیزه است، نیازمند عوامل ذاتی رضایتمندی و عوامل تشویقی بیرونی هستید.
[boc_message type=”e.g. information, success, attention, warning_msg”]
اغلب سازمانها به روابط کارکنان، ارتباطات، شناخت و مسائل مربوط به مشارکت که برای افراد با اهمیت است، توجهی نمیکنند.
[/boc_message]
کارفرمایان درک میکنند که باید یک محیط کار که باعث انگیزش در افراد می شود، ایجاد نمایند. اما بسیاری از کارفرمایان نمیتوانند درکی در مورد اهمیت انگیزه جهت انجام مأموریت و چشمانداز شرکت داشته باشند. حتی زمانی که به اهمیت انگیزه پی میبرند، آنها از مهارت و دانش لازم برای ایجاد انگیزه در کارکنان در محل کار برخوردار نیستند.
در محیط های کاری مدرن و امروزی، چیدمان نیروی انسانی و نقش آن در موفقیت و شکست کسب و کار، جایگاهی به مراتب متفاوت تر از گذشته به خود گرفته و این باعث شده تا نگاه دقیق تری به فرآیند مدیریت در عصر حاضر بیاندازیم.در مقاله “چرا باید در کارکنان خود انگیزه ایجاد کنیم؟ ” این موضوع را بررسی نموده ایم.
۱۰ عامل برای ایجاد انگیزه کارکنان :
۱- انجام اقدامات مدیریتی و رهبری که به کارکنان قدرت و اختیار دهد.
۲- داشتن ارتباط شفاف و منظم با کارکنان در مورد موضوعات مهم موردنظرشان
۳- داشتن برخورد احترامآمیز با کارکنان
۴- مشارکت کارکنان در تصمیمگیری در مورد موضوعات مرتبط با کار و شغل خود
۵- کم کردن تعداد قوانین و سیاستهای محیط کار به جهت نشان دادن اعتماد به کارکنان
۶- شناسایی کارکنان منظم
۷- دریافت بازخورد از مدیران و رهبران
۸- بالا بردن متوسط میزان مزایا و جبران خدمات در صنعت
۹- در نظر گرفتن مزایا برای کارکنان و فعالیتهای شرکت
۱۰- مدیریت کارکنان از طریق ایجاد یک چارچوب برای اهداف، روشهای اندازهگیری و انتظارات مورد نظر
اینها بعضی از عواملی هستند که در بسیاری از محیط ها در کارکنان ایجاد انگیزه میکنند. در ادامه، دو عامل را به صورت کامل توضیح میدهیم: به حداقل رساندن قوانین و سیاستها و مشارکتهای کارکنان.
کم کردن قوانین و سیاستها به جهت ایجاد انگیزه کارکنان :
اولین گام برای ایجاد یک محیط کار انگیزشی، متوقف کردن اقداماتی است که موجب بیانگیزگی در افراد میشود. کارهایی که باعث ایجاد انگیزه در کارکنان میشوند را شناسایی کرده و به کار بگیرید.
کارفرمایان باید خط مشیای بین نیازهای سازمان و مشتریان و نیازهای کارکنان داخلی خود اتخاذ کند. هر دو را به خوبی انجام دهند تا باعث پیشرفت کار شوند.
نظرسنجی انجام شده توسط گالوپ پل که در مجله وال استریت منتشر شده، نشان داده است ۱۹% از ۱۰۰۰ نفر شرکتکننده در محل کار خود بیانگیزه هستند. این کارگران شکایت دارند به اینکه ابزارهای مورد نیاز برای انجام کارشان در اختیارشان نیست، نمیدانند که چه انتظاری از آنها دارند و رئیسشان به صحبتهای آنها گوش نمیدهد.
براساس این مصاحبهها و دادههای نظرسنجی بدست آمده از فعالیتهای مشاورهای، گالوپ میگوید کارگران بیانگیزه برای کارفرمایان هزینهای از ۲۹۲ تا ۳۵۵ میلیارد دلار در سال دارند. علاوه بر این، گالوپ نتیجهگیری کرده است که این کارگران غیبت بیشتری در سال داشته و وفاداری کمتری به کارفرمایان دارند. با توجه به این موارد، ایجاد تعادل در انگیزه کارکنان برای سازمان ضروری است.
دستورالعملهای لازم برای ایجاد محیط کار با انگیزه :
– تعداد قوانین و سیاستهای مورد نیاز برای محافظت از سازمان بطور قانونی را به حداقل برسانید و نظم را در محل کار برقرار کنید.
– قوانین وسیاستها را منتشر کنید و به همهی کارکنان آموزش دهید.
– با مشارکت اکثر کارکنان، ارزشهای سازمانی را شناسایی کنید، عبارات با ارزش و نمونه رفتارهای حرفهای را یادداشت کنید.
– رهنمودهایی برای مدیران آماده کنید و به آنها در مورد بکارگیری بیطرفانه و پایدار قوانین و سیاستها آموزش دهید.
– رفتارهای ناکارآمد افراد را براساس نیاز به مشاوره، نظم و برنامههای بهبود عملکرد شناسایی کنید.
– به طور واضح انتظارات رفتاری در محل کار و دستورالعملهای رفتار حرفهای را مشخص کنید.
نکات مفید برای ایجاد انگیزه کارکنان در مورد سیاستها :
– بازخورد کارکنان را در مورد سیاستهای بالقوه و حوزههایی که به قوانین نیازمندند، بررسی کنید. (هیچ گاه از طریق اعلان زدن به دیوار، یک سیاست جدید را اعلام نکنید)
– اگر تصمیم گرفتهاید که کارکنان خود را حفظ و برای سیاستهای موجود متقاعد کنید، آنها را تعقیب نکنید. اگر در گذشته کارکنان مجبور به اجرای سیاستها نبودند، با آنها ملاقات کنید و سیاستها، قصد از اجرای آنها، چرا سیاست لازم است و چرا در گذشته مجبور به اجرای آن نبودند را توضیح دهید. سپس، به همه افراد بگویید پس از این جلسه، هر شخصی باید برای پیروی از سیاستها پاسخگو باشد.
اگر محیطی را ایجاد کنید که به صورت عادلانه و باثبات به نظر برسد، افراد کمتری مخالف شما خواهند بود. فضایی را ایجاد کنید که در آن مردم بر روی فعالیتهای مشارکتی و تولیدی بیشتر تمرکز داشته باشند تا شایعات، ناآرامی و ناراحتی. شما کدام محل کار را انتخاب میکنید؟
مشارکت افراد در ایجاد انگیزه کارکنان :
اکثر مردم میخواهند در مورد تصمیماتی که بر کارشان تأثیر گذارند، شرکت داشته باشند. به چه دلیل؟
آیا افراد برای تصمیماتی که در گذشته اتخاذ کردهاند، مجازات شدهاند؟
آیا رهبران سازمان زمان، ابزار و اطلاعات مورد نیاز برای اتخاذ تصمیم درست را ارائه میدهند؟آیا شما مدیری را دیدهاید که به تصمیمات کارکنان خود اهمیت دهد؟
آیا انتظارات روشنی برای مشارکت کارکنان در محل کار شما وجود دارد؟ آیا افرادی که در تصمیمگیری با شما همکاری میکنند مورد حمایت قرار میگیرند؟ اگر شما علاقمند به مشارکت و انگیزش کارکنان هستید، اینها پرسشهایی حیاتی هستند.
از این راهنماییها برای ایجاد یک محیط کار با انگیزه با استفاده از مشارکت کارکنان استفاده نمایید:
– انتظارات خود را توضیح دهید تا افراد تصمیماتی اتخاذ کنند که موجب پیشرفت در کارشان شود.
– افرادی که با تصمیمات خود موجب پیشرفت در کار میشوند را شناسایی کرده و همانند قهرمانان از آنان تجلیل کنید.
– اطمینان حاصل کنید که کارکنان از مأموریت، چشمانداز، ارزشها، اهداف و دستورالعملهای سازمان مطلع و آگاه هستند تا بتوانند در جهت مناسبی مشارکت داشته باشند و درگیر مسائل شوند. آموزش، ارتباطات، اندازهگیری، بازخورد و مربیگری، مشارکت کارکنان را از ابتدا به همراه دارد.
– یک تصمیم متفکرانه را هرگز مجازات نکنید. شما نقش مربی و مشاور را دارید و میتوانید آموزش و اطلاعات لازم برای تصمیمگیری را برای آنها فراهم کنید. اعتماد به نفس کارکنان را تضعیف نکنید تا حمایت آنها را بدست آورید.
– اگر شما یک سرپرست هستید و افراد به طور مستمر برای کسب اجازه و دریافت دستورالعملها برای کار خود به شما مراجعه میکنند، این سوال را از خودتان بپرسید. من چه کاری انجام میدهم که باعث شده برای اتخاذ هر تصمیم یا کسب مجوزی به من مراجعه کنند. شما احتمالاً پیام خود را به درستی منتقل نکردهاید و افراد را در مورد هدف واقعیتان دچار سردرگمی شدهاند.
هنگامیکه یک کارمند به سوی شما میآید، از او بپرسید که در این موقعیت باید چه کاری انجام دهد. فرض بر این است که پاسخ او منطقی است. به او بگویید که رویکردش درست است و نیازی به مشاوره در مورد این تصمیم در آینده نیست.
اگر میتوانید به کارمند در یافتن راه حل بهتر کمک کنید، به عنوان یک مشاور این کار انجام دهید. شما باور او را در زمینه توانایی برای تصمیمگیری تقویت خواهید کرد. شما همچنین این اعتقاد را در او تقویت میکنید که شما واقعاً به شایستگی او ایمان دارید.
– اگر یک کارمند در حال انجام کاری است که میدانید خراب میشود یا برای مشتری مشکل ایجاد میکند به عنوان یک مربی مداخله کنید. سوالاتی را مطرح کنید تا به او کمک کند تا رویکرد بهتری را پیدا کند.
[site_source_shortcode url=”https://www.thebalance.com/what-is-employee-motivation-1918108″]thebalance[/site_source_shortcode]